به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، یکی از مشکلاتی که همواره پیش از حضور این شرکت در بورس مطرح بود، موضوع نبود شفافیت در هزینه کرد منابع و نیز وجود مدیران رانتی و به نوعی حیاط خلوت دولت در این دستگاه عریض و طویل اقتصادی است. شاید همواره این سوال در اذهان عمومی وجود داشت که چه لزومی به حضور این شرکت در بورس است و آیا این مسئله می تواند به تحرک در فضای بازار سرمایه کشور کمک کند یا خیر.
اینکه تصور می شود شستا مکانی برای دست درازی به اموال آن از سوی دولت شده و منابع مازاد بیمهشدگان را حیف و میل می کند و در کنار سوالات بسیار دیگر موضوعاتی است که در گفت و گو با محمد رضوانیفر مدیرعامل شرکت شستا به بحث گذاشتیم که در ادامه می خوانید.
عرضه سهام شستا در بورس، ذهن بسیاری را به خود درگیر کرده، اینکه آیا بورسی شدن شستا نفعی برای مالکان اصلی که همان کارگران و بازنشستگان تأمین اجتماعی هستند، دارد یا ندارد؟ کارگران و بازنشستگان این سازمان از بورسی شدن شستا اظهار خشنودی نکردند و حتی میگویند که بورسی شدن شستا به معنی تاراج اموال بازنشستگان و کارگران است. نکتهای که محل پرسش ماست، این است که اموال شستا برای دولت نیست که دولت اداره میکند و یا میفروشد، بنابراین چه تضمینی وجود دارد که عواید حاصل از فروش سهامها در بورس به مالکان اصلی آن در سازمان تأمین اجتماعی یعنی بیمه شدگان بازگردد؟
به نظر من به جای اینکه من پاسخ دهم باید کسانی که از بورسی شدن فراریاند و ترس و واهمه دارند، پاسخگو باشند. بورس یک تجربه موفق و بینالمللی در حوزه شفافیت و مولدسازی اقتصادی و ارتقای عملکرد است. به هر حال ما وقتی تصمیم گرفتیم به این تجربه موفق بپیوندیم، پس از طی تشریفات قانونی مربوطه و تأمین نظرات هیئت محترم پذیرش سازمان بورس و مجموعهای از اقدامات مدیریتی، مالی و شفافسازی در تاریخ 99/01/27 سهام شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی (شستا) در بازار سرمایه عرضه شد. درآمد قریب به 13هزار میلیارد تومانی حاصل از عرضه شستا به منابع و حسابهای دولتی مرتبط نیست بلکه این پول عینا و به طور کامل به سازمان تأمین اجتماعی به عنوان مالک و سهامدار اصلی تعلق یافت که براساس برنامهها و مصالح این سازمان به مصرف رسیده است. در اهمیت عرضه اولیه این سهم به همین نکته می توان بسنده کرد که شستا با زوایای پنهان بسیاری که داشت یک دارایی غیرنقدشونده متعلق به سازمان تأمین اجتماعی بود که تبدیل به یک دارایی با قابلیت نقدشوندگی بالا و شفاف شده که این اقدام، مطالبه عمومی جهت ارتقای شفافیت و مشارکت عمومی و پاسخگویی مدیران است. یقینا بهترین روش حفظ، شفافسازی، رقابتپذیر کردن، ارتقای عملکرد و مصون داشتن یک دارایی بینالنسلی از تصمیمات خلقالساعه، بورسی کردن آن است.
آیا اساسا ورود به بورس میتواند یا توانسته منجر به شفافیت در شستا شود؟ منتقدان به این امر اعتقادی ندارند و میگویند نتیجه ورود به بورس نمیتواند شفافیت بنگاهها باشد، با این حال مجموعه تحت مدیریتی شما چه راهکاری برای این موضوع دارد، بهویژه آنکه شستا حیاط خلوت مدیران سیاسی بوده است.
من همین ابتدا یک تعریضی به جمله پایانی شما بزنم. شستا میتوانسته حیاط خلوت مدیران سیاسی تا پیش از بورسی شدن باشد. واقعا اگر به اصول حاکمیت شرکتی و قوانین سختگیرانه بورس اشراف داشته باشید متوجه میشوید که پس از بورسی شدن تصمیمات خلقالساعه گرفتن تقریبا غیر ممکن است. نکته دیگر اینکه از جمله مزایای بورسی شدن شستا را میتوان به مواردی نظیر ارتقای شفافیت و افشای به موقع اطلاعات و گزارشات مالی، افزایش روشهای تأمین مالی و امکان کاهش هزینه تأمین مالی، تسهیل فرآیند ادغام و اکتساب، کسب وجهه و اعتبار، ارزیابی مناسب ریسک اعتباری شرکت و افزایش فرصتهای تأمین مالی مناسب، ارتقای سطح اعتماد عمومی و استفاده از مشارکت عمومی در توسعه شرکت و وجود چارچوبهای نظارتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس، تسهیل تأمین مالی برای سهامداران شرکت از طریق وثیقهگذاری سهام شستا، افزایش امکان حضور سایر سهامداران در ترکیب هیئت مدیره شستا، امکان مقایسه وضعیت مالی و عملکردی شستا با سایر هلدینگ ها و شرکت های حاضر در بازار سرمایه و افزایش نقدشوندگی داراییها و سهام مجموعه شستا اشاره داشت. همین چالش که اکنون عملکرد شستا قابلیت مقایسه با رقبا و مجموعههای مشابه را پیدا کرده است به تنهایی برای خارج کردن یک مجموعه از تاریکخانه کافی بود.
فارغ از این مباحث که مطرح میشود، شما فکر میکنید ورود شستا به بورس چه پیامد مثبتی دارد؟
به نظرم پاسخ این سؤال را می توان از دو منظر خرد و کلان مورد بررسی قرار دهیم. از منظر خرد، بورسی شدن شستا موجب افزایش شفافیت شده و با توجه به افزوده شدن جمع کثیری از سهامداران در لیست مالکین این شرکت و برگزاری مجامع عادی عمومی سالانه سهامداران از برخوردهای سلیقه ای در تصمیم گیری همچون فروش اموال و معاملات غیرمتعارف دستوری با اشخاص وابسته، جلوگیری می شود. از منظر کلان عرضه اولیه شستا موجب افزایش عمق بازار سرمایه و جذب نقدینگی فعالان بازار به یک سرمایهگذاری سودآور در بلندمدت شد.
شما در مصاحبهای عنوان کرده بودید که سال 1399 سال جهش معنادار شستا است، به پایان سال نزدیک شدهایم، این جهش معنادار چگونه اتفاق افتاده است؟
ما خودمان را با تأکیدات و منویات مقام معظم رهبری که در طول یکسال اخیر بارها به بخشهای اقتصادی توصیه کردند ارزیابی میکنیم. فقط کافی است بدانید که در سال 1399 که برای شستا از سوم فروردینماه آغاز شد به لطف الهی، برنامه ریزیها و اقدامات عملیاتی مختلفی همچون افزایش تولید مقداری، توسعه محصولات جدید، اتمام پروژههای توسعهای، خروج از زیان و سودآور نمودن شرکتهای زیانده، افزایش سرمایه شرکتها و ساماندهی شرکتهای تابعه صورت پذیرفت که در نتیجه این مجموعه اقدامات، سود خالص شستا از 4500 میلیارد تومان در سال مالی منتهی به 98/03/31 با رشد بی نظیر 327 درصدی به بیش از 19 هزار میلیارد تومان در سال مالی منتهی به 99/03/31 افزایش یافت و با تداوم این روند با رشد 70 درصدی به بیش از 32 هزار میلیارد تومان در سال مالی منتهی به 1400/03/31 بالغ خواهد شد. مصداق بارز تحقق جهش معنادار تولید و سودآوری در شستا می باشد. عددهای ذکر شده صرفا یک عدد و آمار نیست بلکه تحقق سودآوری همان شستایی است که شما از آن به عنوان حیاط خلوت سیاسی یاد میکردید. واقعا اگر شستا بورسی نشده بود و برای تحقق سودآوری برنامهریزی دقیق و کار شبانه روزی و جهادی صورت نمیگرفت 32هزار میلیارد تومان سود خالص در شرکت اصلی محقق میشد؟ علاوه بر تلاش برای سودآوری، ساماندهی و تمرکز بر روزآمدی و تنوع محصول در شرکتها نیز در دستور کار قرار گرفت، به همین خاطر افزایش ظرفیت و راهاندازی مجدد کارخانههای تعطیل و نیمه تعطیل مانند اسیدسیتریک کرمانشاه، چوکای تالش، پارس الکتریک از یکسو و رونمایی از 168 قلم محصول جدید دارویی و 40 قلم محصولات جدید در حوزههای لاستیک، پارچه ایربگ، انواع روغن خودرو و ... با صرفهجویی ارزی بالغ بر 80 میلیون دلار و بهره برداری از 20 پروژه توسعهای با سرمایهگذاری بالغ بر 2هزار میلیارد تومان از دیگر اقدامات مؤثری بود که در شستا تحقق یافته است.
یکی از موضوعاتی که بارها در مرکز توجه قرار گرفته این است که در دولتهای مختلف این مجموعه اقتصادی، حیاط خلوت سیاسیون بوده و افراد رانده شده از دستگاهها بهعنوان هیئت مدیره و مدیرعامل یکی از زیرمجموعههای شستا معرفی میشوند و حقوقهای خاصی دریافت میکنند، در واقع پرداختیها در سازمان تأمین اجتماعی ساماندهی مشخصی نداشته و بر اساس قانون خدمات کشوری پرداخت نمیشود بلکه بر اساس مصوبات داخلی صورت میگیرد. از این رو بسیاری معتقدند، یکی از مراکز حقوقهای نجومی شرکتهای زیرمجموعه شستا است، این پرداخت حقوقهای نجومی چقدر بر واقعیت منطبق است؟
به نظرم آنچه که ذهن شما را مشغول کرده شفافیت ما در این دوره از مدیریت شستا در خصوص انتصابات نیست بلکه معتقدم بسیاری از ابهامات شما ناشی از عدم شفافیتهای موجود در دورههای قبل بوده است. بررسی انتصابات صورت گرفته در سنوات گذشته بیانگر این است که به طور میانگین اطلاعات هویتی و رزومهای 40 درصد افرادی که تا پیش از مدیریت کنونی بهعنوان عضو هیئت مدیره در شرکتهای تابعه شستا منصوب شدهاند، موجود نبوده؛ به عبارتی از این افراد صرفا یک نام و نام خانوادگی و حداقل اسناد موجود است و علاوه بر آن هیچ مدارکی دال بر طی فرآیند انتصابات در هلدینگ زیرمجموعه و شستا در خصوص این افراد وجود نداشت. در برخی از دورهها این رقم به 70 درصدبالغ میشود در حالی که در دوره مدیریت فعلی، اطلاعات هویتی و رزومهای تمامی افراد به همراه تمامی مستندات مربوط به مراحل انتصاب با طی کامل تشریفات مربوطه گردآوری شده و موجود میباشد و بخش مهمی از این اطلاعات را شما به سادگی میتوانید بر روی پرتال سازمانی ما مشاهده نمایید اما واقعا این امکان را در هلدینگهای چندرشتهای بزرگ دیگر و یا بنگاههای مهم دولتی و حاکمیتی دیگر دارید؟ علاوه بر این در کل ادوار گذشته میانگین سنی انتصابات صورت گرفته بالای 50 سال بود که این رقم در دوره مدیریت فعلی به 43 سال کاهش یافته و جوانگرایی در دستور کار قرار گرفته است. همچنین میانگین سطح تحصیلی افرادی که دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و بالاتر بوده، از 60 درصد در سنوات گذشته به بیش از 75درصد در دوره مدیریت فعلی افزایش یافت و در دوره مدیریت فعلی تعداد بانوان منصوب شده در هیئت مدیره شرکتهای تابعه، بیش از دو برابر کل ادوار گذشته بوده است. شایان ذکر است در دوره مدیریت فعلی، در راستای توسعه شفافیت در فرآیند انتصابات، مواردی نظیر انتصاب اعضای هیئت مدیره با هدف رعایت اصول حاکمیت شرکتی، ارتقای کیفی مدیران انتخاب شده، نگهداری سوابق به منظور ارزیابی عملکرد مؤثر، جلوگیری از سلیقهگرایی در انتصابات، توجه به اصل شایسته سالاری در انتصابات، توجه به ارتقا از درون و توجه به رویکرد جوانگرایی به عنوان یکی از اولویت های اصلی مدنظر قرار گرفته است. در این راستا لیست اعضای هیئت مدیره شستا، هلدینگها و شرکتهای سرمایه پذیر تابعه مستمرا بهروزرسانی و درسایت شستا به آدرس www.ssic.ir و نیز در سایت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دسترس عموم قرار گرفته است. ضمنا در راستای سیستمی کردن فرآیند انتصابات شستا سامانه ای تحت عنوان سامانه یکپارچه مدیران و انتصابات طراحی، راه اندازی و بهره برداری گردیده و برای نخستین بار در تاریخ این مجموعه پرونده پرسنلی مشتمل بر حدود 20 سند اطلاعاتی برای هر یک از اعضای هیئت مدیره شرکتها تهیه و مستندسازی گردیده است. مضاف بر اینکه ملاحظات مربوط به اخذ استعلام از مراجع ذیصلاح، استعلام مدارک تحصیلی، رعایت ماده 241 اصلاحیه قانون تجارت و سایر مقررات مربوطه به دقت رعایت شده است.
شرکتهای زیرمجموعه شستا باید دائما به مردم در خصوص سود و زیان زیرمجموعههای خود و عدم تقویت آنها گزارش داده و شرکتهای زیانده را حتما از گردونه رقابت حذف کنند، چقدر این موضوع مورد توجه قرار گرفته است؟
همان گونه که در افشای کدال مشاهده شد این مجموعه در تاریخ 99/11/14 به صورت داوطلبانه پیشبینی سود خالص شرکتهای تابعه خود را افشا نمود. براساس این گزارشها، فقط سود خالص تجمیعی شرکت های بورسی مجموعه شستا در پایان سال مالی 99 رقمی بالغ بر 28/340 میلیارد تومان خواهد بود که در مقایسه با دوره مشابه سال مالی قبل، رشد حدود 85 درصدی را تجربه نموده است. در همین راستا میتوان به رشد 124 درصدی سود خالص تجمیعی هلدینگ صدر (از 970 میلیارد تومان به 2/170 میلیارد تومان)، رشد 28 درصدی سود خالص تجمیعی هلدینگ دارویی (از 540/2 میلیارد تومان به 255/3 میلیارد تومان) و رشد 200 درصدی سود خالص تجمیعی هلدینگ نفت، گاز و پتروشیمی (از 4/691 میلیارد تومان به 14/079 میلیارد تومان) اشاره نمود. همچنین در پایان سال مالی 1396 تعداد شرکتهای زیانده مجموعه شستا 40 شرکت بود که با تشکیل کارگروه ساماندهی شرکتهای زیانده و برنامه ریزی
و اقدامات صورت گرفته جهت خروج از زیان این شرکت ها، این تعداد در پایان سال مالی 97 به 28 شرکت، در پایان سال مالی 98 به 14 شرکت و در سال مالی 99 به 6 شرکت زیانده کاهش یافت و به فضل پروردگار در سال 1400 پرونده شرکتهای زیانده شستا به طور کلی جمع خواهد شد که این برای یک مجموعه عظیم همانند شستا یک اتفاق بزرگ است. البته با اهتمامی که در خصوص حفظ شأن منزلت نیروی شریف کار وجود دارد، بحمدالله در هیچ یک از شرکتهای تابعه شستا، حتی شرکتهای زیانده هیچ معوقه حقوق وجود ندارد و حقوق کلیه پرسنل و تعهدات قانونی بهموقع پرداخت می شود.
یکی از مباحث پرتکرار این است که تأمین اجتماعی تبدیل به مکانی برای دست درازی به اموال آن از سوی دولت شده و منابع مازاد بیمهشدگان به جای کمک به سازمان تأمین اجتماعی، عملا صرف ریخت و پاش سیاسیون شده و ورود سیاسیون به مجموعههای سرمایهگذاری تأمین اجتماعی موجب شده، این مجموعهها بهرهوری لازم را نداشته باشند، واقعا میزان دستاندازی دولت در شستا چقدر واقعی است؟ آیا اینطور است که منابع سرمایهگذاری صندوقهای بازنشستگی که شستا هم یکی از آنهاست، بهعنوان بخشی از منابع دولت درنظر گرفته شده؟
یک نکته را همین ابتدا روشن کنم، اول اینکه منابع شستا هیچگونه ارتباطی با منابع و حسابهای دولتی نداشته و کلیه عایدات این مجموعه طبق قانون تجارت به سهامداران عمده (سازمان تأمین اجتماعی) و خرد (بیش از یک میلیون و دویست هزار نفر سهامداران حقیقی وحقوقی) تعلق میگیرد لازم به ذکر است کلیه منابع درآمدی حاصل از عرضه اولیه سهام شستا به سازمان تأمین اجتماعی تعلق یافته که براساس برنامهها و مصالح این سازمان براساس مصوبات هیئتمدیره و هیئت امنای سازمان تأمین اجتماعی مصرف گردیده است.
لطفا در این رابطه هم توضیحی بفرمایید که مهمترین چالش شما در مجموعه شستا چیست؟
از جمله مهمترین مشکلات و چالش های پیش روی مجموعه شستا می توان به مشکلات تخصیص ارز به ویژه در واحدهای دارویی، مشکلات ماده 84 و عدم امکان رقابت نهادهای عمومی غیردولتی با بخش خصوصی در جذب و نگهداشت مدیران متخصص و پرسنل نخبه، محدودیت ایجاد شده در حوزه صادرات، عدم اصلاح قیمت محصولات متناسب با افزایش هزینهها بهویژه در واحدهای سیمانی و عدم تخصیص ارز به منظور بازسازی و خرید ماشینآلات اشاره نمود.
چه زمانی باید در انتظار این مهم باشیم که تأمین اجتماعی از حالت بنگاهداری خارج شده و به سهامداری روی آورده است؟
برای خروج از بنگاهداری و حرکت به سمت سهامداری دو روش مفروض است. نخست استفاده از ظرفیت بازار سرمایه و عرضه سهام در شرایط شفاف و رقابتی در بازار سرمایه و دوم واگذاری از طریق مزایده به خریداران محدود می باشد. روش دوم مخاطرات بسیاری در فضای کسب و کار کشور ایجاد کرد و به دلیل پارهای نواقص در مقررات و دستورالعمل مربوطه عملا موجبات توقف تولید در واحدهای واگذار شده در پارهای از موارد فسخ معامله صورت پذیرفت اما به نظر
می رسد استفاده از مکانیزم بازار سرمایه و عرضه سهام و سپس عرضه تدریجی آن در بازار سرمایه بهترین راهکار باشد. در این دوره در مسیر حرکت از بنگاه داری به سهامداری پیش رفته و با عرضه اولیه شستا ، هلدینگها و شرکتهای تابعه خود نظیر هلدینگ صبا تأمین، هلدینگ سیمان تأمین، شرکت های تأمین سرمایه امین ، ملارد شیر ، چوب و خزر کاسپین و زغال سنگ پروده طبس در این راستا گام برداشته است. آنچه برای ما حائز اهمیت است شستا به تنهایی در عرضه اولیه های سال 99 از منظر تعدادی 35 درصد و از منظر ارزشی 70 درصد کل عرضه ها را به خود اختصاص داده است. خبر خوب برای بازار سرمایه، قرارگیری بیش از 15 شرکت در صف عرضه اولیه و برنامه ای مدون جهت واگذاری سرک سهام در مجموعه شستاست که به محض فراهم شدن شرایط عرضه در بازار سرمایه، این مهم پیاده سازی خواهد شد. روند شتابان رشد سودآوری، توسعه بازارهای بینالمللی و عرضه صدها محصول جدید دیگر و افتتاح پروژههای متعدد در حوزهها و استانهای مختلف به ویژه در نیمه اول سال 1400، اخذ مجوزهای متعدد در حوزههای معدنی و همچنین افزایش سرمایه شستا از مبلغ 8000 میلیارد تومان به مبلغ 14200 میلیارد تومان از محل اندوخته سرمایهای در مراحل نهایی است و مجوز سازمان بورس در این خصوص اخذ شده است. علاوه بر این، موضوع افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی داراییها در شرکتها و هلدینگهای تابعه شستا نیز در جریان میباشد.
منبع: رسالت
اصولگرایان با سکوتشان میخواهند دولت در مدیریت بورس ناکارمد جلوه کند تا با نارضایتی مردم در انتخابات مقبول مردم باشند و دولت هم که بارش را بسته و نیازی ندارد که بازار اصلاح شود
بیچاره سهامدار خرد که کل زندگی خود را به امید فرار از مشکلات اقتصادی باخته است و حتی یک نفر احساس مسئولیت نمی کند
باشد امروز فردایی هم دارد خدا بزرگ است
شما هم رسالت خبری خود را در سکوت پیش ببرید