به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، نتانیاهو دوشنبه شب اعلام کرد که «یوسی کوهن» برکنار و معاون وی «دیوید بارنع»، جایگزین وی میشود، اما پرسش اساسی در این باره این است که نتانیاهو چرا دوست صمیمی و هم حزبی اش را برکنار کرده و همزمانی این تغییر با شکست خفت بار صهیونیستها در جنگ غزه چه پیامی دارد؟
واقعیت این است که پس از شکست صهیونیستها در غزه شکافهای سیاسی و اختلافات در حاکمیت رژیم صهیونیستی به اوج خود رسید و بسیاری تصمیم نتانیاهو را برای تغییر کوهن ناشی از ضعفهای امنیتی رژیم و سرپوش گذاشتن بر این حقارت تاریخی تحلیل میکنند.
جنگ غزه و قدرت مقاومت صهیونیستها را غافلگیر و این مهم را فاش کرد که سران رژیم بسیار بیش از آنچه که نشان داده میشود با یکدیگر اختلاف نظر و حتی دشمنی دارند به گونهای که هیچ کدام از صهیونیستها مسوولیت شکست اخیر در غزه را بر گردن نگرفت و هر یک میکوشد که دیگری را مسئول شکست بداند.
در این اوضاع بحرانی نتانیاهو برای فرار از پاسخگویی شکست نظامی و در شرایطی پیش از آن هم در تشکیل کابینه ناکام شده بود در چرخش اوضاع و برای فریب صهیونیستهای افراطی به عنوان نخستین کار یوسی کوهن را برکنار و معاون ۵۶ ساله اش را به جایش گمارد.
اکنون پرسش این است که آیا این گونه کنشها و تصمیم گیریها به نتانیاهو رئیس رژیم صهیونیستی کمک خواهد کرد و مشکلات حاکمیتی را در اسرائیل حل میکند که پاسخ منفی است و بعید به نظر میرسد که با اوضاع کنونی رژیم صهیونیستی از جمله چالش تشکیل کابینه و سرخوردگی ناشی از شکست در جنگ غزه نتانیاهو بتواند از گردابهای یهودیان افراطی سرزمینهای اشغالی و کهنه گرداب سیاسی رژیم اسرائیل رهایی یابد.
در اینکه نتانیاهو چقدر شانس خروج از این چالشهای نفس گیر را دارد، بحثهای زیادی وجود دارد، اما یکی از مهمترین آنها این است که پس از شکست غزه آن همبستگی و پیوستگی پیشین دیگر در میان جمعیت یهودیهای سرزمینهای اشغالی وجود ندارد به عنوان نمونه دیروز دوشنبه شماری از یهودیهای ساکن سرزمینهای اشغالی در موضع ضعف و استیصال با برپایی تظاهراتی از فلسطینیها خواستند که از پرتاب موشک به سمت مناطق اسرائیلی خودداری کنند و این یعنی گستردهتر شدن شکاف در جامعه یهودیان و نیز فاصله گرفتن بخشهایی از جوامع یهودی از حاکمیت رژیم صهیونیستی.
مورد دیگر آنکه تحولات اخیر نزد سران صهیونیستی و رئیس آن نشان داد که اختلافات سیاسی در جریانها و احزاب اسرائیلی از سطح رقابت متعارف به سمت جنگ قدرت حرکت کرده است، امری که میتواند موجودیت سیاسی صهیونیستها را بطور جدی تهدید کند.
اما چالش دیگر صهیونیستها را نباید فراموش کرد؛ فلسطین! باید گفت که فلسطین دیگر آن فلسطین دست بسته قبلی نیست و فضای بین المللی نیز با قدرت نمایی و صف آرایی مقاومت فلسطین در مقابل صهونیستها تغییر اساسی کرده است و در حقیقت عامل این چرخش و نظم جدید، ظهور قدرت مقاومت و برقراری موازنه در نبرد بوده است.