استفاده از ادبیاتی که القای بیمه کردن بورس توسط دولت را میداد و عرضه سهام دولتی مثل دارایکم و پالایشی یکم این برداشت را مطرح میکرد که دولت از بورس حمایت میکند و اجازه ریزش شاخص را نمیدهد.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، بسیاری از ما در قبال هر تصمیمی که میگیریم، برآوردی از نتایج بعضا متفاوت این تصمیمات داریم و بر مبنای هزینه - فایده هر یک از نتایج، تصمیم نهایی را میگیریم. این وضعیت در حوزه اقتصاد کاملا خود را نشان میدهد چرا که بسیاری از تصمیمات اقتصادی همزمان نتایج مثبت و تبعات منفی دارد. از این منظر میتوان به تحولات بورس و نرخ ارز و رابطه این دو پرداخت. نرخ ارز از اواخر سال گذشته و به ویژه اوایل امسال روند صعودی شتابانی داشت و تا پایان تابستان به حداکثر رسید و سپس روند نزولی داشت تا این که در روزهای اخیر این روند نزولی شدت یافت. بورس نیز تقریبا از همین روند تبعیت کرد و قیمت سهام و شاخص کل به عنوان نماینده قیمت سهام با رشدی حتی شتابانتر و بیشتر به نسبت افزایش نرخ ارز، جهش یافت و پس از چهار برابر شدن طی پنج ماه ابتدای سال، روند نزولی در پیش گرفت و اکنون تقریبا به نصف رقم ثبت شده در ۱۹ مرداد امسال نزدیک میشود. درباره این که چه مقدار دعوت به حضور مردم در بورس با وجود آشکار شدن نشانههای حباب در این بازار، غلط بود، سخن فراوان گفته شده است. استفاده از ادبیاتی که القای بیمه کردن بورس توسط دولت را میداد و عرضه سهام دولتی مثل دارایکم و پالایشی یکم این برداشت را مطرح میکرد که دولت از بورس حمایت میکند و اجازه ریزش شاخص را نمیدهد، اما زمانی که جرقه ریزش بازار زده شد، بازار حدود هفت هزار هزار میلیارد تومانی (هفت میلیون میلیارد تومانی) با دخالت حقوقیها و خرید چند هزار میلیارد تومانی سهام توسط آنها قابل مهار نبود و چنین ریزشی رقم خورد. اکنون بحث بر سر این است که در دو راهی دلار ارزان و همزمان ریزش بورس و دلار گران و حفظ وضعیت فعلی بورس و رشد تدریجی آن چه باید کرد؟
دقیقا بحث بر سر این است که حمایت از رشد شتابان بورس در ماههای نخست سال با هر انگیزهای از جمله جبران کسری بودجه، باید با این ملاحظه همراه میشد که بخش قابل توجهی از این رشد معلول جهش نرخ ارز است و اگر ورق بازار ارز برگردد نمیتوان بورس را صعودی نگه داشت. این یک گزاره اثبات شده در اقتصاد ایران است که شاخص کل بورس به میزان قابل توجهی به طور مستقیم و غیرمستقیم، تحت تاثیر رشد نرخ ارز است و در صورت افت نرخ ارز نیز، بورس با ریزش مواجه میشود. وقتی چنین واقعیت تاریخی تکرار شدهای در اقتصاد ایران وجود دارد و مشخص است که دلار بالای ۳۰ هزار تومان به دلایل سیاسی و اقتصادی پابرجا نیست و از آن مهم تر، رئیس جمهور به امید گشایش منابع بلوکه شده، وعده دلار ۱۵ تومانی را میدهد، ریزش شدید بورس هم گریزناپذیر است.
مهمترین وظیفه دولت به عنوان متولی اجرایی کشور این است که در شرایط کلان اقتصادی بتواند شرایط نسبتا پیش بینی پذیری را برای سرمایه گذاری فراهم کند چرا که ثبات قیمت ارز چه بسا مهمتر از کاهش هیجانی باشد. وعده دلار ۱۵ و حتی ۱۲ هزار تومانی اگر تاریخ مصرف کوتاه مدت داشته باشد و پس از چند ماه مثلا به حدود ۱۸ تا ۲۰ هزار تومان بازگردد، خیلی بدتر از این است که برای یک دوره مثلا یک ساله نرخ ارز روی بازهای در حد ۱۸ تا ۲۰ هزار تومان تثبیت شود. واقعیت این است که جهشهای شدید و سقوطهای بزرگ چه در نرخ ارز و چه در بورس هم به معیشت مردم بیشتر از همه چیز آسیب میزند و هم به سرمایه گذاری. اگر با وجود جهش نرخ ارز، سیاست گذار با استفاده از ابزارهای قانونی، جلوی جهش شدید بورس را میگرفت و ورود نقدینگی به این بازار را کنترل میکرد و یک رشد تدریجیتر را رقم میزد، با چنین ریزش سنگینی مواجه نمیشدیم. اکنون نیز بر سر نرخ ارز و بورس همین مسئله رقم میخورد. زمانی که وعده دلار ۱۵ تومانی مطرح میشود باید بورس زیر یک میلیون واحد و زیان گستردهتر سهامداران، از جمله خریداران سهام دولتی پالایشی یکم و دارایکم را هم در نظر بگیریم.
نگارنده به هیچ وجه مخالف کاهش نرخ ارز نیست بلکه بحث بر سر تناقض سیاستهایی است که مردم را آزار میدهد. سیاستی که بورس را با جهش نرخ ارز به عرش اعلا میبرد و با افت نرخ ارز بر زمین میزند! شاید جهش نرخ ارز و افت امروز آن گریزناپذیر و بلکه بسیار خوب باشد و همه از رسیدن نرخ ارز به مثلا ۱۵ هزار تومان و حتی ۱۸ هزار تومان خوشحال هم بشویم، اما کاش روزی که بورس را با موتور نرخ ارز حرکت میدادید، فکر امروز را هم میکردید و با چنین تناقضی در سیاست گذاری، مردم را حیران نمیکردید. کاش ...
روزهای سیاه بورس
در حالی که بورس برای چهارمین روز پیاپی درگیر فشار فروش سنگین بود و بیشتر نمادها و شاخصها سرخ پوش شده اند، برخی نمایندگان مجلس به وزیر اقتصاد ضرب الاجل دادند و نایب رئیس مجلس در نامه نگاری با رئیس قوه قضاییه خواستار بررسی تخلفات و ترک فعلهای دولت در خصوص بورس شدند. همزمان وزیر اقتصاد در پاسخ گفت: مسئولان اقتصادی و بورسی کشور تمام تلاش شان را برای بهبود وضعیت بورس به کار میگیرند.
دیروز شاخص کل بورس ۳۶ هزار واحد دیگر افت کرد تا به سطح یک میلیون و ۱۵۰ هزار واحد بازگردد. عددی که کمترین مقدار در هفت ماه گذشته (از اواخر خردادماه) است و به معنی از دست رفتن حجم زیادی از سود بورس بازان قدیمی است و تازه واردها زیان سنگینی را تجربه کردند. افت شدید بورس و صفهای فروش سنگین در حالی است که حجم معاملات هم کاهش یافته و خروج پول از بازار بسیار زیاد است. در این شرایط تجمعات اعتراضی و جریانهای مجازی در خصوص شرایط بورس جزو خبرهای مهم فضای اقتصادی کشور است.
در همین باره، حاجیدلیگانی نماینده مجلس گفت: در روزهای اخیر بیش از ۵۰۰ پیامک از مردم رسیده که همگی از ریزش روزهای اخیر در ارزش سهام بورس گلهمند و خواستار رسیدگی به این وضعیت بودند. به گزارش فارس، وی تصریح کرد: چنان چه وزیر اقتصاد طی یک هفته آینده برای شفافسازی و تعیین تکلیف بورس اقدام نکند، با ابزارهای نظارتی همچون شکایت در قالب ماده ۲۳۴ و تحقیق و تفحص موضوع را پیگیری خواهیم کرد. در پاسخ وزیر اقتصاد در اظهاراتی کلی گفت: مسئولان اقتصادی و بورسی کشور تمام تلاش شان را برای بهبود وضعیت بورس به کار میگیرند. دژپسند تصریح کرد:برای صعودی شدن بورس باید برنامههای مان اجرایی شود تا بتوان نتیجه آن را دید. وی البته اشارهای به این برنامهها و کم و کیف آن نکرد.
در این میان قاضی زاده هاشمی نایب رئیس اول مجلس در نامهای به رئیس قوه قضاییه، گزارشی از جزئیات تخلفات و ترک فعلهای صورت گرفته در بازار سرمایه ارائه کرد. به گزارش مهر، قاضی زاده ضمن اشاره به جمله رئیس جمهور، چند روز قبل از شروع ریزش بورس مبنی بر این که «مردم باید همهچیز را به بورس بسپارند» به موضوعاتی نظیر دعوت عمومی مسئولان دولتی برای حضور مردم در بازار سرمایه، بی تدبیری تیم اقتصادی دولت از جمله وزارت امور اقتصادی و دارایی، وزارت نفت و شرکتهای دولتی یا تحت مدیریت دولت به عنوان بازیگر و قدرت بلامنازع بازار سرمایه پرداخت و مستنداتی در خصوص تخلفات شرکتهای بزرگ دولتی ارائه کرد. در عین حال برخی کارشناسان معتقدند یکی از عوامل اصلی ریزش بورس افت قیمت ارز است، زیرا در دوران اوج گیری قیمت ارز و همچنین سرازیر شدن نقدینگی به بازار سرمایه بسیاری از شاخصهای بورسی نیز به همین نسبت در حال رشد چند برابری بودند و اکنون بخشی از این سقوط نیز طبیعی است و استیضاح وزیر اقتصاد دراین فرصت کمکی به رشد شاخص نخواهد کرد.