یکی از مواردی که در دوران مدیریت بر سازمان تأمین اجتماعی مورد توجه شما بوده و درباره آن بسیار صحبت کردهاید موضوع حق الناس بودن منابع این سازمان است که موجب تفاوت و تمایز آن با سایر نهادهاست. درباره این تمایز بیشتر توضیح دهید و بفرمائید که مدیریت بر سازمانی که منابع آن حق الناس است با مدیریت بر ارگانی که متعلق به بیت المال است، چه تفاوتی باید داشته باشد؟
برای من توفیقی بود که نزدیک 2 سال در سازمان تأمین اجتماعی در خدمت اقشار خدوم و مولد جامعه بودم و دورانی فراموش نشدنی در این سازمان داشتم.
تأمین اجتماعی نهادی عمومی و غیردولتی است. وظیفه دولت نظارت بر این سازمان است تا به درستی فعالیت کند و منابعی که در اختیار دارد را در مسیری که قانون معین کرده است، هزینه کند.
بیت المال شامل اموال دولت است که از عموم مردم دریافت شده است که ممکن است از مالیات و عوارض باشد و یا از منابع عمومی کشور همچون انفال به دست بیاید. اینها متعلق به عموم مردم است و دولت نیز مکلف است که برای عموم مردم، برای امنیت کشور، بهداشت و آموزش و نیازهای همگانی هزینه کند اما درباره حق الناس تفاوت هایی وجود دارد. در حق الناس افراد خاصی پولی در اختیار یک نهاد عمومی غیردولتی گذاشته اند و این پول باید در راستای خواست آن افراد و تعهدی که به این افراد داده شده است هزینه شود. نمیتوان پولی که به عنوان حق بیمه از مردم دریافت شده است را در مسیری غیر از ارائه خدمات مقرر در قانون تأمین اجتماعی به جامعه تحت پوشش هزینه کرد.
حتی در خدمات عام المنفعه و امور خیریه نیز نمیتوانیم این منابع را هزینه کنیم و این منابع را حتی خارج از چارچوب تعهدات قانونی برای جامعه بیمه شدگان تأمین اجتماعی نیز نباید هزینه کنیم.
مدیریت منابع و مصارف سازمان تأمین اجتماعی به نحوی است که حق بیمهای را از کارگر و کارفرما و بخش اندکی نیز از دولت دریافت میکند و تعهدات مشخصی نیز در قبال جامعه تحت پوشش دارد. اما در ادوار مختلف قانونگذاران و تصمیم گیران کشور تخفیفهایی را برای بیمه شدگان و کارفرمایان لحاظ کردهاند و هزینه این تخفیفها را بر عهده دولت قرار دادهاند. مثل تخفیف حق بیمه کارفرمایی کارگاههای زیر 5 نفر، رانندگان و سایر اقشار. آیا این نوع تخفیفها به حقالناس بودن منابع تأمین اجتماعی خدشه وارد نمیکند؟
اساس فعالیت تأمین اجتماعی در همه جای دنیا بر اساس محاسبات بیمه ای است. و هرنوع تصمیم گیری برای این سازمان نباید موجب برهم زدن محاسبات بیمه ای باشد. هر جا که مجلس قانونی را تصویب کرده، منابع مالی آن را نیز معین کرده است اما در مواقعی دولت این قوانین را اجرا نکرده و با این روند به نوعی تعرض به حقوق دیگران صورت گرفته است و ما در سایر عرصههای اقتصادی کشور نیز چنین مسائلی را شاهدیم.
اینکه قانون مزایایی را برای برخی از اقشار بیمه شدگان لحاظ کرده است و پرداخت آن را بر عهده دولت گذاشته، به لحاظ قانونی روند صحیحی است و ایرادی بر آن وارد نیست اما مشکل اینجا است که منابع آن از سوی دولت پرداخت نشده است. درباره بسیاری از تصمیمات و اقداماتی که دولت انجام میدهد چنین روندی وجود دارد اما درباره تأمین اجتماعی تفاوت در این است که تعرض به حقوق افراد مشخصی صورت میگیرد وحقالناس در معرض تعرض قرار میگیرد که موضوع بسیار مهمی است و باید درباره این حوزه با حساسیت ویژهای عمل شود و جلوی اینگونه تعرضها گرفته شود.
راه برون رفت از این وضعیت این است که دولت بخشی از تعهدات خود در قبال تأمین اجتماعی را انجام دهد و از سوی دیگر همزمان بخشی از عوامل ایجاد کننده بدهی برای دولت نیز تعدیل شود تا روند فزاینده افزایش بدهی دولت به تأمین اجتماعی کاهش یابد.
تأمین اجتماعی در کشور ما اجباری است و هر کسی در این کشور شاغل است باید بیمه پردازی او انجام شود و بیمه اجباری در بسیاری کشورها وجود دارد و این اصلی پذیرفته شده است و با معیارهای شرعی ما نیز کاملا سازگار است.
باید ترتیبات اجرایی و عملیاتی لازم اتخاذ شود تا حقوق کارگران زحمتکش جامعه رعایت شود و این کارگران از حق تأمین اجتماعی برخوردار باشند و سازمان تأمین اجتماعی باید این کار را رسالت خود بداند.
مشاغل سخت و زیان آور یکی از مواردی است که این مسائل در آن به خوبی مشخص است. کارگری که در محیط سخت و زیان آور و خطرناک همچون معادن و جاهای اینچنینی کار میکنند قطعا باید مزایای خاصی نیز داشته باشند اما هزینه مربوط به این مزایا را باید کسانی پرداخت کنند که از کار آن کارگر منتفع شدهاند به عبارتی کارفرما، دولت و جامعه باید این هزینه را بپردازند اما درحال حاضر شرایط به گونهای شده است که هزینه مزایای مربوط به کارگران مشاغل سخت و زیان آور از منابع سایر کارگران پرداخت میشود و این وضعیت با عدالت و اصول بیمهگری مغایرت دارد و باید به صورت عادلانهای اصلاح شود.
یکی دیگر از اقدامات شما در زمان مدیریت در تأمین اجتماعی ایجاد دیتا سنتر برای تأمین اجتماعی بوده است که برای این کار تلاشهایی داشتهاید. در آن زمان شعب تأمین اجتماعی حالت جزیرهای داشتهاند و ارتباط بین شعب به درستی وجود نداشته است و تبادل اطلاعات بین شعب به صورت مکاتبه فیزیکی بوده است و دیتا سنتر زمینه ساز تجمیع اطلاعات بیمه شدگان و تبادل اطلاعات را ایجاد کرده است. در دوره مدیریت شما برای توسعه خدمات الکترونیکی چه اقدامی صورت گرفت و برای شرایط امروز سازمان چه پیشنهادی برای مدیران و کارکنان دارید؟
توسعه خدمات الکترونیک جزء آرمانهای ما بود. جرقه اولیه این وضعیت در ذهن من اینگونه شکل گرفت که در روزهای اول شروع به کار در تأمین اجتماعی نامهای دریافت کردیم که درخواست شده بود که 100 هزار متر مربع انبار برای سازمان احداث شود و ما سوال کردیم که این فضا را برای چه نیاز دارند و گفتند که برای نگهداری پروندههای گذشته به این فضا نیاز داریم و ظرفیت بایگانیهای ادارات تکمیل شده است.
من بازدیدی از یکی از شعب شرق تهران انجام دادم و دیدم که هر فردی در این شعبه یک پرونده قطور دارد که در این پروندهها کپیها و اوراق اضافه فراوان و بدون دلیلی وجود داشت. ما اعلام کردیم که حق گرفتن کپی بیدلیل از مردم را ندارید ولی متاسفانه این رویه الان هم در شعب تأمین اجتماعی وجود دارد. خود من بعد از تأمین اجتماعی در منطقه آزاد کیش مسئولیت داشتم و وقتی از آنجا برگشتم و برای دریافت دفترچه تأمین اجتماعی اقدام کردم، از من کپی شناسنامه و چند مدرک دیگر را گرفتند. جا انداختن این مسائل در سازمان تأمین اجتماعی سخت است و امیدوارم خدا به آقای سالاری و به کسانی که در این مسیر حرکت میکنند قوت بدهد. از همکاران سابق عزیزم در سازمان تأمین اجتماعی نیز خواهش میکنم که مقاومت را کنار بگذارند و فرزند زمان خویشتن باشند و با علم روز و نیازهای روز جامعه همراه باشند و بر تداوم رویههای قدیمی اصرار نکنند.
ما در آن زمان تعدادی از اوراق پرونده ها که مورد نیاز است را اسکن کردیم و اوراق اضافه و غیرضروری را کنار گذاشتیم و این آغاز فرآیند کاری ما در حوزه خدمات الکترونیک بود و زمینههایی فراهم کردیم که سوابق افراد در آخرین شعبه محل بیمه پردازی به صورت اتوماتیک تجمیع شود.
در آن زمان افراد باید در زمان بازنشستگی پروندههای خود را از شعب مختلف به صورت دستی جمعآوری میکردند که کار بسیار سختی بود و در مواردی سوابق افراد حذف و اضافه میشد و کارها با دقت کافی انجام نمیشد. یکی از کارهای ما این بود که این روند را شروع کردیم. در آن زمان اسکن و سبک سازی پرونده ها صورت گرفت و ما مجبور نشدیم که 100 هزار متر انبار جدید بسازیم.
ما بحث روان سازی را نیز در تأمین اجتماعی با جدیت دنبال کردیم و من در دوران مأموریت در تأمین اجتماعی هر ماه 3 موضوع روان سازی را پیگیری کردم و با توجه به شرایط آن زمان سازمان فکر میکنم که کارنامه خوبی است و اگر آن کارها ادامه پیدا میکرد معتقدم که خیلی زودتر از امروز به تأمین اجتماعی الکترونیک میرسیدیم. ما در آن زمان پایه این کار را گذاشتیم اما در ادوار بعد فراز و فرودهایی اتفاق افتاد و در نهایت تحقق این موضوع با تأخیر صورت گرفته است و امیدوارم آقای سالاری بتوانند این برنامه را محقق کنند و یادگاری از خودشان در تأمین اجتماعی به جا بگذارند.
یکی دیگر از اقدامات شما در زمان مدیریت بر سازمان اصلاح ساختار سازمانی است و شما ساختار تشکیلاتی شعب تأمین اجتماعی را اصلاح کردید. در ماههای گذشته نیز اصلاح ساختار در سازمان تأمین اجتماعی درحال انجام است و ابتدا ساختار تشکیلاتی ستاد و سپس ساختار تشکیلاتی ادارات کل و مدیریت درمان استانها اصلاح شده است. در دوره مدیریت بر تأمین اجتماعی چطور شد که به فکر اصلاح ساختار افتادید و درباره اصلاح ساختار اخیر سازمان نیز نظر خود را بفرمائید.
ما برای ایجاد تحول اساسی در سازمان تأمین اجتماعی تلاش کردیم که دانش محوری را در مدیران و کارکنان تقویت کنیم. برای آشنایی بیشتر مدیران تأمین اجتماعی با نظام مدیریتی روز اقداماتی صورت گرفت و اهداف و مأموریتهای سازمان باید بازتعریف و برجسته میشد. قطعا سازمان تأمین اجتماعی از قبل هم دارای اهداف و مأموریت بوده است اما اینها در اذهان کارکنان و به ویژه مدیران سازمان باید برجستهسازی میشد تا همه پرسنل با اهداف و مأموریتهای سازمان آشنا باشند.
ما جلسات و کلاسهایی برای مدیران برگزار کردیم و اقداماتی که در آن زمان انجام دادیم برای خود من هم آموزنده و مفید بود. اگر آن روندها ادامه پیدا میکرد معتقدم که شرایط سازمان تأمین اجتماعی متفاوت با امروز بود و بسیاری از مشکلات فعلی سازمان قطعا وجود نداشت و وضعیت بسیار بهتری را در این سازمان شاهد میبودیم.
ما اصلاح ساختار را در چنین بستری شروع کردیم و در همان زمان دفاتر کارگزاریهای تأمین اجتماعی را فعال کردیم و برای سبکسازی شعب از تجمع ارباب رجوع و سوق دادن بخشی از کارها به کارگزاریها ما اصلاح ساختار شعب را انجام دادیم. در همان زمان ما پرداخت حقوق بازنشستگان را در طول ماه انجام دادیم تا ازدحام مردم در بانک ها جلوگیری و صفها برچیده شد.
ما اصلاح ساختار را در شعب تأمین اجتماعی انجام دادیم تا سرعت خدمت رسانی به مردم افزایش یابد و امروز هم با توجه به نیازها و شرایط متفاوت تصمیم گرفته شده است که اصلاح ساختار از بالا شروع شود و ابتدا تشکیلات ستاد و ادارت کل و مدیریت درمان اصلاح شده است که در هر صورت اقدام خوبی است. البته اصلاح ساختار تشکیلاتی کار لازمی است و باید متناسب با شرایط روز اصلاح شود و باید با نگاه فرآیندی در ادوار کوتاه این اصلاحات انجام شود و ساختار سازمانی متناسب با بهرهبرداری از خدمات الکترونیک اصلاح و به روز شود. سازمان باید توان ترمیم و به روز رسانی سریع در زمان کوتاه را داشته باشد.
درباره ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی با توجه به اینکه شما مدتی سرپرست وزارت رفاه و تأمین اجتماعی بودهاید و همچنین مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی بوده اید چه دیدگاهی دارید؟ آیا باید وزارت رفاه و تأمین اجتماعی مجددا احیا شود یا اینکه دیدگاه دیگری دارید؟
من به ساختار آن زمان وزارت رفاه و تأمین اجتماعی ایراد داشتم و به نظر من آن ساختار سازمان تأمین اجتماعی را از یک نهاد عمومی غیردولتی به یک نهاد کاملا دولتی تبدیل کرده بود. قبل از آن شورای عالی تأمین اجتماعی وجود داشت که نمایندگان بخش خصوصی در آن بودند اما ساختار آن زمان بخش دولتی را تقویت کرده و نقش شورای عالی تأمین اجتماعی کم رنگ شده بود و الان نیز به هیأت امنا تبدیل شده است.
موضوع مثبتی که در آن زمان وجود داشت چابکی مدیریت سازمان تأمین اجتماعی بود. هیأت مدیره 3 نفر بودند و خود آنها نیز در بخش اجرایی سازمان دخیل بودند و مدیرعامل رئیس هیأت مدیره بود. یک عضو درمانی در هیأت مدیره داشتیم که خود او معاون درمان مدیرعامل بود و یک عضو بیمه ای داشتیم که مسئولیت بخش درآمد را داشت و رئیس هیأت مدیره هم مدیرعامل بود. تصمیمات راحت گرفته میشد. الان اعضای هیأت مدیره به 5 نفر رسیده است و آنها هم حق تصدی مسئولیت دربخش اجرایی سازمان ندارند و مدیرعامل نیز حق تصمیمگیری ندارد و باید مجری تصمیمات هیأت مدیره باشد و این فرآیند تصمیم گیریها را دچار معضل میکند.
باید به سمت چابکسازی برویم و این وضعیت برای تأمین اجتماعی مناسب نیست و باید تغییری انجام شود. اینکه تأمین اجتماعی در مجموعه کدام وزارت خانه باشد اهمیت زیادی ندارد اما آن وزارتخانه باید بفهمد که نباید در امور تأمین اجتماعی نباید خیلی امر و نهی داشته باشد و امر و نهی در این سازمان باید در قالب شورای عالی تأمین اجتماعی باشد. استقلال تأمین اجتماعی باید به عنوان یک نهاد عمومی غیردولتی باید همواره محترم شمرده شود.
مهمترین اقدام شما در سازمان چه بوده است و اگر عمر مدیریت شما تداوم داشت چه کاری انجام میدادید؟
من از بیمه شدگان و جامعه تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی پوزش می طلبم که ممکن است در مدیریت این سازمان در آن دوران کاستیهایی وجود داشته باشد. زمان فعالیت ما و البته عمر ما محدود است و باید از همه کسانی که ماموریت داشتیم که خادم آنها باشیم حلالیت میطلبیم. کارهای ما قطعا بیعیب نبوده است اما فکر میکنم که عمدی در خطاهای احتمالی وجود نداشته است.
من کاری متناسب با شأن و جایگاه این ملت بزرگ انجام ندادهام اما آرمانهایی داشتهام که در راس آن اینکه تأمین اجتماعی سازمانی خدمتگذار به مردم باشد و همه کارکنان تأمین اجتماعی به خدمت در این سازمان افتخار کنند. من برای تحقق این هدف تلاش کردم و آرزوی من این است که کارکنان تأمین اجتماعی به گفتههای مردم اعتماد کنند و اصل را بر صداقت و راستگویی قرار دهند.