گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، لغو تحریمهای نفتی یکی از موضوعاتی است که دولتیها برای درآمد زایی کشور همواره آن را تعقیب کرده اند، فارغ از اینکه از سمت خام فروشی نفت باید عبور کنیم و صنعت نفت کشور را برای ارزش آفرینی بیشتر توسعه بدهیم، اما در حال حاضر موضوع فروش نفت و لغو تحریمهای نفتی اگر اتفاق بیفتد، ورود ایران به عرصههای بین المللی برای فروش نفت به دلیل نبود رسمی در بازارهای بین المللی با چه چالشها و مشکلاتی رو به رو خواهد بود و دولت باید برنامهای مشخص و بلندمدت برای توسعه صنعت نفت کشور در دستور کار خود قرار دهد و اینکه در صورت لغو تحریمهای نفتی چه میزان نفت میتوانیم صادر کنیم و این صادرات چه تاثیری در قیمتهای آتی خواهد داشت موضوعات مهمی است که از محمد علی خطیبی؛ کارشناس ارشد صنعت نفت و مدیر اسبق امور بین الملل شرکت ملی نفت پرسیده ایم که نتیجه این گفتگو در ادامه آمده است.
لغو تحریمهای آمریکا بهانه نشستهایی است که در وین انجام میشود، در صورتی که تحریم ها، منجمله تحریمهای نفتی لغو شود آیا امکان توسعه صنایع نفتی کشور در کوتاه مدت وجود دارد؟
قطعا در کوتاه مدت این موضوع محقق نمیشود، به این خاطر که دولت از سالهای قبل باید برای ساخت پالایشگاه، پتروپالایشگاه و پتروشیمی فعالیتهای لازم را انجام میداد، اما تا کنون دراین زمینه کار خاصی صورت نداده است، بنابراین با لغو تحریمها و نیازهای دولت به درآمدهای نفتی به دلیل عدم اصلاح ساختارهای مالیاتی و بودجهای چنین امکانی را نمیتوان پیش روی کشور تصور کرد. لازمهی پیشرفت صنعت نفت کشور ساخت و توسعهی پتروپالایشگاهها و پتروشیمی هاست همانگونه که در دههی گذشته کشورهای موفق با سرمایه گذاری مناسب به این سمت حرکت کرده و ارزش افزودهی حاصل از این منبع طبیعی را بسیار بالا برده اند.
در صورت لغو تحریم ها، بخصوص درعرصه صنعت نفت چه سناریویی قابل پیش بینی است؟
در صورت لغو تحریمها قطعا اولین موضوع فروش راحت نفت خام است، یعنی نسبت به قبل میتوانیم نفت بیشتری با هزینههای کمتری صادر کنیم، چرا که دور زدن تحریمها هزینههایی را به ما تحمیل میکند، بنابراین صنعت نفت کشور هر چه قدر توان صادراتی داشته باشد به کار میگیرد تا نفت بیشتری بفروشد و به تبع آن درآمد نفتی بیشتری کسب کند.
بیشتر بخوانید:
یکی از نگرانیهایی که کارشناسان حوزه نفت و انرژی در زمان تحریمها از آن نام میبردند از دست دادن بازارهای نفتی ایران و خریداران نفت ایران و جایگزین کردن کشورهای دیگر به منظور خرید نفت است؛ آیا این موضوع در صورت لغو تحریمها میتواند دغدغه بزرگی برای ما باشد یا همچنان مشتریان خود را داریم؟
قطعا ما یک سری مشتریانی داریم که مدتهای مدیدی از ما نفت خریداری کرده اند که از آنها با عنوان مشتریان سنتی یاد میکنیم، این دسته از مشتریان هر چند که خریدار نفت کشورهای دیگری هم شده باشند، اما قاعدتا باز هم به خرید نفت ایران تمایل دارند، لذا در صورت لغو تحریمهای نفتی به احتمال بسیار زیاد ترجیح میدهند کماکان به بازار خرید نفت از ایران برگردند، اما بازگشت آنها برای خرید نفت از ایران و رسیدن به میزانی که قبلاً از ما نفت میخریدند مقداری زمان بر خواهد بود.
آیا زمان بر شدن خرید نفت از ایران بعد از لغو تحریمها دلیل خاصی دارد؟ اقتصادی است یا ممکن است باز هم وابسته به عوامل تاثیرئ گذار سیاست خارجی آمریکا باشد؟
خیر، این موضوع سیاسی نیست، بلکه به این دلیل است که اصولا خریداران نفت خریدهای خود را به صورت سالیانه و در اول سال میلادی انجام میدهند، بنابراین با توجه به اینکه در اواسط سال میلادی قرار داریم به تبع خریدهای سال ۲۰۲۱ انجام شده و قراردادها بسته شده است؛ البته این احتمال وجود دارد که بعضی کشورها نفت را به صورت تک محموله از ما بخرند، تا به انتهای سال میلادی برسیم از آن زمان به بعد مشتریان سنتی ایران میتوانند برای خرید نفت به سراغ ایران بیایند، بنابراین در آن زمان اگر تحریمهای نفتی لغو شده باشند میتوانیم قراردادهای یک ساله منعقد کنیم. لازم به ذکر است غیر از خریداران سنتی نفت ایران؛ شرکای تجاری ما که در سالهای تحریم نفت در ازای صادرات کالا از ما میخریدند همچنان مایل به خرید نفت خواهند بود تا دراین ارتباط تجاری کالاهای خود را به بازارهای ایران صادر کنند و به عبارتی با ما بالانس تجاری داشته باشند، لذا طبیعتا این کشورها نیز با رفع تحریمها باز هم در صف خریداران نفت ایران باقی میمانند.
بیشتر بخوانید:
رهایی از خامفروشی با ساخت پتروپالایشگاه/ افزایش درآمدهاي صادراتی با فرآوری نفت خام
در صورتی که تفاهم نامه ۲۵ ساله ایران و چین به توافق نامه عملیاتی تبدیل شود براساس آنچه پیشتر عنوان شده که ایران در این قرار داد میتواند روزانه ۲ میلیون بشکه نفت به چین بفروشد آیا از توان صادرات نفت و فروش به سایر خریداران نفتی هم برمی آییم؟
اول اینکه همانگونه که خودتان اشاره کردید این موضوع باید تبدیل به یک قرارداد رسمی بین دو کشور ایران و چین شود، همچنین فکر نکنم که چین نیازمند خرید ۲ میلیون بشکه نفت به صورت روزانه از ما باشد، بلکه در صورتی که تفاهم نامهی بین ایران و چین به یک قرار داد واقعی تبدیل شود، باید ببینیم اصلا ما توان تولید روزانه ۲.۵ میلیون بشکه را حفظ کرده ایم یا نه؟ چون این مسئله به توان تولید مرتبط است، بنابراین باید بتوانیم این مسئله را دوباره عملیاتی کنیم، اما به هر حال میتوانیم مقداری نفت به چین صادر کنیم و باقیمانده را هم بین سایر مشتریان خود تقسیم کنیم، اما در محدوده دو و نیم میلیون بشکه خواهیم بود مگر اینکه توان ظرفیت تولید نفت خام خود را ارتقاء دهیم.
لازمه ارتقای توان صادراتی نفت ایران چیست؟
لازمهی ارتقای توان صادراتی نفت ایران، افزایش سرمایهگذاری در حوزه توسعه زیر ساختهای مرتبط با نفت است، در غیر این صورت در یک دور باطل باقی میمانیم و توان ما به همین میزان صادرات نفت محدود میماند.
به عنوان آخرین سوال بفرمایید که آیا بازگشت رسمی ایران به بازارهای فروش و صادرات نفت ممکن است منجر به کاهش قیمت یا ایجاد نوساناتی در بازار نفت شود؟
بعید میدانم چنین موضوعی رقم بخورد، به این دلیل که بازارهای صادراتی رقمهای بزرگی دارد که با افزایش یک یا یک و نیم میلیون بشکه نفت ایران دچار تغییر خاصی نمیشود. با توجه به اینکه در حال حاضر با گزینه دور زدن تحریمها هم گفته میشود که نزدیک به یک میلیون بشکه نفت فروخته میشود، اگر بتوانیم یک و نیم میلیون بشکه نیز به این مقدار اضافه کنیم، این میزان به اندازهای بزرگ نیست که بازار نفت جهانی را دچار نوسان شدیدی کند. از سوی دیگر با توجه به تعهداتی که اوپک به اعضای خود دارد، طبیعتاً اعضای دیگر در صورت بازگشتن ایران به فروش رسمی نفت باید برای ما جا باز کنند، همانگونه که در تحریم قبلی هم دیدیم با بازگشت به فروش نفت، سایر اعضا برای فروش نفت ایران جا باز کردند، لذا بازگشت ایران به صادرات نفت مشکل خاصی ایجاد نکرد، بنابراین، چون این موضوع مرتبا از سوی اوپک و اوپک پلاس کنترل و اعمال میشود با افزایش یک و نیم میلیون بشکه صادراتی ایران، بازارهای نفتی و عرضه نفت هم مدیریت میشود، به حدی که قیمتهای کنونی را دچار نوسان خاصی نکند.