به گزارش خبرگزاری دانشجو، پایگاه خبری «میدل ایست آی» در گزارشی به انتخابات آتی ریاست جمهوری در ایران پرداخته و به طور خاص به این نکته اشاره کرده که سیزدهمین انتخابت ریاست جمهوری در این کشور، نمودی عینی از "تغییر نسلی"، مخصوصا در میان مدیران ارشد ایرانی خواهد بود که این مساله میتواند حامل پیامدهای گسترده و متنوعی باشد.
شانس پیروزی نامزدهای اصولگرا بیشتر است
میدل ایست آی در این رابطه می نویسد: «همزمان با آماده شدن جمهوری اسلامی ایران جهت برگزاری سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری در این کشور، تحلیل های مختلفی در مورد معنای این انتخابات و آثار و تبعات آن ارائه می شود. بسیاری از ارزیابی ها حاکی از این هستند که احتمالا در انتخابات خردادماه ایران، شانس پیروزی نامزدهای اصولگرا بیشتر است.
رئیس جمهور آتی ایران باید تا حد زیادی به ساده سازی بوروکراسی حکومتی این کشور، با هدف کارآمدتر کردنِ بیش از پیش آن دست بزند. اضافه بر این، وی باید در عرصه داخلی نیز نوعی سیاستِ اجتماعی و اقتصادی را در پیش گیرد تا بتواند پیرامون مسائل کلیدی ایران، یک اجماع ملیِ پایدار و جدید ایجاد کند. مسائلی نظیر "عدالت اجتماعی" و همچنین "مشارکت سیاسی".
رئیس جمهور آتی ایران احتمالا با چالش ها و مسائلی جدی مخصوصا در روابط ایران و آمریکا روبروست
در عرصه سیاست خارجی نیز، رئیس جمهور آتی ایران احتمالا با چالش ها و مسائلی جدی مخصوصا در روابط ایران و آمریکا رو به رو خواهد شد. روابطی که احتمال دارد در آینده ای نه چندان دور، وارد دوره ای از ثباتِ بیشتر شود.
در انتخابات آتی در ایران، احتمالا نامزدی پیروز رقابت خواهد شد که بتواند نظام سیاسی و افکار عمومی را قانع کند که وی هر آنچه برای غلبه بر مشکلات این کشور لازم است، در اختیار دارد. در واقع، یکچنین فردی باید اثبات کند که می تواند چالش های اساسی پیش روی این کشور را با یک راهبردِ مشخص حل کند.
در این رابطه، "آیت الله خامنه ای" رهبر جمهوری اسلامی ایران به کرات در موضع گیری های خود بر ضرورت روی کار آمدن یک "دولت جوانِ حزب اللهی" تاکید کرده است. البته که منظورِ رهبری ایران از دولت جوان حزب اللهی، روی کار آمدن یک رئیس جمهور جوان نیست. بلکه اشاره ایشان به این نکته است که رئیس جمهور آتی ایران بایستی از نیروهای جوان و انقلابی برای اداره امور این کشور و همچنین حل چالش های موجود و پیش روی آن استفاده کند و به طور خاص آن ها را در بحث های مدیریتی، جای دهد و به آن ها نقش های مختلفی را واگذار کند.
از این منظر، رئیس جمهور آتی ایران بایستی طیف گسترده ای از مشکلات داخلی و خارجی پیش روی این کشور را با تکیه بر ظرفیت های خود و همچنین نیروهای جوان، مخاطب قرار دهد.
*رئیس جمهور آتی ایران و مذاکرات هسته ای این کشور
همانطور که پیشتر اشاره شد و رهبری ایران نیز گفته اند، دولت آینده ایران باید مشکلات ساختاری این کشور را با ایجاد یک "تغییر نسلی" در بحث مدیریتی این کشور، مخاطب قرار دهد. انسجام سازمانی و روانشناختی مورد نیاز برای تحقق بخشیدن به این هدف دشوار، به طور خاص در عرصه سیاست خارجی ایران، آثار و تبعات قابل توجهی را از خود به جا می گذارد. عرصه ای که(سیاست خارجی) در هشت سال گذشته و مخصوصا در موضوعات مهمی نظیر سیاسی خارجی، محل رقابت اصول گرایان با میانه روها و اصلاح طلبان بوده است.
این مساله به طور خاص در جریان انتشار فایل صوتی اخیر "محمد جواد ظریف" وزیر خارجه ایران که در آن تا حدی از همراه نبودنِ دستگاه نظامی ایران با سیاست خارجی این کشور سخن گفته بود، آشکار شد. در این چهارچوب، نخستین وظیفه مشکل و سخت دولت آتی ایران، "احیای توافق برجام" است. این مساله مخصوصا در شرایط کنونی که مذاکرات ایران و طرف های بین المللی برجام در وین در جریان است، بیش از پیش از اهمیت برخوردار می شود.
با این همه، با توجه به اینکه طرف های بین المللی برجام(مخصوصا آمریکا)، درخواست های از ایران جهت بازگشت به برجام دارند که اساسا مورد قبول تهران نیست، این احتمال وجود دارد که دولت آتی این کشور، پس از روی کار آمدن، دیدگاه چندان مثبتی به مذاکرات وین نداشته باشد. امری که می تواند موجب تشدید تنش ها میان ایران و غرب شود. از سویی، امکان دارد که دولت آتی ایران به این نتیجه برسد که اساسا این کشور می تواند بدون یک انعقاد یک توافق در حوزه هسته ای نیز ادامه حیات دهد. امری که می تواند بر همکاری های بین المللی ایران در زمینه توان هسته ای این کشور و مذاکرات آن با قدرت های جهانی نیز تاثیرگذار باشد.
*رئیس جمهوری آینده ایران و ایجاد ایرانی متحدتر و با اعتماد به نفستر
ورای مساله توافق هسته ای ایران با غرب، یکی دیگر از مهمترین چالش های دولت آتی ایران، برقراری "بازدارندگی جدید در برابر اسرائیل" است. این مساله مخصوصا پس از دو حمله خرابکارانه اخیر اسرائیل علیه تاسیسات نطنز(در طول نه ماه گذشته) و همچنین اقدام اسرائیل در ترور "محسن فخری زاده" دانشمند هسته ای ایران، بیش از پیش از اهمیت برخوردار می شود.
در این راستا این احتمال وجود دارد که نقطه شروع این بازدارندگی از سوی ایران در سوریه باشد. جایی که تهران قصد دارد دامنه قدرت و نفوذ خود را مخصوصا در عصر پساجنگ در سوریه، در مقابل جاه طلبی های اسرائیل تقویت کند. اضافه بر این، ایران همچنین سعی خواهد کرد تا بازدارندگی جدیدی را علیه آمریکا، مخصوصا پس از اقدام واشنگتن در ترور "سردار قاسم سلیمانی"، تعریف کند.
برقراری بازدارندگیِ جدید از سوی ایران در قبال آمریکا می تواند کمک کند تا روابط بی ثبات ایران با آمریکا، در حالتی باثبات تر قرار گیرد. این مساله مخصوصا با توجه به اینکه رگه ها و جلوه های جدید از بازدارندگی در منطقه غرب آسیا ظاهرا شده اند، از اهمیت بیشتری برخوردار می گردد.
در این چهارچوب، دولت آتی ایران باید تا حد زیادی با نهادهای نظامی این کشور مخصوصا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در هماهنگی باشد تا از این طریق، بتواند به نحو بهتری اهداف سیاست خارجی ایران را نیز محقق کند. نتیجه این رویکرد این خواهد بود که جهانِ بیرون، با یک ایرانِ متحد تر و با اعتماد به نفسِ بیشتر در سال های آتی رو به رو خواهد بود و این دولت، از حمایت بیشتری از سوی افکار عمومی نیز برخوردار خواهد شد.
به طور کلی اینگونه به نظر می رسد که در برهه کنونی، افکار عمومی در ایران، نسبت به روی کار آمدن یک دولت که به نحو موثری چالش های اقتصادی این کشور را مخاطب قرار دهد و از آبرو و اعتبار آن در محیط خارجی حمایت کند، به نحو قابل توجهی حمایت خواهد کرد».
انتهای پیام/