آخرین اخبار:
کد خبر:۹۲۰۴۶۵
باهنر در گفتگوی تفصیلی با دانشجو:

جامع‌تر از «رئیسی» در اصولگرایان وجود ندارد / به «قالیباف» گفتم برنامه ۴ ساله برای مجلس داری؟ چیزی نگفت + فیلم

دبیرکل جبهه پیروان و امام رهبری با اشاره به فضای انتخابات در کشور اعلام کرد که کسی از رئیسی جامع تر در فضای اصولگرایان وجود ندارد و رای رئیسی از قالیباف در 96 هم بیشتر بود.

کسی جامع تر از «رئیسی» در اصولگرایان وجود ندارد/ به «قالیباف» گفتم بگو که برنامه 4 ساله برای مجلس داری، اما نگفت!/ روایتی از گرفتن صلاحیت احمدی نژاد توسط «ناطق نوری» برای شهرداری تهران+ فیلم

گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو- محمدعلی حسن نیا؛ محمدرضا باهنر، معروف به مرد لابی و میدان سیاست‌های پشت پرده است. او فردی نزدیک به جریان راست سنتی که روزی در میدان سیاست یکه تاز بودند، ولی چند سالی است که کم فروغ شده‌اند. او فرد بسیار نزدیکی به لاریجانی در مجالس هشتم، نهم و دهم بود و به عنوان یک فرزند مجلس شناخته می‌شود. باهنر هفت دوره نماینده مجلس بود و هم اکنون دبیرکل جامعه مهندسین بوده و دبیرکل جبهه پیروان امام و رهبری و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است. با او درباره روند انتخابات و فضای سیاسی کشور گفتگو کردیم.

خلاصه گفتگو خبرگزاری دانشجو با محمدرضا باهنر را بخوانید؛

احمدی نژاد کاندیدای اصولگرایان نبود

ابر، باد دست در دست هم داد تا روحانی رئیس جمهور شد

رای قالیباف در سال 96 اصلا بیشتر از رئیسی نبود

به قالیباف گفتم بگو که برنامه 4 ساله برای مجلس داری، اما نگفت!

کسی جامع تر از رئیسی در اصولگرایان وجود ندارد

لاریجانی گفت تصمیمی برای ریاست جمهوری ندارم

همکاری و هماهنگی لاریجانی با روحانی در مجلس مضموم نبود!

مصاحبه تفصیلی مهندس باهنر (در حال تنظیم)

دانشجو: شما منتسب هستید به جریان راست سنتی و یک زمانی هم رئیس ستاد آقای ناطق نوری در سال 1376 بودید. به نظر می‌­رسد جریان راست سنتی از همان سال 76 به بعد در مقطعی در اولین شورای اسلامی شهر ظهور و بروزی داشتند اما به مرور زمان از سال 1384 کم رنگ شدند. شما دلیل اصلی این موضوع را چه می­‌دانید؟

کد ویدیو

محمد رضا باهنرقبل از اینکه بخواهم یک تاریخچه مختصری را عرض کنم، باید به این مسئله اشاره کنم که ما یک مشکل جدی داریم و آن این است که تشکل­‌های سیاسی ما به اصطلاح یک تشکل فراگیر، پاسخگو و ضابطه‌­مند نیستند. من تصورم این است که نظام مردم سالاری دینی لابد از این است که مدیریت بکند و کار را جلو ببرد  که نهایتا ما در کشورمان سه الی چهار حزب مطرح و موضع دار در چهارچوب کلی نظام داشته باشیم.  

تا زمانی که این سه، چهار و یا پنج حزب فراگیر و دامنه دار نباشند و یک ساختار باثباتی را تعریف نکنند، احزاب متعدد و متنوعی در کشور وجود دارند قاعدتا زمانی که به انتخابات می­رسند، باید یک تلاش سنگینی را بکنند برای وحدت داخلی خودشان و انرژي بسیاری را باید مصرف کنند؛ البته همین الان هم در وزارت کشور بیش از 150 حزب مجوز دارند.

این مجوزها بعضا یک مجوزی است در جیب یک آقایی یا در کیف یک خانم و موقع انتخابات که می­‌شود یک شور و هیجانی ایجاد می‌کنند و یکسری ائتلاف­‌هایی شکل می­‌گیرد؛ بعد از انتخابات هم یک مقدار سرد می­‌شوند و آن ارتباطات ساختاری و مسئولیت پذیری وجود ندارد.

تا سال 1376 تقریبا کشور به دو مجموعه راست و چپ تعریف می­‌شد. این داستان راست و چپ هم از زمان دولت زمان دفاع مقدس اتفاق افتاد که بیشتر در بخش اقتصاد هم بود؛ یک گروه معتقد بودند که فعالیت­‌های اقتصادی باید به مردم واگذار شود و دولت در جایی وارد شود که مردم حاضر نمی­‌شوند. گروه دیگر هم چپ بودند و کارها را متمرکز در اختیار دولت می­‌دیدند. بعدا این چپ و راست بودند که به ابعاد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و چیزهای دیگر توسعه پیدا کرد.

سال 1376 یک اتفاق مهم افتاد و آن اتفاق این بود که جریان جدیدی به نام جریان اصلاح­‌طلبی به میدان آمدند و در انتخابات برنده شدند. تا قبل از آن  بعضی از جریانات سیاسی کشور که در خط امام (ره) و رهبری بودند، به دلیل همان مواضع صرف اقتصادی با یکدیگر کار نمی­‌کردند. با آن اتفاقی که در 2 خرداد 76 افتاد، باعث شد نیروهایی که دل در گرو رهنمودهای رهبری دارند یا متعهد  به خط امام (ره) هستند، با یکدیگر بیشتر انسجام پیدا کردند؛ از این انسجام یک جبهه­‌ای به اسم شورای هماهنگی نیروهای انقلاب به وجود آمد. آن زمان کسانی مثل جناب آقای ناطق نوری و احمدی نژاد در آن حضور داشتند.

دانشجو: مثل اینکه یک لیستی هم برای مجلس پنجم منتشر شد.

محمد رضا باهنر: بله؛ همان شورای هماهنگی نیروهای انقلاب باعث شد که شورای اسلامی شهر در تهران در دوره دوم به دست نیروهای اصولگرا افتاد؛ البته حضور مردم در آن دوره کمرنگ بود اما به هر حال اصولگراها برنده شدند که بعد نتیجه‌­اش هم شهردار شدن آقای احمدی نژاد در تهران شد.

مصاحبه تفصیلی مهندس باهنر (در حال تنظیم)

یکسری همکاری­‌های اینچنینی شروع شد و الّا در گذشته قبل از 2 خرداد، فرض کنید در بحث‌­های اقتصاد برخی از نیروهای نهادهای حکومتی مثل جهادی­‌ها و بسیجی­‌ها گرایششان بیشتر گرایش چپ اقتصادی بود. به همین دلیل با تیپ امثال ما کار نمی­‌کردند. اما بعد از 2 خرداد معلوم شد که ما یک رقیب مشترک داریم  مسمی به اصلاح­‌طلبی. البته من به معنای لغوی اصلاح­‌طلبی کار ندارم. یک زمانی حضرت آقا به کرمان تشریف آوردند و در سخنرانی عمومی فرمودند: «بر اساس احکام و معارف اسلامی، اصلاح‌طلب غیر اصولگرا و اصولگرای غیر اصلاح­‌طلب نداریم. هر اصولگرایی باید اصلاح‌­طلب باشد و هر اصلاح‌­طلب مسلمانی باید اصولگرا باشد». من الان کاری به تعریف واژه­‌ها ندارم. اما یک مجموعه­‌ای مسمی به اصلاح‌­طلبی و مجموعه دیگر مسمی به اصولگرایی شدند.

بعد از پیش آمدن این داستان و بعد از مسئله انتخابات سال 1376 و  1380 که دولت اصلاحات برنده انتخابات شد و در سال 1384 که دولت عوض شد و آقای احمدی نژاد آمدند؛ یک مقدار اختلافات داخلی جریان اصولگرایی دومرتبه شکل گرفت.

دانشجو: محصول همان خروجی شورای هماهنگی بود؟

محمد رضا باهنر: بله، یعنی ما در شورای هماهنگی نیروهای انقلاب با یکدیگر همکاری و تلاش کردیم و بالاخره در شورای شهر دوم برنده شدیم. البته شورای شهر اول که اصلاح‌­طلبان بودند بد عمل کردند، به گونه­­‌ای که خودشان، خودشان را منحل کردند. به گواه تاریخ با آن که دولت وقت اصلاح­‌طلب بود و شورای شهر هم اصلاح­‌طلب­‌ها برنده شدند ولی از آن جایی که آنقدر با هم اختلاف نظر داشتند، دولت اصلاحات شورای شهر تهران را آن اواخر منحل کرد. به همین دلیل  شورای شهر اول نتوانست کارنامه موفقی را در ذهن مردم به تصویر بکشد.

اگر اشتباه نکنم آن زمان روزنامه­‌ای منسوب به سازمان مجاهدین انقلاب که برای آقای بهزاد نبوی بود، گروه­‌های سیاسی کشور را به چهار گروه تقسیم کردند؛ راست سنتی، راست مدرن، چپ سنتی و چپ مدرن. البته 2 خرداد هم یک تلنگر جدی به ما زد تا ما ادبیات، گفتار و تعاملمان را با نسل­‌های بعدی مرمت کنیم که این مسیر و حرکت خوبی بود. بعد از این هم دوران اصلاح‌­طلبان هنجار شکن مثل دولت اصلاحات و  مجلس ششم تقریبا فروکش کرد و بعد از آن جریانات بیشتر در حیطه جامعه اصولگرایی بود.

کد ویدیو

جامعه اصولگرایی هم در درون خودش یکسری اختلافاتی داشت که بعضا ظهور و بروز می­‌کردند. حتی در مجلس پنجم بود که با وجود جریان چپ و راست، یک جریان وسطی در زمان دولت آقای هاشمی رفسنجانی به نام دوران سازندگی خلق شد. یک عده از وزرای دولت و معاونین رئیس جمهور آمدند و یک حزبی را به نام حزب سازندگی تاسیس کردند. آن زمان بحث و صحبتی شد، حتی حضرت آقا نظرشان را فرمودند که «اعضای دولت حزب تشکیل ندهند». به همین دلیل عده‌­ای از وزرای رسمی دولت از حزب سازندگی کنار کشیدند.

کد ویدیو

من همیشه می گویم که احزابمان به این دلیل پایدار نیستند که در واقع احزاب باید دولت ساز باشند؛ نه اینکه دولت، حزب را به وجود بیاورد. اینگونه با رفتن دولت حزب کمرنگ می­‌شود. همانطور که دولت اصلاحات، حزب مشارکت را تشکیل داد یا دوران آقای هاشمی حزب سازندگی به وجود آمد و کم کم افول پیدا کرد. در واقع در ترمینولوژی سیاسی دنیا معمولا احزاب باید دولت را بسازند، نه اینکه دولت‎­ها احزاب را بسازند. همانطور که عرض کردم ماندگار نخواهند بود و تجربه هم این را نشان داده است.

این اختلافاتی که شما فرمودید راست سنتی و راست مدرن؛ این اختلافات در ائتلاف‌ها می­‌نشینند و صحبت می­‌کنند و حل می­‌شود، اما آن مواضع سر جای خودش می‌­ماند. به تعبیر مرحوم آیت الله مهدوی کنی (رضوان الله تعالی علیه) زمانی که بحث وحدت بود، می­‌فرمودند: «ما که می­‌گوییم با یک عده وحدت می­‌کنیم، مقصودمان وحدت فلسفی نیست بلکه وحدت ائتلافی‌­ست. چون که به انتخابات می‌رسیم و باید با یکسری از گروه­‌ها کنار بیاییم و به اهداف مشترک فکر کنیم. پس بر این اساس می­‌نشینیم و یک لیستی را می­‌بندیم اما به این معنا نیست که خودمان را از دست بدهیم یا مواضع‌مان بر همدیگر منطبق شود».

دانشجو: آن سالی که آقای احمدی نژاد رای آوردند، آیا آقای ناطق پیش آقای احمدی نژاد رفت تا صحبتی با ایشان بکند؟

محمد رضا باهنر: آن زمان در سال 84 می‌گفتند تو با شدت از آقای احمدی نژاد حمایت کردی، در حالی که من در سال 84 مسئول ستاد آقای لاریجانی بودم. در آن زمان آقای هاشمی رفسنجانی گفته بود «اگر اصولگراها با همدیگر وحدت کردند، من از همان کاندیدای واحد حمایت می­‌کنم و اگر وحدت نکردند، من خودم کاندیدا می­‌شوم».

در آن سال وحدت نشد و طرف اصولگراها چند کاندیدا وجود داشت. افرادی مثل آقای احمدی نژاد، لاریجانی، قالیباف و محسن رضایی هم بودند. آقای هاشمی براساس آن صحبتی که کرده بود در روزهای آخر تصمیم گرفت و ثبت نام کرد. انتخابات آن سال به مرحله دوم افتاد که آقای احمدی نژاد و آقای هاشمی رفسنجانی به مرحله دوم رفتند که  در دور دوم آقای احمدی نژاد برنده شد.

کلا آقای احمدی نژاد کاندیدای شورای هماهنگی نیروهای انقلاب نبود؛ ولی در شهرداری تهران بود و ما رفتیم و دفاع هم کردیم. آن موقع رفتم و بحث مفصلی را با آقای یونسی وزیر اطلاعات دولت اصلاحات کردم. ابتدا صلاحیت آقای احمدی نژاد را به عنوان شهرداری تایید نمی‌­کردند اما من از طرف شورای هماهنگی نیروهای انقلاب و ناطق نوری مامور شدم و با آقای یونسی بحث مفصلی کردیم تا آن مسئله حل شد. نهایتا آقای احمدی نژاد شهردار تهران شد، اما ایشان کاندیدای شورای هماهنگی نیروهای انقلاب در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 84 نبود.

دانشجو: شما گفته بودید جایگاه آقای احمدی نژاد شهرداری نیست و می‌خواهد برای ریاست جمهوری بیاید.

محمد رضا باهنر: بله، گفتم اما فکر نمی­‌کردم دو سال دیگر رئیس جمهور شود(باخنده). این یک تیکه سیاسی بود که من به دولت اصلاحات انداختم و گفتم: «شما زیاد نگران شهردار شدن احمدی نژاد نباشید؛ آقای احمدی نژاد در آینده رئیس جمهور می­‌شود». البته مقصودم این نبود که دو سال دیگر رئیس جمهور می‌­شود و بحثمان برای هفت الی هشت سال دیگر بود.

مصاحبه تفصیلی مهندس باهنر (در حال تنظیم)

دانشجو: نقل قولی از شما شنیدم که گفته بودید، «سال 92 بهترین گزینه، آقای روحانی بود»؛ آیا این درست است؟

محمد رضا باهنر: چنین چیزی یادم نیست.

دانشجو: سال 92 طرف دار چه شخصیتی بودید؟ آیا طرفدار آقای قالیباف بودید؟

محمد رضا باهنر: من سال 92 با آقای ولایتی کار کردم و مدتی هم در ستادش فعال بودم؛ البته می‌دانید که اشتباه جریان اصولگرایی همین بود که با هم تفاهم نکردند و آخر سر چهار کاندیدا باقی ماندند. حتی سه نفر از اینها که فکر کنم آقایان حداد، قالیباف و ولایتی بودند که  خود خوانده از یک سال قبل از انتخابات نشستند و بدون اینکه با تشکل­‌ها و احزاب مشورتی کنند، با یکدیگر معاهده‌­ای نوشتند. گفتند ما سه نفری کار می­‌کنیم و هر کدام‌مان که در نظر سنجی­‌ها جلو بودیم، برای کاندیداتوری ریاست جمهوری می­‌مانیم و آن دو نفر دیگر به نفع فرد کاندید کنار می­‌روند. این تعهد را اعلام کردند ولی متاسفانه آخر سر اختلاف کردند.

اگر آقای هاشمی نامزد و صلاحیتش رد نمی‌­شد، اگر چهار کاندیدای مسمی به اصولگرایی با هم به تفاهم می‌­رسیدند و اگر اصلاح­‌طلبان اصرار نمی‌­کردند که آقای عارف کنار رود؛ بارها گفتم اگر هر کدام از این اگرها اتفاق می­‌افتاد، سال 92 آقای روحانی رای نمی­‌آورد.

دانشجو: آیا باورتان می­‌شد که آقای روحانی رای بیاورد؟

محمد رضا باهنر: نه، این مسئله روشن بود. فکر کنم بعد از فوت آقای هاشمی رفسنجانی بود که این جمله لو رفت که آقای هاشمی در جلسه‌­ای گفته بودند: « اگر ما از آقای روحانی حمایت نکرده بودیم، 5 درصد در جامعه بیشتر رای نداشت». همه این ابر و باد و مه و خورشید و فلک جمع شدند تا آقای روحانی نیم درصد بیشتر از حد نصاب رای بیاورد.

کد ویدیو

دانشجو: یک نکته‌­ای شما فرمودید که سال 92 به اجماع نرسیدند اما در سال 96 می­‌بینیم که یک تشکلی به نام جمنا درست شد و حالا ساز و کارش هم از پایین به بالا بود؛ یعنی از شهرستان‌­ها و استان­‌ها به بالا می‌­­آمد. سر آخر به آقای رئیسی رسیدند. به نظر کارشناسان اگر جمنا هم نبود و آقای رئیسی جلو می­‌آمدند، همه به نفعش کنار می‌­رفتند. برخی انتقاد داشتند و می‌­گفتند این ائتلاف پیرامون چه هست؛ یک نفر مثلا طرفدار برجام بوده و نفر دیگر منتقد برجام بوده است. در حوزه­‌های سیاست خارجی افرادی که در جمنا معرفی می­‌شدند با هم اختلاف دارند. شما این تناقض را به چه شکل می‌­بینید. آیا جمنا را مثبت می­‌دانید؟

محمد رضا باهنر: بالاخره وقتی که در یک مجموعه می­‌نشینند و می‌­خواهند تصمیم بگیرند، نباید صفر و صدی به قضیه نگاه کنیم. همین الان فرض کنید بنده خدمت گذار جامعه اسلامی مهندسین هستم یا جبهه پیروان خط امام و رهبری؛ زمانی که در جلسات می‌­نشینیم ممکن است با یکدیگر بر سر موضوعات اختلاف نظر جدی داشته باشیم. بحث و جدل می­‌کنیم ولی نهایتا این قرار را داریم، زمانی که اکثریت به نظری رسید، اقلیت هم از آن تبعیت کند. و الا اگر قرار باشد هرجا که ما یک بحثی می‌­کنیم و به اختلاف رسیدیم، اقلیت از ما جدا شود و از طرف دیگر اکثریت جدا شود و تیکه تیکه شویم، این به مثال طنزی است که می­‌گویند: « قبل از انقلاب یک جبهه ملی اول درست شد، بعد دوباره یک جبهه ملی دوم درست شد؛ بعد جلوتر این ملی هم به سه گروه تقسیم می­‌شدند و یک گروه طرفدار «میم»، یک گروه طرفدار «لام» و یک گروه طرفدار «ی» شدند». قرار یعنی تفاهم. اصولا تحزب همین است، یعنی می‌­نشینند با هم بحث و جدل می­‌کنند و نهایتا این تعهد را دارند که به نظر اکثریت عمل کنند؛ مثل قانونی که در مجلس تصویب می‌­شود. خیلی از نمایندگان مخالف­ بسیار جدی آن هستند. تفاهم، قانون و ترمینولوژی حقوق این را می‌­گوید که اگر 51 درصد نمایندگان مجلس رای دادند، آن اقلیت نمی‌­توانند بگویند ما قانون را قبول نداریم.

در جریان جمنا بعد از اینکه آقای رئیسی 16 میلیون رای آوردند، عده­ای دلخور شدند که ما نبردیم؛ در حالی که من همان موقع مصاحبه کردم و گفتم که جمنا موفقیت بسیار خوبی داشت؛ همین که جمنا توانست درصدهای پراکنده را تبدیل کند به یک 40 درصد، یعنی گامی بزرگ و رو به جلو.

مصاحبه تفصیلی مهندس باهنر (در حال تنظیم)

من یادم هست در جریان معرفی وزیر علوم توسط آقای روحانی و عدم کسب رای مناسب در مجلس، آقای روحانی به پشت تریبون مجلس رفت و گفت: « شما می­گویید من 50 و نیم درصد رای آوردم، ولی نفر بعدی من 12 درصد رای آورده است». همان موقع آقای مجید انصاری، معاون پارلمانی ریاست جمهوری، کنار من در مجلس نشسته بود. گفتم به آقای روحانی بگو که این حرف شما اشتباه است؛ بلکه اصولگراها 40 درصد رای آوردند.

حرکت جمنا به نسبت سال 92 یک گام بزرگ رو به جلو بود که 40 درصد آرای مردم متمرکز شد. البته بعضی­ها می­‌گفتند اگر آقای قالیباف جلو می­آمد، برنده بودی؛ اما این حرف درست نیست زیرا آقای رئیسی زمانی که آمد، تیپ­‌هایی شبیه پایداری­‌ها به ایشان راضی شدند. اگر آقای قالیباف بود شاید عده دیگری می‌­آمدند و رای می­‌دادند ولی عده زیادی از اصولگراها به قالیباف رای نمی­‌دادند.

دانشجو: در این یکسال گذشته طرفداران آقای قالیباف گفتند که اگر آقای قالیباف می­‌ماند، رای بیشتری داشت.

محمد رضا باهنر: من این نظریه را قبول ندارم. زیرا ما در جریان آمدن آقای رئیسی، تقریبا هیچ تشکیلات مسمی به اصولگرایی وجود نداشت که با آمدن ایشان مخالفت بکند. حداقل این را می­دانیم که اگر آقای قالیباف بود، حتما یک عده مثلا پایداری ها مخالفت می­‌کردند.

اینکه یک جریان سیاسی به نام جمنا توانست چهارتا رای پراکنده را به یک رای 40 درصدی تبدیل کند، در فضای سیاست یکم قدم رو به جلو است.

دانشجو: بعد از ماجرای جمنا و انتخابات 96 یک اجماعی صورت گرفت و یک گروه سیاسی شکل گرفت که الان هم ادامه دارد. یک گروه 13 نفری است که جلساتی می­گذارند برای معرفی کردن گزینه اصلی برای انتخابات 1400 که آقای زاکانی هم به آن اشاره کردند. آیا شما در این گروه 13 نفره هستید؟

محمد رضا باهنر: خب، دعوتی از من شد و من نرفتم و بحث دیگری دارد که بعدا برایتان باز می­‌کنم. من در پاسخ سوال اول شما عرض کردم که در غیبت چهار حزب فراگیر ساختارمند، متاسفانه همواره در انتخابات‌­ها این مشکل را داریم. یعنی به هر انتخاباتی که نزدیک می‌­شویم، اکثر انرژی ما صرف وحدت درونی خودمان می­‌شود. اختلاف نظر و رای وجود دارد و ایم داستان­‌ها را پیش می‌آورد.

این ساختارهایی که به وجود می­‌آید به اصطلاح ژله‌­ایست. یعنی اینکه مثلا جمنا در انتخابات سال 96 بود؛ بعد برای انتخابات مجلس یازدهم، یک شورایی به اسم ائتلاف نیروهای انقلاب تشکیل شد که به «شانا» معروف شد. برخی از خبرنگاران از من سوال می­‌کردند که این «شانا» چه کسانی هستند و «جمنا» چه کسانی هستند. من می­‌گفتم اینها جمنا هستند و فقط جمنا نیست. تحلیل من همین بود. زمانی که در هر دوره برای اصولگراها می‌­نشینیم تا به وحدت برسیم، چشم اندازمان وحدت صد در صدی است ولی هیچگاه به وحدت صد در صدی نمی‌­رسیم. من نمی­‌خواهم اسم ببرم ولی زمانی که آقای رئیسی سال 96 کاندیدای قطعی ما شد، پنج نفر از آقایان اصولگرای عضو شورای ائتلاف رفتند و برای ریاست جمهوری ثبت نام کردند. اسم­‌هایشان هست، ولی برخی از اینها صلاحیت‌شان تایید نشد و الا ایستاده بودند و هنوز هم بعضی از آنها دلخور هستند که چرا شورای نگهبان صلاحیت‌شان را تایید نکرده بود.

کد ویدیو

سال 96 از این طرف آقایان رئیسی، قالیباف و میر سلیم بودند و از طرف مقابل هم آقایان روحانی، جهانگیری و هاشمی طبا بودند. اما یک تعداد از آقایانی که ثبت نام کرده بودند، رفته بودند تا واقعا رئیس جمهور شوند و مثلا نامزد پوششی هم نبودند.

ما چشم اندازمان وحدت صد در صدی است ولی هیچگاه به آن نرسیدیم. حتی اگر در انتخابات مجلس جست و جو کنید، در همین اواخر در تهران 20 لیست درآمد ولی نهایتا یک لیست جامع به نتیجه رسید. باقی لیست‌­ها آنچنان اعتباری نداشتند که سر و صدا دار باشند. ما این مشکل را تا زمانی که چهار حزب ساختارمند نداشته باشیم، خواهیم داشت؛ یک روز «جمنا»، یک روز «شانا» و یک روز دیگر شورای ائتلاف است.

این سری حدود 35 الی 40 حزب ثبت شده در وزارت کشور به صورت خود اظهاری گفته بودند که ما اصولگرا هستیم. جامعه روحانیت مبارز به وسط میدان آمد و این احزاب را دعوت کرد و گفت: تا زمانی که یک حزب جامع اصولگرایی در کشور تاسیس می­شود، این ساختار ژله­ای را به یک ساختار با ثبات کنیم. یعنی افرادی که به شورای مرکزی یا آن هیئت عالی تصمیم گیری می­‌آیند، باید هر کدام تعریف داشته باشند. مثلا نباید یکدفعه باهنر بگوید: من آمده‌­ام؛ خب شما که آمدی نماینده چه کسی هستی، چه کسی تو را معرفی کرده و از کجا آمده ای.

اینها گفتند باید یک تعریف ساختاری داشته باشیم. گفتند این 35 حزب به هفت بلوک تقسیم شوند و هر کدام از این بلوک­‌ها، یک نفر را به طور رسمی به شورای وحدت معرفی کند؛ مثلا اگر باهنر می‌­آید، نماینده این هفت حزب است. بعد از اینکه هفت نفر اینطور بالا آمدند، پنج الی شش نفر هم از فعالان اجتماعی غیر حزبی مثل انجمن اسلامی دانشجویان، تحکیم وحدت، جامعه اسلامی دانشجویان، مستقل و بسیج دانشجویی و یا از خانم­‌ها یا جامعه مدرسین هم یک الی دو نفر بیایند. قرار شد این ساختار ثابت باشد و قرار نباشد که در هر دوره ببینیم که چه کسی هست و چه کسی نیست. طنز مشهور است که همین انتخابات مجلس، می­‌گفتند: « بچه از پدر و مادرش قهر کرده و می­‌گفت غذا نمی­‌خورم. بعد پدر و مادرش براش غذا نگه می‌­داشتند؛ بعد بچه گفت: من که غذا نمی­‌خورم ولی برای هر کسی نگه می­دارید، این کم هستش». برای مجلس یکدفعه شب آخر گفتند از هر کدام یکی دو نفر را داخل لیست می­گذاریم تا تمام شود. خب، این ساختار لرزان است.

شورای وحدت بحثش این است که ما بیاییم و در یک ساختار با ثبات‌­تر تصمیم بگیریم. فقط به فکر 1400 نباشیم. سال 1400 تمام شد، ما دوباره برای سال 1402 انتخابات داریم. قرار است هر روز انقدر انرژی برای وحدت درونی خودمان صرف نکنیم. شورای وحدت به شورای ائتلاف هم پیشنهاد همکاری دادند و گفتند شما هم بیایید و یک ساختار با ثبات تعریف کنیم.

مصاحبه تفصیلی مهندس باهنر (در حال تنظیم)

دانشجو: آقای حداد عادل هم انتقاداتی نسبت به این موضوع داشت. آقای حداد عادل گفته بود که برخی دوستان در جامعه روحانیت کار خودشان را می­کنند و چرا نمی­‌آیند در همین شورای ائتلاف کار بکنند؟

محمد رضا باهنر: اینکه بگویند من می­‌ایستم و تو به سمت من بیا، و آن یکی می­‌گوید من می­‌ایستم و تو بیا، این نمی شود. اینها می­‌گویند وحدت خوب است ولی حول محور ما ولی شورای وحدت می­‌گوید اشخاص حقیقی را در شورا نیاوریم بلکه اشخاص حقوقی را وارد کنیم.

آقای دکتر حداد که اینطور می‎فرمایند واقعا زحمت کشیده‌‎اند، ولی آقای دکتر حداد عادل چه گروهی را در آنجا نمایندگی می‎‌کند؟ ممکن است بگوید که من نماینده 10 حزب هستم و اینجا صحبت می‎کنم.

الان اگر گفتیم در شورای ائتلاف آقایان قالیباف، حداد و باهنر هستند، اینها چه کسانی را نمایندگی می­‌کنند. باید دید از طرف چه کسانی انتخاب شده ای که آمدی. اینکه می­فرمایید شورای ائتلاف از پایین به بالا است، درست است. در شهرستان­‌ها و استان­‌ها نیرو راه می‌­اندازند ولی در همین انتخابات اخیر تهران، آن 48 ساعت آخر بود که برای همین چانه زنی­‌ها چهار نفر خط خوردند و بیرون رفتند و چهار نفر جدید آمدند.

شورای وحدت از نظر تئوری می­‌گوید ما باید این ساختار ژله‌­ای را به یک ساختار با ثبات تبدیل کنیم. شورای ائتلاف می­‌گوید ما چهار دوره این کار را کردیم و دوره پنجم و ششم را هم می خواهیم همینگونه انجام دهیم.

دانشجو: آنها یک نظری دارند و می­‌گویند این شورای وحدت طیف راست سنتی هستند و نهایتا گزینه‌­هایشان به آقای لاریجانی می‌­رسد.

محمد رضا باهنر: خب اینها واقعا تهمت است. من خبر دارم که واقعا تا الان هیچ گزینه‌­ای صحبت نکرده­‌اند. اگر مثلا آقای رئیسی مصلحت بداند و کاندید شود، که وحدت جامع خیلی خوبی اتفاق می‌­افتد و حتما شورای وحدت و شورای ائتلاف از این گزینه حمایت می­‌کنند؛ ممکن است یک رگه‌­های ریزی آن پایین به دلایلی موافق نباشند. اگر مثلا آقای رئیسی نیاید، نه تنها وحدت شورای ائتلاف و وحدت را سخت می­‌دانم، حتی درون شورای ائتلاف هم اختلاف نظر ایجاد می­‌شود.

آقای پیرهادی چند وقت قبل یک مصاحبه­‌ای کرده بود و گفته بود اگر آقای رئیسی بیاید، آقای قالیباف نمی‌­آید. خب معنای عکس این حرف چیست؟ یعنی نفر دوم آقای قالیباف است ولی این نفر دوم در شورای ائتلاف برایش وحدت نظر وجود ندارد.

دانشجو: آیا شما با آقای رئیسی و قالیباف به طور جداگانه برای انتخابات صحبت کردید؟

کد ویدیو

محمد رضا باهنر: برای ریاست جمهوری با آقای قالیباف دیدار نکردم بلکه زمانی که از شهر تهران برای مجلس انتخاب شده بود، صحبتی کردم و به ایشان گفتم: « شما برای یکسال به مجلس آمدی یا چهار سال؟». ایشان گفت: «من برای چهار سال به مجلس آمدم». من آن موقع گفتم که این را اعلام کن تا خیالت راحت شود و آن کسی که می­‌خواهد از شما در مجلس حمایت کند، استراتژی چهار ساله شما را بداند. اگر عده زیادی فکر کنند که شما برای یکسال آمدی، استراتژی خود را نمی‌­توانید شکل بدهید. من چند مرتبه عرض کردم که اعلام کنید، ولی ایشان به هر حال مصلحت ندانست و شخصا اعلام نکرد.

آقای رئیسی لطفی به بنده دارند و گاهی به صورت مشورتی صحبت می­‌کنیم. حتی دو سه جلسه­‌ای که صحبت کردیم، ایشان گفتند که من کاندیدا نمی‌­شوم. عده­ای معتقدند برای جریان اصولگرایی، ریاست جمهوری در شخصیت ایشان متعین هست. این عده می‌­گویند کسی را نمی­‌شود جامع‌­تر از ایشان پیدا کرد.

آقای رئیسی حکمشان از طرف حضرت آقا هست، اما از نظر قانونی بر اساس گفته­‌های سخنگوی شورای نگهبان برای شرکت در مجلس خیلی­ها باید استعفا بدهند ولی برای ریاست جمهوری هیچ شرط و شروطی ندارد. فقط دو گروه هستند که برای ثبت نام باید استعفا بدهند؛ یکی اعضای شورای نگهبان و شخصیت بعدی، وزیر کشور است.

دانشجو: آیا آقای رئیسی برای شرکت در انتخابات از آقا کسب تکلیف کرده­‎اند؟

محمد رضا باهنرمن اطلاعی ندارم. تحلیلا فرض کنید بزرگانی که می­خواهند کاندیدا شوند، به محضر حضرت آقا می­‌روند. تا آنجایی که من اطلاع دارم، حضرت آقا چند مرتبه فرمودند: « من سلبا و ایجابا درباره کاندیداهای ریاست جمهوری اظهار نظر نمی­‌کنم». اما به صورت اخلاقی ما به نظرمان می‌­رسد که آقای رئیسی اگر بخواهد کاندیدای ریاست جمهوری شود، قاعدتاً به خاطر حکم مستقیم از جانب حضرت آقا دارد، باید مطمئن شوند که آقا مخالف نیستند. من نمی‌­خواهم بگویم که رضایت صد در صدی حضرت آقا باید باشد ولی اقلش این است که نارضایتی نباید وجود داشته باشد.

دانشجو: آیا جلسه‌­ای با آقای لاریجانی داشتید؟

محمد رضا باهنر: من نمی­‌خواهم اسم ببرم ولی تا الان که خدمت شما هستم، حداقل چهار الی پنج نفر از آدم‌هایی که در مظان کاندیداتوری ریاست جمهوری هستند را دیده ام و مذاکره داشتیم. آقای لاریجانی را گاهی در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام می­بینیم و سرپایی احوال پرسی می­کنیم. در جلسه‌­ای که حدود یک ماه قبل با ایشان داشتم، در رابطه با این موضوع پرسیدم و ایشان گفتند: « من تصمیم برای شرکت در انتخابات را ندارم».

دانشجو: یک صحبتی چند وقت پیش از کارگزاران مطرح شد که گزینه رای آور در جریان اصلاح­‌طلب نداریم؛ یا تایید نمی­‌شود و یا رای نمی­آورد. پس بهترین گزینه‌­مان این است که مثل 92 به سراغ گزینه اجاره‌­ای برویم که این میان آقای لاریجانی را مطرح کردند. چرا واقعا آقای لاریجانی که در دهه هفتاد راست سنتی و مقابل اصلاحات بود، به گزینه اصلاح­‌طلبان مطرح می‌­شود؟

محمد رضا باهنر: زمانی که من در مجلس بودم، معتقد بودم (وهستم) که 10 الی 15 درصد تصمیمات مجلس سیاسی و حزبی است و سایر تصمیمات ملی است و ربطی هم به این حزب و آن حزب ندارد. اگر قرار باشد در مجلس و جاهای دیگر همه مسائل را به مسائل سیاسی ترجمه کنیم، یک گرفتاری­‌هایی پیش می­‌آید که مملکت جلو نمی­رود. من یک مثال ساده می‌­زنم؛ آقای خاتمی زمانی که رئیس جمهور شد، بنده رئیس ستاد آقای ناطق بودم. آقای خاتمی رئیس جمهور بعد از پیروزی باید وزرایش را به مجلسی معرفی کند که رئیس مجلس رقیب اصلی­‌اش بوده یعنی آقای ناطق و بنده هم که رئیس ستاد آقای ناطق بودم، به عنوان هیئت رئیسه در مجلس حاضر بودم. ما در آن سال به اتفاق آرا به تمام وزرای آقای خاتمی رای دادیم.

کد ویدیو

اولین بودجه­‌ای که آقای خاتمی به عنوان دولت تقدیم مجلس کرد، از شانس بد ایشان من رئیس کمیسیون تلفیق بودجه بودم. دولت واقعا هراسان بود که من می­‌خواهم چه بلایی در مجلس بر سرش بیاورم(باخنده). من تصویب بودجه را کاملا یک بحث غیر سیاسی می­‌دانم. بودجه را ما تصویب کردیم و به دولت ابلاغ کردیم. شب خانه نشسته بودم که آقای مهاجرانی، سخنگوی دولت، در قاب تلویزیون حاضر شد و یک تعریف مفصلی از مجلس کرد. مجلسی که رئیسش رقیب خاتمی بود. آقای مهاجرانی گفت: « قانونی که مجلس راجع به بودجه تصویب کرده، خیلی قوی­‌تر و جامع‌­تر از آن لایحه‌­ای است که ما به مجلس دادیم.»

ما بودجه را کار علمی و تخصصی می­دانیم و نباید اصلاً سیاسی ببینیم. از برادران و نیروهای انقلابی که الان در مجلس هستند عذر می‌خواهم ولی با بودجه­‌ای که برای 1400 رسید، دیدید چه شد. اول کمیسیون نشستند و بودجه را حسابی عوض کردند بعد در صحن علنی به آن رای ندادند. خب، اینها یک نوع لج بازی است. بودجه 1400 نه برای دولت است و نه برای مجلس بلکه برای 80 میلیون جمعیت کشور است.

دانشجو: پاس کاری­‌های مجلس و دولت در اصل پاس کاری­‌های آقای قالیباف و روحانی بود؟

محمد رضا باهنر: نه، من اصلا نمی­‌خواهم که با گمان بد حرف بزنم. من می­‌گویم این عزیزان شاید تازه به مجلس آمده‌­اند و نمی دانند که چگونه باید برخورد کرد. من می­‌گویم در مجلس 70 الی 80 درصدش غیر سیاسی است؛ حال دولت هر که می­‌خواهد باشد. باید به دولت کمک کرد تا بتواند کار را جلو ببرد. سه قوه باید با هم مملکت را اداره کنند.

همین بودجه را اگر واقعا نشسته بودند و با هم تفاهم کرده بودند، خیلی بهتر بود. واقعا جالب است که زمانی که مجلس کلیات بودجه را تصویب می­‌کرد، یک لایحه­ای را تصویب می­‌کردند که « دولت چگونه بودجه را به مجلس تقدیم بکند». خب اینها با همدیگر تضاد دارد. دولت بودجه را به مجلس تحویل داده و از آن طرف مجلس یادش افتاده قانون تصویب کند که دولت چگونه بودجه را به مجلس بدهد. خب الان وقت این چیزها نیست.

بعدا لایحه به دولت رفت و دولت هم کمی اصلاحش کرد و باز به مجلس بازگرداند. برای بار دوم دیدید که بررسی کمیسیون تلفیق بودجه چقدر زمان برد. خب اینها باید از اول بنشینند و با هم مذاکره کنند.

خیلی‌­ها بحثی را که راجع به آقای لاریجانی خیلی به آن اشاره می­‌کنند، می­‌گویند آقای لاریجانی در موضع ریاست مجلس هشتم و نهم با دولت آقای روحانی همکاری کرده است. من اینها را مضموم نمی­‌شمارم زیرا موضع من هم همین است. مجلس باید با 80 درصد دولت همکاری کند و 20 درصد هم به اصطلاح مچ بگیرد. اگر مجلس قرارش این باشد که تمام کارهای دولت را مچ گیری کند، نمی‌­شود. برخی هم می­‌گویند آقای لاریجانی با دولت همکاری کرده برای اینکه رئیس مجلس بماند.

اینکه آقای لاریجانی گزینه اصلاح‌­طلبان شود را نمی­‌دانم. اصلاح‌­طلبان یک تجربه دارند از سال 92 و خودشان هم از لفظ « کاندیدای اجاره‌­­ای» استفاده کردند. آیا این کار را تکرار خواهند کرد یا نه؟ ثانیا آقای لاریجانی در جریان صدا و سیما که بود و داستان­‌هایی که پیش آمد، برخی از اصلاح‌­طلبان هنجار شکن کینه‌­های سنگینی از آقای لاریجانی دارند. آقای روحانی هم قبل از سال 92 اصولگرا و عضو جامعه روحانیت بود. اما درباره آقای لاریجانی به گذشته برگردیم، اصلاح‌­طلبان آنقدری که از ایشان عصبی هستند از کسی دیگر عصبی نیستند.

اینکه همه این تعاملات جمع شود و خود آقای لاریجانی بپذیرد که کاندیدای اصلاح­‌طلبان و اصولگراها باشد را نمی‌­دانم. آنچه که ما صحبت کردیم، قرار بر نیامدن بود.

دانشجو: ما برجام را در مجلس تصویب نکردیم بلکه قانون اقدام متقابل را بررسی کردیم ولی همه گقتند که برجام بوده. آیا شما که موافق این قانون بودید، مجددا آن را تصویب می­‌کنید؟

محمد رضا باهنر: با این کنش­‌هایی که صورت گرفت، ممکن بود که ما بعضی از اصلاحات را بر برجام پافشاری کنیم. اما اینکه از روز اول بگوییم که در هیچ میز مذاکره­ای شرکت نمی­کنیم و با 5+1 هم مذاکره نمی­کنیم. همینی که هست، باقی می­‌مانیم و شما هر غلطی دلتان می­‌خواهد کنید، اشتباه است. یک زمانی دولت دهم به قطعنامه های سازمان ملل متحد می­‌گفت: « اینها یک ورق پاره بیشتر نیست». من این را قبول ندارم. بالاخره قطعنامه‌­های ذیل ماده 7 سازمان ملل، آثار وضعی دارد. فروش روزانه 5/2 میلیون بشکه نفت ما را به روزانه 500 هزار بشکه رساند و به صفر می­‌رساند.

بعد از مذاکره بیانیه الجزایر در سال 58 که امام کار را به مجلس سپرد و مسئولش هم آقای بهزاد نبوی بود. من خودم به آقای نبوی نقد دارم اما اینکه می­‌گویند آقای نبوی در بیانیه الجزایر مملکت را به آتش زد؛ اصلا قبول ندارم. آقای نبوی اصلا بلد نبود مذاکره بین المللی کند. ما هنوزداریم خسارت‌­هایی را به خاطر گاف‌های درون بیانیه الجزایر می­‌دهیم.

حضرت امام (ره) و حضرت آقا گفتند که « مذاکره با آمریکا ممنوع است». من یکی از دلایلش را این می­دانستم که ما مذاکره کننده قوی نداشتیم. من می­‌خواهم بگویم آن زمانی که حضرت آقا گفتند «نرمش قهرمانانه»، اذن مذاکره را دادند. خب دیپلماتهای ما مذاکره هم کردند و قرار بود به صد در صد اهداف برسند ولی به 60 درصد اهداف رسیدند.

اینکه برگردیم و به سازمان ملل و 1+5 بگوییم که ما شما را قابل مذاکره نمی­‌دانیم و هر غلطی که می­‌خواهید بکنید، اشتباه است. اصلا موضع نظام ما این نبود.

مصاحبه تفصیلی مهندس باهنر (در حال تنظیم)

دانشجو: یعنی الان هم برجام را مثبت می­‌دانید؟

محمد رضا باهنر: آخرین حرکتی که ترامپ علیه ما انجام داد؛ مکانیزم ماشه را به سازمان ملل برد و تقریبا به اتفاق آرا حق را به جمهوری اسلامی دادند و آنجا تصویب نشد؛ در حالی که اگر برجام نبود، به اتفاق آرا، علیه ایران رای می­‌دادند. درست است که یک دلار به ما نمی­رسد و زورگویی می­‌کنند ولی این خودش برای ما یک پیروزی بود. فرض کنید در نظام بین الملل کاری کردیم که به اتفاق آرا نظام بین الملل ما را محکوم کند یا اینکه کاری کنیم در نظام بین الملل فقط یک کشور قلدر ما را محکوم کند؛ کدام یک بهتر است؟ این موضع من است. تا زمانی که حق خودمان را نگیریم، کوتاه نمی‌­آییم.

دانشجو: نظرتان درباره نامه آقای خاتمی به رهبر انقلاب چیست؟

محمد رضا باهنرمن از محتوای نامه مطلع نیستم و در خبرگزاری­‌ها نیز زیاد دنبال نکردم. آقای خاتمی تکلیفش روشن است. بالاخره این فتنه سال 88 یک داستان بزرگ و عمیقی بود. آنهایی که قتنه­گر بودند هم می­خواستند جمهوریت نظام را زیر سوال ببرند و هم اسلامیت نظام را زیر سوال ببرند. از یک کلید واژه به نام تقلب استفاده کردند. اگر هنوز هم کسی در مملکت وجود داشته باشد که اعتقاد دارد به تقلب آن زمان، من فکر می­کنم که قابل همکاری نیست؛ اگر هم اعتقاد ندارد، باید آنقدر شجاعت داشته باشد که بگوید من اعتقاد به تقلب ندارم. اگر یک عده باشند که فکر می­کنند بدون این اقرار می­‌توانند بیایند و فعال بشوند، توقع نا به جاییست.

دانشجو: گزینه اصلی اصولگرایان و اصلاح‌­طلبان را در انتخابات چه می‌­دانید و اینکه آیا گزینه‌­ای از این دو جریان رای می­‌آورد یا اینکه اتفاق خاصی مثل سال 84 یا 92 می­‌افتد؟

کد ویدیو

محمد رضا باهنر: همانطور که عرض کردم گزینه اصولگرایان در نظر سنجی‌­ها آقای رئیسی است که بالاترین محبوبیت را دارد؛ قاعدتا هم تحلیل می­کنم اگر آقای رئیسی نامزد شود، خیلی از نامزدهای اصولگرا عقب می­روند و میدان شفاف می­شود. البته نمی­‌گویم همه زیرا امکان دارد با ثبت نام آقای رئیسی آنها هم ثبت نام کنند.

اصلاح­‌طلبان اگر بخواهند بر روی نیروهای هنجار شکن تفاهم کنند، می­‌دانند که صلاحیت این مسئولیت بزرگ را در کشور ندارند. اینها می­روند سراغ نیروهایی که احتمال تاییدشان بالاتر باشدو الان از دولت آقای روحانی چند نفر مطرح هستند که کار می­‌کنند و دنبال می­کنند. الان باید منتظر ثبت نام­‌ها باشیم تا ببینیم موضع دو جریان چگونه می‌­شود.

الان اصلاح­‌طلبان چیزی برای خودشان به اسم شورای اجماع ساز درست کردند که 38 حزب اصلاح‌­طلب  و 15 نفر از اشخاص حقیقی هم حضور دارند و مامور شده‌­اند تا بررسی کنند و نفر آخر را دربیاورند؛ از طرف این شورا هنوز اسمی را نشنیدیم. برخی می‌گویند احتمال وحدت روی آقای ظریف وجود دارد، برخی می‌گویند اگر آقای جهانگیری بیاید امکان دارد برایش وحدت بشود.

دانشجو: شما حضور آقای احمدی نژاد را چقدر جدی می‌بینید؟

محمد رضا باهنرخب ایشان علاقه‌مند به حضور در این صحنه است. ایشان جدی هستند ولی باید از خودشان سوال کنید.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۳ فروردين ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۸
این باهنر به خاطر سهم خواهی کینه عجیبی از احمدی نژاد داره و حسابی هم در باند لاریجانی پروار شده برای همین خودشو در دفاع از لاریجانی خفه کرده!
0
0
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۳ فروردين ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۸
ما به چه زبونی به شما بفهمونیم از این خانواده لاریجانی نفرت داریم
0
0
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۳ فروردين ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۹
ظلمی که لاریجانی با مجلسش کرد قابل بخشش نیست...از سنگ اندازی برای سرنگون و تخریب کردن دولت احمدی نژاد تا همدستی با روحانی تا برجام خسارت محض را بیست دقیقه ای...
0
0
پربازدیدترین آخرین اخبار