گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، زهرا مهران راد، صبح سه شنبه ۲۴ فروردین بود که خبر حمله به یک کشتی اسرائیلی در آبهای خلیج فارس منتشر شد؛ اولین بار توسط رویترز بعد هم رسانههای اماراتی، بعد از آن ایندیپندنت حمله به کشتی تجاری اسرائیل تحت عنوان هایپِریون رِی (Hyperion Ray) را صراحتا اقدام تلافی جویانه سپاه پاسداران ایران دانست آن هم در پاسخ به حمله سایبری روز ۲۲ فروردین ارتش اسرائیل به تاسیسات هستهای نطنز.
*چرا رسانههای صهیونیستی پیشتاز مخابره حمله به کشتی شدند؟
همزمان با این روند، این رسانههای صهیونیستی بودند که مدعی شدند، یک روز پس از تهدید تهران مبنی بر اقدام تلافیجویانه در موضوع خرابکاری در سایت نطنز و یک هفته پس از آسیب دیدن کشتی ایرانی ساویز در دریای سرخ، یک کشتی اسرائیلی در نزدیکی آبهای امارات هدف حمله قرار گرفته است.
مثلا کانال ۱۲ تلویزیون اسرائیل، در همان ساعات اولیه صراحتا، موشکی که کشتی مورد نظر را مورد حمله قرارداده، را ایرانی خواند و آن را اقدامی انتقامجویانه از سوی ایران دانست. این کانال در ادامه بیان کرد: حمله به کشتی اسرائیلی تلفات جانی نداشته است، اما خسارات وارده قابل توجه است.
این کشتی اکنون برای بررسی خسارت وارد شده به بنادر امارات متحده عربی منتقل میشود و علیرغم هدف قرار دادن کشتی، ایران ممکن است آخرین حرف خود را درباره عملیاتی که در نظر دارد نگفته باشد.
*در ادامه سناریو حمله به کشتی اسرائیلی رویترزمنطقه را نا امن میداند
رویترز نیز که خود از منابع اولیه انتشار خبر حمله به کشتی اسرائیلی با گرفتن انگشت اتهام به سمت ایران بود، دوباره دست پیش را گرفت وضمن القای ایجاد نا امنی در منطقه نوشت: نیروی دریایی سلطنتی بریتانیاموسوم به (UKMTO) توصیه کرده که کشتیهای تجاری انگلیسی در عبور از آبهای منطقه (خلیج فارس) حداکثر احتیاط را به خرج دهند.
*رویکرد متفاوت رسانههای غربی در مخابره خبرحمله به مرکز جاسوسی تلاویو در عراق
هنوز از خبر حمله به کشتی اسرائیلی ۲۴ ساعتی نگذشته بود که این بار خبر حمله به مراکز جاسوسی رژیم صهیونیستی در شمال عراق رسانهای شد، اما این بار منبع اولیه انتشار خبر تنها رسانههای ایرانی بودند و رسانههای غربی_عبری و منطقهای در قبال آن سکوت کردند.حتی اسپوتنیک روسیه نیز خبر را به نقل از رسانههای ایرانی منتشر کرد.
به نظر میرسد سکوت این رسانهها بیش از آنکه حکایت از بی خبر داشته باشد نشانه بهت زدگی آنهاست.اینکه موساد در عراق مرکز جاسوسی داشته باشد و گروهی از آن با خبر و طی یک عملیات ساماندهی شده و منظم آن را منهدم کنند و در این بین چند افسر بلندپایه اسرائیلی نیز کشته شوند، برای غرب و ارتجاع منطقه و صهیونیستها و رسانههای آنها بیش از آنکه محلی از خبررسانی داشته باشد مایه تشویش و نگرانی است؛ لذا در یک گام و بعد از چند ساعت رژیم صهیونیستی تنها این خبر را تکذیب کرد و سایر رسانهها نیز در سکوتی مرگبار به سر بردند.
در ادامه انتشار این خبر یک منبع امنیتی در گفتگو با نشریه"صابرین نیوز" عراق گفت: در حمله به مرکز وابسته به موساد در اربیل ۱۰ اسرائیلی کشته و زخمی شدهاند.منبع مذکور تاکید کرد: طبق پیگیریهای اطلاعاتی، این حمله به مرکز اطلاعات و عملیات ویژه موساد به کشته و زخمی شدن ۱۰افسر اسرائیلی منجر شده است.
صابرین نیوز همچنین گزارش داد: این افسران اسرائیلی فعالیتهای اطلاعاتی در مرکز وابسته به موساد در اربیل از ماهها قبل دارند و اطلاعات دقیقی از مراکز و فعالیتهای اطلاعاتی موساد وجود دارد که در صورت لزوم منتشر خواهد شد.
از سوی دیگر" نجاح محمد علی "فعال رسانهای عراقی به هدف قرارگرفتن یک مرکز جاسوسی مربوط به سرویس موساد اسرائیل در شمال عراق واکنش نشان داد ودر صفحه شخصی خود نوشت: حمله به یک مرکز جاسوسی موساد در شمال عراق. پایگاهی در اربیل که از مهمترین مراکز جاسوسی اسرائیل در سطح منطقه بوده است. جایی که در آن فعالیتهای بسیاری طراحی و اجرا میشده است که بخشی از آنها علیه جمهوری اسلامی ایران بوده است.
به منظور واکاوی دقیقتر موضوع به سراغ "سید جعفر رضوی "کارشناس ارشد مسائل اسرائیل رفتیم. رضوی نیز معتقد است: درخصوص حمله به مرکز جاسوسی اسرائیل در عراق دو احتمال وجود دارد:احتمال اول اینکه اگر ایران این کار را انجام داده باشد میخواهد هشدار دهد که ما چنین توانایی داریم و میتوانیم مرکز جاسوسی اسرائیل که هیچ نام و نشانی در هیچ جای کره زمین از آن نیامده است و موساد نیز هیچ گاه داشتن پایگاه در عراق را تایید نکرده است هدف قرار دهیم؛ و احتمال دوم جنگ روان در خصوص این حادثه است.
وی ادامه داد: بیان این خبر ممکن است به منظور ایجاد جنگ روانی صورت گرفته باشد و این اتفاق اصلا موجودیت خارجی نداشته باشد و اساسا برای اینکه هشداری از طرف ایران به اسرائیل منتقل شود، چنین خبری مخابره شده است و اینکه خبر تنها از خبرگزاریهای رسمی ایران مخابره شد بیشتر این موضوع را تقویت میکند که ایران در حال انتقال هشدار به حریف است.
البته قیاسی ساده بین هدف قرار گرفتن کشتی اسرائیلی و حمله به مرکز موساد در عراق حکایات متفاوتی را به ذهن متبادر میکند که چاشنی شیطنت رسانهای و ساماندهی این سناریو را از سمت صهیونست هارا تقویت میکند.
*هدف قرار گرفتن کشتی اسرائیلی در حقیقت مانور بر حضور رسمی اسرائیل در خلیج فارس است
در موضوع حمله به کشتی اسرائیلی در آبهای خلیج فارس یک القای مهم نهفته است و آن اینکه صهیونیستها در خلیج فارس کشتی دارند و این خیلی موضوع مهمی است به این معنی که آنها اعلام حضور رسمی در این منطقه کرده اند، این در حالی است که جمهوری اسلامی قبلا اعلام کرده بود خلیج فارس حیطه امنیتی ماست و اجازه نمیدهیم اتفاقاتی از این دست در آنجا رخ دهد. پس رسانهای کردن و مانور بر روی حمله به کشتی اسرائیلی اولین بار توسط رسانههای غربی سناریویی با هدف تضعیف توان دفاعی ایران و اقتدار اسرائیل است.
*صهیونیستها با مانور بر حمله ایران به کشتی اسرائیلی بایک تیر چند نشان را زدند
از طرف دیگر ورود به خلیج فارس تنها از تنگه هرمز اتفاق میافتد و این تنگه تحت اشراف کامل ایران است در حقیقت اسرائیل با مخابره این خبر شاید به دنبال آن باشد که بگوید با همه ادعای ایران، رژیم صهیونیستی در خلیج فارس حضور رسمی دارد، آن هم با پرچم و اسم رسم اسرائیلی .
البته حضورکشتی اسرائیلی در خلیج فارس با پرچم این رژیم ازیک طرف هم میتواند یک بلوف و برگرفته از ترفندی ازسوی صهیونیستها باشد، به این معنی که آنها کشتی خود را با پرچم دیگری به خلیج فارس وارد کردند و بعدا آن پرچم را با پرچم اسرائیل جابه جا کردند، اما به هر حال یک القای غیرمستقیم درون آن وجود دارد و آن حضور رسمی اسرائیل با پرچم برافراشته این رژیم در خلیج فارس است.
باوجود همه اینها به نظر میرسد حادثه حمله به کشتی اسرائیلی یک هدف چند وجهی برای صهیونیستها در بر دارد و اقدامات بعدی طرفین (ایران و رژیم صهیونیستی) و همچنین سایر کشورهای منطقه میتواند موید یا رد کننده این مسئله باشد.
به هرحال به نظر می رسد؛ صهیونیستها با این کار(ادعای حمله ایران به کشتی اسرائیلی) از یک طرف به دنبال القای این هستند که ایران با حمله به کشتی اسرائیلی انتقام نطنز را گرفت و از سوی دیگر به نتیجه رسیدن مذاکرات در وین را با استناد به نقض اقدامات حقوق بشری توسط ایران و حمله به یک کشتی تجاری اسرائیلی تحت الشعاع قرار دهند و با این اقدام ایران به شدت در مجامع بین المللی مورد اتهام و هجمه قرار گیرد؛ همان سیاست کهنه، اما کارآمد" ایران هراسی" که همواره مورد استفاده رژیم صهیونیستی، غرب و ارتجاع منطقه بوده است.