گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، مسأله افغانستان، همواره یکی از دغدغههای دستگاه تصمیم گیری جمهوری اسـلامی ایران بوده است. سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در افغانستان و نتایج آنها، تأثیر به سزایی بـر دیگر عرصههای سیاست خارجی این کشور در ابعاد منطقهای و بـین المللـی دارد و از این حیث دارای اهمیت استراتژیک اسـت. ایران و افغانستان برای پیش برد توسعه کشورهایشان از طریق تجارت به یکدیگر نیاز مبرم دارند. افغانستان برای ایران دروازه ورود به منطقه آسیای مرکزی و ایران برای افغانستان شاهراه اتصال به هندوستان با جمعیتی میلیاردی و سابقه تاریخی همکاری مشترک است. در این مسیر جهت ایجاد خطوط ارتباطی و گمرکی و رفع موانع تجاری پیشرفتهای بسیار کمی حاصل شده که به نظر کافی نمیآید.
کیومرث یزدان پناه؛ استادیار جغرافیای سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در این گفتگو به تشریح روابط میان کابل و تهران پرداخته است که در ادامه تقدیم میشود.
افغانستان؛ فاقد زیرساختهای لازم اقتصادی
یزدان پناه با اشاره به اینکه روابط اقتصادی کشورها تابعی از شرایط روابط کلان سیاسی دو جانبه میان آنها است گفت: طبیعتا در تعریف ساختار روابط سیاسی با کشورها هر کشوری اولویتهایی برای خودش قائل است. برای کشوری مثل ایران در نظر داشتن همسایگان به عنوان اولویت اول یک ضرورت جغرافیایی است. بر اساس این ضرورت، میطلبد که ایران با ۱۵ کشور همسایهای که دارد با هر کدام از این کشورها متناسب با ساختار همسایگی، اصل و اساس همسایگی، محور همسایگی و اصولی که دو کشور را در هر زمینهای به هم نزدیک میکند در نظر گرفته شود. افغانستان در شرق کشور با وجود اینکه ۹۰۰ کیلومتر مرز با ایران دارد به دلیل اشتراکات متعددی از جمله زبان و دین و آداب و تاریخ مشترک و از همه مهمتر پیوستگی جغرافیایی که در بستر تاریخ در ساختار دو کشور وجود داشته بسیار حائز اهمیت است.
وی افزود: در مورد کشور افغانستان باید بگویم ما با کشوری سروکار داریم که شرایط خاص خودش را دارد. سالیان طولانی گرفتار درگیریها و نابسامانیهای داخلی، بی ثباتی اقتصادی و سیاسی و عدم برخورداری از زیرساختهای لازم اقتصادی است. از سال ۲۰۰۱ میلادی تاکنون بیش از ۲۰ سال است که تحت اشغال امریکا و هم پیمانان این کشور قرار دارد. موضوع دیگر این است که افغانستان به دلیل عدم برخورداری از زیر ساختهای لازم و عدم برخورداری از جغرافیای ارتباطی مطلوب کشوری نیست که بسترهای لازم را داشته باشد و این قضیه کار را بسیار سخت میکند. با همه این اوصاف این کشور به عنوان یک همسایه دیرینه باید یکی از اولویتهای ایران باشد و برنامه ریزی در ابعاد مختلف دو کشور باید روند مبادلات و روابط اقتصادی خودشان را تغییر دهند.
۶۰ درصد اقتصاد کابل متمرکز بر کشت خشخاش
این استاد دانشگاه با تشریح اینکه ناترازی تجاری یکی از مسائل تجارت میان دو کشور است به بیان ریشههای این معضل پرداخت و گفت: این رخداد ریشه در چند مسئله اصلی دارد. ابتدا برمیگردد به این مهم که متاسفانه در افغانستان بیش از ۶۰ درصد اقتصاد کشور متمرکز بر کشت خشخاش است. همین مسئله خسارتهای بسیاری به لحاظ زیربنایی بر ایران وارد میکند. این مسئله باید توسط افغانستان حل شود که به نظر میرسد افغانستان در حل این معضل بسیار ناتوان است. کشورهای غربی با محوریت امریکا نیز که با شعار "نابودی کامل مواد مخدر" وارد این کشور شدند نه تنها کاری نکردند بلکه به دلیل سودآوری وحشتناک کشت خشخاش، آنها نیز مخفیانه به گسترش تولید مواد مخدر در افغانستان روی آوردند؛ لذا تا زمانی که این معضل وجود دارد اصلا نمیشود به موضوع تراز تجاری شفاف و رسمی فکر کرد.
وی ادامه داد: موضوع دوم مسئله مهاجران افغانستانی است که در واقع یک بار اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی بزرگی بر دوش کشور ما هستند و دولت افغانستان باید نسبت به سازماندهی آنها اقدام کند. مسئله سوم نیز فقدان زیرساختها از جمله شبکههای ارتباطی در افغانستان است. در افغانستان راههای مواصلاتی اعم از زمینی راه اهن و فرودگاه مطلوب وجود ندارد. این کشور ۳۳ ولایت یا همان استان دارد. تقریبا اکثر استانها ارتباط منظمی با یکدیگر ندارند. بسیاری از این استانها فاقد امنیت هستند و در بخشی از شبانه روز امنیت انها تضمین شده نیست؛ بنابراین تا این مسائل حل نشوند اینکه بتوانیم یک روابط شفاف و سالم با افغانستان تعریف کنیم دور از ذهن است. و، اما مسئله آخر موانع خارجی در افغانستان است. حضور امریکا یک مانع مهمی برای ترسیم روابط درست میان افغانستان و همسایگانش از جمله ایران به حساب میآید. در کنار همه اینها فقر شدید اقتصادی و نبود بازارهای مدرن کار را برای تجار کمی سخت میکند.
سازماندهی مهاجران افغان
وی با بیان اینکه مهاجرت افغانستانیها به ایران نیازمند سازماندهی و سیاست گذاری درست و اصولی است افزود: مهاجران افغانستانی ذاتاً برای ایران فرصت نیستند بلکه تهدید هستند. بعد از سالیان سال ما باید متوجه این موضوع باشیم. در هیچ جای دنیا مهاجرین به این شکل فرصت به حساب نمیآیند. پدیده مهاجرت معضلی است که جهان معاصر و صنعتی شده به ویژه در مناطقی که به توسعه یافتگی دست پیدا کردند همیشه معضل بوده. مهاجرین در صورتی سودمند هستند که دو ویژگی داشته باشند اول اینکه ثروت و سرمایه زیادی به کشور مقصد وارد کنند دوم اینکه سرمایههای فکری و نخبه باشند؛ بنابراین مهاجرین غیرقانونی که فاقد این دو ویژگی هستند سودمند به حساب نمیآیند. اما در هر حال در این حوزه سیاست گذاری بسیار مهم و تاثیر گذار است.
حل معضل قاچاق سوخت
یزدان پناه با تاکید بر اینکه کشورهای دیگر در حال محکم کردن جایگاه خود در افغانستان هستند افزود: در افغانستان کشورهای زیادی نظیر هند، چین، امریکا و روسیه در حال سرمایه گذاری هستند. اگر ایران قصد جدی برای سرمایه گذاری داشت تا کنون باید لولههای گاز را به هر نحوی به افغانستان میکشید که تاکنون عملی نشده و این نشان از درک نادرست ما نسبت به شرایط دارد. به نظر بنده در حال حاضر صادرات گاز به افغانستان اهمیت زیادی برای ما دارد و میتواند درآمد سرشاری را نصیب ایران بکند و همچنین از این طریق جلوی قاچاق سوخت به افغانستان که الان بیشترین نقش را در روابط اقتصادی میان دو کشور قاچاق بازی میکند گرفته میشود.
چابهار جان ندارد
یزدان پناه ادامه داد: افغانستان کشوری محصور در خشکی است و دسترسی آن به آبهای آزاد بین المللی فقط از طریق ایران و پاکستان امکان پذیر است. پاکستان به دلیل فقدان رویکرد مطلوب و فاصله زیاد میان دو کشور گزینه مطلوبی برای افغانستان به شمار نمیآید؛ بنابراین بهترین مسیر برای آنها منطقه چابهار است. این کد ژئوپلتیک مثبت در اختیار ایران است و در واقع دست برتری به ما میدهد. اما در شرایط فعلی زمینه برای دسترسی مطلوب افغانستان به چابهار زیاد فراهم نیست. به دلایلی همچون این که بسترهای لازم مانند شبکههای ارتباطی زمینی و ریلی هنوز آماده نیست؛ و یا اینکه در ایران قوانین جدی گرفته نمیشود و همین امر باعث تشدید قاچاق کالا و انسان و شرارتهای مسلحانه در این منطقه میشود. به نظر بنده تا زمانی که این بسترها فراهم نشود این منطقه استراتژیک و مهم صرفا در حد یک اسم باقی میماند و نمیتواند تاثیر بسزایی در تنظیم روابط ایران با همسایگانش داشته باشد.