به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، توجه به اخلاقیات و ساختن انسانهای مهذب و باتقوی و بیان تفسیر قرآن دو بُعد اصلی و مهم منبرها و سخنرانیهای مرحوم آیتالله ضیاء آبادی بود. در پی درگذشت حضرت آیت الله ضیاء آبادی از عالمان بزرگ تهران، مرتضی نجفی قدسی در تبیین سیره عملی ایشان یادداشتی به این شرح نوشته است.
بسم الله الرحمن الرحیم
«وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُواْ کَآفَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّیَتَفَقَّهُواْ فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ» (سوره توبه، آیه ۱۲۲)
لازم نیست مؤمنان، همگی به راه افتند و لکن چرا از هر جماعتی، عدهای کوچ نمیکنند تا به فهم دین دست یابند (فقیه شوند) و وقتی که به نزد قوم خود باز میگردند، آنان را بیم دهند، باشد که از نافرمانی خدا حذر کنند.
آیهای در اثبات فلسفه وجودی روحانیت و حوزههای علمیه
یکی از آیاتی که فلسفة وجودی روحانیت و تشکیلات حوزههای علمیه را اثبات میکند همین آیه است که دستور میدهد از مؤمنان کسانی باید بروند و در فهم دین فقیه شوند و سپس به اوطان خود برگردند و مردم را هدایت کنند.
مرحوم آیتالله سیدمحمد ضیاءآبادی (ره) دقیقاً به همین آیه شریفه عمل کرد و پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی در قزوین در سال ۱۳۲۸ شمسی به حوزه علمیه قم آمد و به مدت ۱۲ سال از محضر بزرگانی، چون آیتالله العظمی بروجردی، آیتالله العظمی امام خمینی و علامه طباطبایی مفسر کبیر قرآن بهرهمند شد و پس از ارتحال آیتالله بروجردی راهی تهران شد و دیگر در قم ماندن را برای خود جایز ندانست و تصمیم گرفت که به همین آیه شریفه (فلولا نفر) عمل کند و اکنون که فقیه در دین شده است به میان مردم برود و آنان را با معارف الهی آشنا کند و وظیفه اصلی و ذاتی یک روحانی که تبلیغ دین است را به صورت علمی و عملی به انجام رساند.
بهره مردم از ضیاء وجود آیت الله ضیاءآبادی
او حدود شصت سال امام جماعت مسجد بود، مدرس حوزه بود، بر منبر وعظ و خطابه مینشست و ارشاد میکرد و از ضیاء وجودش مردم بهرهمند میشدند.
او عالمی ربّانی، متقی و رفتار و گفتار و کردارش عملاً درس اخلاق و دین بود و مانند چراغی پیرامون خود را روشن میکرد و علاقهمندان به کسب فضائل و مکارم اخلاق را سیراب مینمود.
توجه به اخلاقیات و ساختن انسانهای مهذب و باتقوی و بیان تفسیر قرآن دو بُعد اصلی و مهم سخنرانیهای مرحوم آیت الله ضیاء آبادی بود و لذا کتابهای تفسیری و اخلاقی متعددی هم از ایشان منتشر شده است.
اُنس به قرآن نکته کلیدی در سیره علماء
نکته مهمی که متأسفانه در زندگی اکثر ما وجود دارد، عدم توجه به قرآن کریم است و حال آنکه ائمه اطهار علیهم السلام که خود قرآن مجسم بودند، آنچنان با قرآن مأنوس بودند که غالباً هر سه روز یکبار یک ختم قرآن میکردند و ما از تلاوت روزی یک جزء هم دریغ میکنیم!
سیره علماء بزرگ ما هم همینطور بوده است که پیوسته قرآن میخواندند، در احوالات حضرت امام خمینی (ره) هست که روزی چندین بار مشغول تلاوت قرآن میشدند، ایشان که هر یک دقیقه وقتش بسیار ارزش داشت و رهبر کبیر انقلاب بود، چرا اینقدر وقت برای قرائت و تلاوت و تدبر در قرآن میگذاشت؟! مرحوم آیت الله العظمی سید محمد رضا گلپایگانی (ره) نیز در طول شب و روز مکرر قرآن میخواندند، مگر قرآن کریم نمیفرماید که «فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ» یعنی هر چه میتوانید قرآن بخوانید.
توصیه امام المتقین به تلاوت و عمل به قرآن
امیرالمؤمنین (ع) خطاب به فرزندشان محمد بن حنفیه میفرمایند: فرزندم! قرآن بخوان و به آنچه در آن است عمل کن و واجبات، احکام حلال و حرام و امر و نهی آن را لازم بشمار و با قرآن شب زندهداری کن و شب و روز قرآن بخوان، پس بر هر مسلمانی واجب است هر روز به این پیمان نامه نگاه کند هر چند پنجاه آیه باشد، پسرم! این را بدان که درجات بهشت به تعداد آیههای قرآن است و هنگامی که قیامت فرا رسید به قاری قرآن گفته میشود بخوان و بالا برو، پس در بهشت بعد از پیامبران و صدیقان، درجه کسی بالاتر از قاریان و تلاوتکنندگان قرآن نیست. (وسائل الشیعه، جهاد با نفس، ص ۱۹)،
امّا ظاهراً بی توجهی به قرآن در بین امت پیامبر اکرم (ص) آنقدر زیاد است که حضرتش در روز قیامت از این بی توجهی و مهجوریتی که بر قرآن کریم رفته است به درگاه الهی شکایت میکنند و عرضه میدارند: «وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا» (سورة فرقان، آیة ۳۰).
اهمیت منبرهای قرآنی توسط وعاظ روحانی
به هر حال برای یک روحانی که در حوزه تحصیل کرده است، تسلط به تفسیر قرآن امر لازم و ضروری است و مردم هم انتظار دارند که روحانیون در منابر و سخنرانیها از آیات قرآن و احادیث مسلم اهل بیت (ع) که مبین قرآن هستند، آنان را بهرهمند سازند یعنی کاری که شهید بهشتی و شهید مطهری انجام میدادند و تمام بیاناتشان را عملاً تفسیر قرآن فرا میگرفت و مرحوم آیت الله ضیاء آبادی هم از ابتدا محوریت تبلیغش را بر بیان تفسیر قرآن گذاشت و در این راه حق شاگردی علامه طباطبایی احیاگر تفسیر قرآن در عصر حاضر را بخوبی ادا کرد و بسیار خوش درخشید.
نوع صدا و بیان ایشان هم فوق العاده جذاب بود و طنین صدایش بسیار اثر گذار بود.
تأکید قرآن به تلاوت و تدبر در آن
در قرآن کریم در موارد متعدد سفارش به قرائت و تلاوت و تدبر در قرآن شده است که نمونة مهم آن، آیات ابتدایی سورة مزمل است که تأکید میکند که بخشی از شب را، نصف از شب را یا کمتر و یا بیشتر، به تلاوت قرآن اختصاص دهید و این نشان میدهد که تلاوت قرآن مخصوصاً در سحرگاهان اثر بهتری بر انسان دارد و بسا درهای شهودی را هم به روی انسان باز کند چرا که فرموده است «ان قرآن الفجر کان مشهوداً».
آیتالله ضیاءآبادی انیس و عامل به قرآن
بحث و سخن در این مقوله بسیار است و لیکن لازم بود به مناسبت بیان سیرة عملی مرحوم آیت الله ضیاء آبادی به انس ایشان با قرآن و تفسیر آن اشاره شود که در طول شصت سال عمر تبلیغی ایشان بسیار پر رنگ بود، یعنی برای همه روشن بود که آیت الله ضیاء آبادی یک انسان عامل به قرآن و دین شناس واقعی است و منبرهایش مشحون از تفسیر قرآن کریم است و البته به همین سبب سالها پیش جزء خادمان قرآن کریم هم معرفی شد.
چرایی هجرت آیت الله ضیاءآبادی از قم به تهران
نکتة مهم دیگری که لازم است به آن اشاره کنم این است که چرا آیت الله ضیاء آبادی در قم نماند؟! آیا او نمیتوانست به فکر آینده خود باشد؟ ! باید بگوئیم که او وظیفه شناس بود، برای تحصیل فقاهت به قم آمد و وقتی به قدر کفایت رسید دیگر در قم نماند و به تهران رفت و مشغول وعظ و منبر و مسجد و تبلیغ و بیان تفسیر قرآن شد، کاری که باید همة روحانیون انجام بدهند و به قدر لازم در قم بمانند و به فکر تبلیغ دین باشند.
هجرت آیت الله حق شناس به تهران به دستور آیت الله بروجردی
متأسفانه امروزه بسیاری از شهرها حتی شهرهای بزرگ از وجود عالمان دینی خالی شده است! از جمله اقدامات بسیار ارزشمند مرحوم آیت الله العظمی بروجردی اعزام علماء حوزه به بلاد مختلف ایران بود، مثلاً مرحوم آیت الله میرزا عبدالکریم حق شناس به دستور حضرت آیت الله بروجردی به تهران آمدند و در آن هنگام دل از قم کندن هم برای ایشان سخت بود و در این موضوع با حضرت امام خمینی هم که در آن زمان در دستگاه و تشکیلات مرجعیّت آیت الله بروجردی فعال بودند، مشورت میکنند و حضرت امام هم میفرمایند اگر آیت الله بروجردی به من هم فرموده بودند من اجابت میکردم و دستور ایشان را انجام میدادم و پس از این مشورت بود که حضرت آیت الله حق شناس تأمل را جایز ندانسته و بلافاصله به تهران میآیند و بحمد الله در طول سالیان متمادی چراغ پرفروغی برای طلاب، مردم، بازاریان، جوانان و علاقمندان به معارف اسلامی در تهران بودند.
هجرت آیت الله مظاهری به اصفهان نمونهای دیگر از هجرت بزرگان از قم
زمانی در اصفهان دهها مجتهد مسلم وجود داشت و در این اواخر بعد از ارتحال حضرات آیات سید محمد علی صادقی و شیخ حسن صافی که زعامت حوزه اصفهان را بر عهده داشتند، حوزة اصفهان یکباره دچار خلأ شدید شد و بحمدالله با چاره جویی که رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنهای (مد ظلة العالی) داشتند و از حضرت آیت الله العظمی مظاهری که در حوزة علمیه قم جایگاه بسیار والایی داشتند و در زمان درس اخلاق ایشان تمام مسجد اعظم قم و صحنهای حرم پر از جمعیت میشد دعوت کردند که به اصفهان هجرت کنند و مسئولیت زعامت حوزة علمیه کهن اصفهان را تقبل فرمایند و خوشبختانه با تشریف فرمایی ایشان به اصفهان چراغ پرفروغ حوزة اصفهان همچنان پر تلألؤ ماند.
در مشهد مقدس زمانی چندین مرجع مسلم حضور داشتند و این شهر از عالمان برجستهای مانند حضرات آیات: میرزا علی آقا فلسفی، میرزا علی اکبر مروارید، و میرزا جواد آقا تهرانی و دیگران برخوردار بود که همه رفتند، ولی متأسفانه جای آنان پر نشد و این شهر مهم نیازمند آن است که یکی از بزرگان مانند آیت الله مظاهری که از قم هجرت کردند و به اصفهان رفتند، همت والایی کرده و قطع تعلق از قم نموده و به مشهد مشرف شوند و حوزة کهن و روحانیت معظم آن ارض اقدس را رونق بخشند.
حضور سه عالم بزرگ در یک شهر کوچک
زمانی در شوشتر در همین دوران جنگ تحمیلی، سه عالم بزرگ و برجسته میدرخشیدند که مرحوم آیت الله حاج محمد تقی شیخ شوشتری صاحب قاموس الرجال، مرحوم آیت الله آل طیب و مرحوم آیت الله جزایری (پدر آیت الله جزایری اهواز) هر کدام در بین مردم شوشتر وجاهت عجیبی داشتند. از اعتقاد و ایمان مردم شوشتر به علماء و مخصوصاً آیت الله حاج محمد تقی شیخ شوشتری یا تستری هر چه بگویم کم است و همین قدر بگویم هم اکنون مرقد ایشان به مثابه یک حرم و بارگاهی مورد زیارت عموم مردم شوشتر است و آنقدر مردم شوشتر به ایشان اعتقاد عمیق داشتند که حتی هم اکنون بعد از گذشت سالها از ارتحال آن مرحوم بسیاری از مردم بالای ماشینهایشان مینویسند: یا شیخ شوشتر!
حضور عالمان برجسته و مجتهد در شهرهای کشور
ایمان و اعتقاد مردم از این عالمان ربانی است و حیف است که شهرهای ما خالی از عالمان برجسته باشد، شاید بعضی بگویند ائمه جمعه که هستند، امّا اینها مانعة الجمع نیست و جایگاه ائمه محترم جمعه در جای خود محفوظ است، ولی باید این را بدانیم که هر شهری عالم برجسته و مجتهد میخواهد و این موضوع در روایات هم آمده است.
جای تأسف است بگوئیم در شهر تبریزی که زمانی مهد عالمان و مجتهدان بوده است هم اکنون از این سطح از عالمان خالی است و دیگر شهرها هم همین وضعیت را دارند و اگر بخواهیم یک به یک را نام ببریم شرح مستوفایی میشود.
اهمیت مسئله هجرت علماء از قم از منظر مقام معظم رهبری
مسئله مهم هجرت علماء و طلاب از مسائل مهم و مد نظر رهبر معظم انقلاب و مراجع معظم تقلید است، تا جایی که رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنهای (مد ظلة العالی) در ۱۴ مهرماه ۱۳۷۹ در دیدار جمعی از علماء، اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه، ایشان مسأله هجرت در حوزههای علمیه به منظور تعلیم و تزکیه را نیز مسألهای مهم برشمردند و تصریح کردند: باید افرادی که در حوزه به حد قابل قبولی از آگاهی و علم برسند با هجرت به مناطق مختلف و شهرها، ضمن ارتباط بیشتر با مردم، موجب بهرهمندی آن مناطق، از علم و دانش و برکات معنوی حضور علما شوند.
امیدوارم که خدای متعال تفضل کند و به دل بعضی از بزرگان در قم بیندازد تا مهاجرت به شهرها را در کشور آغاز کنند تا انشاءالله بخشی از خلایی که پیش آمده جبران شود.
بعون الله تعالی
مرتضی نجفی قدسی