به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، این روزها اگرچه فعالیت انتخاباتی شخصیتهای مختلف در هالهای از ابهام در حال انجام است، اما هنوز بازار کارزارها و کمپینهای انتخاباتی گرم نشده است. به نظر میرسد دو عامل جدی در این حوزه نقش داشته است. اول اینکه کاندیداهای مختلفی برای حضور در انتخابات حضور یافتند و پراکندگی طیفی وجود دارد و شور انتخاباتی برای حضور یک کاندیدای واحد در این فضا چندان بوجود نمیآید و از سوی دیگر مردم با توجه به وضعیت موجود و کمبود و افزایش اقلام اساسی مصرفیشان فعلا چندان معطوف به انتخابات نیستند و کاندیداها با موتور روشن، چراغ خاموش فعالیت میکنند.
حالا در این حوزه برخی از افرادی که تا پیش از این کمتر نمود سیاسی داشتند با اظهارنظرهای خاص وارد گود شدهاند و تریبونهای تبلیغات انتخاباتی را فرصتی مناسب برای عرض اندام سیاسی در این برهه زمانی خاص یافتهاند.
اخیرا «سید حسن خمینی» سخنرانیهای مختلفی داشته که رنگ و بوی این اظهارات راهبردیتر و معطوف به سبک حکومت داری و دولتداری بوده است.
وی سخنان انتخاباتی درباره وضعیت موجود و راه حل مشکلات کشور ایراد کرده است که به نظر میرسد بیشتر از اینکه دلسوزی برای ابتلائات کشور باشد، باز کردن راه و به نوعی جاده صاف کنی برا حضور عدهای خاص در انتخابات ریاست جمهوری سال جاری است. آنچه این سخنان را خاصتر و تامل براگیزتر میکند ایراد این مسائل از طرف فردی است که خود حامی راهبرد سیاست خارجی و اقتصادی دولت یازدهم و دوازدهم بوده است.
این روزها شعار «بازگشت به مردم» از سوی برخی از داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم مطرح شده است. حسن خمینی در این رابطه با بیان اینکه مشکلات ما خیلی زیاد است، اما راه حل آنها این است که به مردم برگردیم و به خواسته آنها تن بدهیم، میگوید: «البته ممکن است آنچه که مردم میخواهند مطابق خواسته شخص من نباشد. من تلاش میکنم آنها را راضی کنم که این حرف درست است. هیچ راهی جز بازگشت به مردم و هیچ چیزی برای کشور واجبتر از یک انتخابات پر شور و شامل نیست. انتخابات «شامل» یعنی باید همه در آن نماینده داشته باشند. شرط اول آن این است که بساط تنگ نظری و حذف برداشته شود. «تقسیم بر دو کردن» نیروهای کشور باعث ترفیع چاپلوسان و متملقانی میشود که اتفاقا به سخنانی که میگویند هم باور ندارند.»
هر چند حسن خمینی سعی میکند خود را طرفدار مردم نشان دهد، اما به خوبی جنس سخنان وی نشان میدهد که بیشتر از چه جناح و چه شخص خاصی برای ورود به انتخابات هواداری میکند. مردم امروز مشکلات اقتصادی فراوانی دارند که نشات گرفته از نگاه به خارج از کشور در تامین نیازهای ملی و داخلی و همچنین عدم تلاش برای حل مشکل و اعتماد به توان داخلی و درواقع خود مردم است. اینکه بعد از هشت سال سکوت در این حوزه با بروز مشکلات عمیق اقتصادی و معیشتی برای مردم فردی که همواره هواخواهی دولت روحانی را کرده است، بیاید از مردم صحبت کند بسیار جای تامل دارد. در عمق این سخنان که نظری میاندازیم متوجه میشویم مردمی که وی از آن سخن میگوید مردم عام کوچه و بازار نیستند و درواقع وی از گروه سیاسی خاصی در اینجا به اسم مردم سخن میگوید و بازهم مردم باید هزینه افراد خاص را در نظر این نوع از سیاسیون بپردازند.
حسن خمینی پیشتر نیز گفته بود که «من مدافع وضع موجود نیستم، من هم اندازه شما درد و دل دارم.»، اما اگر وی به مواضع سیاسی خود در هشت سال گذشته رجوع کند به خوبی میداند که «شریک و بانی وضع موجود» است و به جای عوض کردن جای خود بایستی پاسخگوی مردم در این حوزه باشد.
وی همچنین مطرح میکند که «توان ملی ما به سمت بیرون میرود. همه این موارد نشانههای موجهای اولیه فقر اقتصادی است. اگر خدای ناخواسته فقر اقتصادی در یکی دو نسل باقی بماند، ممکن است به موجهای فقر فرهنگی منجر شود که آرام آرام سطح دانش، سواد و تحلیل افراد پایین بیاید و سطح فرهنگی جامعه تنزل پیدا کند.»
وقتی نگاه دولتمردان به خارج از کشور است این طبیعی است که مشکلاتی در داخل بوجود بیاید و بسیاری از افراد برای اینکه از توان خود استفاده کنند به دنبال بستر لازم برگردند و حتی به خارج از کشور سفر کنند. این درحالی است که وظیفه دولت ایجاد بستر و ظرفیت لازم است که توان مردمی و ملی شکوفا شود. شعاری که همواره رهبر معظم انقلاب در اوائل سال مطرح میفرمایند و نام سالهای مختلف را به آن مزین کرده اند و در دید کلی همین بسترسازی و شکوفاسازی استعدادها محوریت این شعارها بوده است. اما دولتی که حسن خمینی پشتیبان آن بوده در این حوزه چه اقداماتی انجام داده است؟
بنابراین حسن خمینی پیش از سخنرانی و سخن از مردمی که در این هشت سال نادیده گرفته شده اند باید عذرخواهی کند. هر چند سخنان وی درباره ماهواره و زدودن نگاه تنگ نظرانه و بازی دادن گروههای مختلف سیاسی بیشتر حرفهای تبلیغاتی و انتخاباتی است که هر دوره مطرح میشود. همواره کسانی که این سخنان را مطرح میکنند حتی واقعیت موجود را نادیده میگیرند که دوقطبی خاص خود را در جامعه تولید کنند و مردم را در این دوقطبی برای انتخاب بیندازند. آنچه امروز کشور لازم دارد بازگشت واقعی به سمت مردم است که در گروه و جناحی که حسن خمینی با عنوان مردم به آن اشاره میکند این نگاه نه تنها وجود ندارد و در این هشت سال فقدان همین نگرش باعث بروز مشکلات عمیق و تلنبار شدن مشکلات در کشور شد بلکه نگاه صرف خارجی آنان و عدم درس آموزی از مشکلات ادامه دار کشور محرز و مشخص است.