گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو- عارفه چلنگر؛ بریکس را میتوان یک باشگاه اقتصادی با گرایشهای سیاسی، نظامی و امنیتی دانست که با پیشرفت در رشد و توسعه اقتصادی، موجب ایجاد یکی از قطبهای اصلی ساختار نظام بینالملل شدند و عملا روی جهان تکقطبی خط قرمز کشیدند. برای بررسی امکان حضور ایران در این اتحادیه خبرگزاری دانشجو با مهدی خورسند کارشناس مسائل چین و اوراسیا به گفتگو پرداخته است که در ادامه تقدیم می شود.
مهدی خورسند در خصوص فلسفه وجودی این گروه گفت: نام پیمان بریکس که از نام اول کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی گرفته شده، یک پیمان اقتصادی و تجاری است که اقتصادهای نوظهور را در کنار هم قرار داده و این کشورها، با رویکردی خاص در صحنه تجارت بینالملل در حال بازیگری و کنش جهانی هستند. شاید زمانی که یک دانشمند آمریکایی در اواخر قرن بیستم به سردمداران سرمست این کشور از تک قطبی شدن عالم، هشدار داد که برزیل، روسیه، چین و هند روند رشد سرسامآوری را در پیش گرفتهاند، همانجا با ابتکار چین، بریک تشکیل شد و سپس با پیوستن آفریقای جنوبی این پیمان گسترده تر شد.
وی ادامه داد: البته با اینکه این پیمان، ماهیت اقتصادی دارد اما اعضا انتظار اقتصاد سیاسی نیز از این پیمان دارند. هند ماهیتا دنبال کسب حق وتوی شورای امنیت است. برزیل میخواهد با عضویت در این پیمان، برای عضویت در گروه هشت راه یابد. چین در پی این است که با متنوع کردن پیمانها و اتحادیههای مختلف در مناطق مختلف دنیا، سرعت افول هژمونی آمریکا را افزایش دهد. روسها به دنبال احیای هژمونی خود هستند و آفریقای جنوبی نیز در پی بزرگتری در آفریقا است. همه این کشورها، اهداف مختلفی را پیگیر هستند و شاید نقطه مشترک همه اعضای این پیمان، توافق بر این دیدگاه است که در کنار هم نشستن آنها، عایدی بیشتری برایشان دارد تا اینکه بخواهند در صحنه تجارت بینالملل به تنهایی عمل کنند.
خورسند با تاکید بر اینکه شاید مهمترین وجه عملکرد این پیمان، لطمه و ضربه به نظم لیبرالی حاکم بر دنیا باشد افزود: پیمان بریکس که به گفته اقتصاددانان کمتر از 10سال آینده نصف اقتصاد دنیا را در اختیار خود دارد، اولین اقدامش، کاهش سهم دلار از تجارت دوجانبه و چندجانبه اعضای این پیمان بوده است. سهم دلاری تجارت متقابل کشورهای پیمان بریکس سال به سال در حال کاهش است و طبق آخرین مستندات منتشر شده، استفاده از دلار در تجارت گروهی اعضای بریکس، به زیر 70درصد رسیده است. نوع عملکرد این اعضا کاملا در مقابله با نظم لیبرالی صحنه تجارت بینالملل است.
وی افزود: آمریکا در سالهای گذشته به دلیل سوءاستفاده از جایگاه ابرقدرتی و هژمونیک خود در دنیا، تلاش کرد با حربههایی چون تزریق ایدئولوژی از طریق اعطای وام از سوی نهادهای مالی بینالمللی، تحریمهای فزاینده و حتی بالاتر، جنگ مستقیم، همه کشورها را به استثمار و زیر یوق خود درآورد و علاوه بر این اقدامات، دلایلی چون رشد اقتصاد این کشورها، کاهش مشروعیت نهادهای بینالمللی و فقدان بازیگری کشورهای در حال توسعه در این نهادها و ادامه استفاده ابزاری آمریکا از دلار، باعث شدند که رقبای گردنکلفتی برای آمریکا ایجاد شود.
خورسند به بیان ظرفیت های ایران برای حضور در این اتحادیه پرداخت و گفت: ایران با توجه به دارا بودن منابع سرشار معدنی و فسیلی و همچنین موقعیت منحصربفرد ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی خود در غربآسیا، مزایای زیادی را برای کشورهای توسعه یافته دارد. ایران چهارراه شرق به غرب و شمال به جنوب عالم است. ایران در منطقه پرآشوب غربآسیا کالای ارزشمندی به نام امنیت را تاکنون به صورت رایگان تولید کرده و در اختیار دنیا قرار داده است و کشورهای دنیا میدانند که ایران آخرین پایگاه مقابله با افراطگرایی در این منطقه است. اقتصاد ایران در سالهای گذشته آسیبهای زیادی از محل تحریمهای اقتصادی آمریکا دیده که البته بخش عظیمی از این آسیبها ناشی از اتکای دولتمردان ایرانی به غرب و توافق با دنیای غرب بوده و هرگز به دنبال بدیل و داشتن تنوع همپیمان نبودند. اقتصاد ایران ظرفیت بسیار زیادی برای مولد بودن و بازار 85میلیوننفری را دارا است که برای هر اقتصادی جذاب محسوب میشود.
کارشناس مسائل چین در خصوص تفاهم 25 ساله ایران و چین گفت: یکی از آثاری که توافق با هر کشوری علیالخصوص کشورهای بزرگ دنیا در پی دارد، متنوع سازی اتکای اقتصادی کشورها است. چین با رشد سرسامآور اقتصادی و همچنین محور بودن در بسیاری از پیمانهای منطقهای و فرامنطقهای، ظرفیت مناسبی برای عضویت و تثبیت جایگاه ایران در آن اتحادها را دارا است. معتقدم علاوه بر مواردی چون سرمایه گذاری 400میلیارد دلاری چین در زیرساختهای ایران، اگر این توافق بتواند موجب عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای و تثبیت جایگاه ایران در مسیر راه جدید ابریشم شود، دستاورد بزرگتری نصیب ایران شده است.
وی ادامه داد: البته خیلی هم نباید با خوشبینی محض به توافق ایران و چین نگریست. تا زمانیکه جزییات مورد تصویب ایران و چین درباره سند پیشنویس توافق 25ساله مشخص نشده نمیتوان نظر قطعی درباره میزان اثرگذاری توافق با چین سخن گفت اما نظری که داده شد، درباره متنوعسازی شرکای تجاری ایران است که امری پسندیده و لازم است. امروز قراردادهای تجارت دوجانبه در جهان جایگزین قراردادهای چندجانبه و حتی مقدم بر عضویت در سازمان تجارت جهانی شده است. کشورها در حال حرکت به سمت تعامل تجاری با ارزهای ملی از طریق پیمان پولی دوجانبه هستند. لذا در این شرایط انتظار میرود ایران نیز با دیپلماسی فعال در این راستا قدم بردارد.
خورسند پیرامون حذف ایران از گزینه های عضویت در بریکس پلاس بیان کرد: نکته مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که ایران اسلامی شرایط ویژهای در صحنه روابط بینالملل دارد. پس از فروپاشی شوروی، طبق سند سیاست خارجی آمریکا، ایران در اولویت برخورد قرار گرفت و از آن زمان بود که تهران با شدیدترین تحریمهای واشنگتن مواجه شد. درست است که ما از افول قدرت امریکا در دنیا میگوییم ولی هنوز این کشور جایگاه برتر اقتصادی خود را از طریق سلطه دلار و نهادهای مالی بینالمللی بر دیگر کشورها حفظ کرده است. آمریکاییها با سوءاستفاده از نهادهایی چون شورای امنیت سازمان ملل و شورای حقوق بشر سازمان ملل، تلاش کرده با امنیتیسازی و غیریتسازی برای ایران، هزینه همکاری با تهران را برای دیگر کشورها بالا ببرد. از سوی دیگر، عدم تعامل فعال ایران با اعضای بریکس برای عضویت در بریکسپلاس شاید از تهدید و تحریم آمریکا موثرتر باشد. وقتی نامهایی چون مصر، مکزیک، تایلند، تاجیکستان و گینه را به عنوان اعضای بریکس پلاس میبینیم تنها و تنها یک نتیجه حاصل میشود که تعامل فعال دولت وقت، این فرصت را از ایران گرفته است. پیشتر هم عرض شد که ما متاسفانه تلاش نکردیم بین نگاه به شرق و نگاه به غرب توازن معناداری ایجاد کنیم و این عدم توازن و نگاه به غرب، فرصتهای زیادی را از ما ربوده است.