به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو، محمد حسین طارمی- نخستین گردهمایی تخصصی در حوزه آموزش و تربیت با حضور فعالان و اساتید صاحب نظر این عرصه پیرامون موضوعات متنوع و بیان مسئله نظم کنونی و ارائه راهکار، در محل حوزه هنری انقلاب اسلامی برگزار شد.
لازم به ذکر است مخاطبان این همایش مدیران مدارس و مجموعههای آموزشی و تربیتی، کنشگران عرصه تربیت کشور که عموما فعالیتشان را در رسانه و به شکل مجازی انجام میدهند و مسئولین کشوری مرتبط با ساختار آموزش و پرورش است.
معضل ترافیک تربیتی
رضا عظیمی دبیر همایش همرسان در ابتدای گردهمایی عنوان کرد: ما در دو سال گذشته در فضای بیرونیمان و بحثهای تعلیم و تربیت ۶۲ مجموعه تربیتی را که با شاخص تولید محتوا بودند، رصد کردیم. سه ویژگی را در جلساتمان مدنظر داشتیم. اول جنبه تعاملی بودن محتوا بود؛ مثلا ما امروز درگیر یکسری از بچههای عصر نوین هستیم که به غلط دهه هشتادی خطابشان میکنیم. این دهه هشتاد گفتن باعث تفکیک بین آنها با خودمان میشود، ولی زمانی که از لفظ نوجوان عصر نوین استفاده شود، وارد دنیای آنها میشویم و با تعامل با او به الگوهای آنها پی میبریم. اتفاقی که برای نوجوان عصر نوین میافتد این است که فرهنگ غربی نرم افزارش را در شرق پیاده کرده و نوجوان ما بیشترین الگوهایش را از شرق میگیرد. محتواهایی که در مجموعههای رصد شده تولید میشود، اینگونه بوده که خیلی ذائقه مخاطب را در نظر نمیگیرند. اگر بخواهم در ذهن شما تصویرسازی کنم باید بگویم، ما دچار ترافیکه تربیتی شدهایم؛ یعنی ما یک مخاطب ۴۰۰ هزارتایی از مربیان در کل کشور داریم و از طرف دیگر مخاطب دیگر ما مادری است که در حال حاضر ۱۱ میلیون بچه زیر نظرشان در حال تربیت است و تقریبا از طرف از نطر محتوایی از طرف مجموعههای رصد شده، تهی هستند. حال ما به عنوان کسانی که قصد داریم همرسان باشیم، به دنبال این هستیم که به اطلاعات و دیتاهای موجود در فضای تربیتی نظم بدهیم و او را برای همه قابل دسترسی کنیم.
وی ادامه داد: دومین نگاه ما برای رصد مجموعههای مختلف، جنبه ایجابی بودن محتوا بود؛ یعنی خیلی قشر خاص و جریان همسو را در بر نگیرد. زمانی که شما محتوا را بارگزاری کنید، باید قشر خاکستری نیز این حرف را دوست داشته باشد و دغدغههای این قشر را حل کند؛ و سومین نگاه، جنبه تکنولوژی آن فضا بوده است؛ یعنی تا چه حد توانستهاند خودشان را به تکنولوژی نزدیک کند. نخبگان عرصه تعلیم و تربیت میگویند اثرگذارترین اتفاقی که در این فضا میافتد، رسانه است. مقام معظم رهبری هم فرمودند: «ما در یک حصر تبلیغاتی به سر میبریم و این حصر تبلیغاتی در فضای تعلیم و تربیت شدتش بیشتر است».
در ادامه این گردهمایی از چهار استاد صاحب نظر نمونه سوالی مشترک با این عنوان پرسیده شد که اگر شما بخواهید فقط یک مسئله طرح کنید که در این جلسه فقط به ابعاد همین مسئله و راه حلهای آن پرداخته شود، آن مسئله در حوزه آموزش و پرورش کدام است. در ادامه هر یک از اساتید پاسخ خود را شرح دادند.
رشد اخلاقی تابع رشد عقلانی
دکتر دوایی، روانشناس و پژوهشگر علوم شناختی گفت: بنده از ابعاد روانشناسی صحبت میکنم. ما یک گزاره را مورد قبول روانشناسی تربیتی میدانیم که میگوییم، رشد اخلاقی تابعای از رشد عقلانی است؛ یعنی اگر بخواهیم کسی را اخلاقی بار بیاوریم، چارهای جز اینکه عقلانیت را هم بار بیاوریم، نداریم. به طور مثال اگر شخصی که به ما بیاحترامی میکند یک کودک باشد، میگوید این کودک از عقلش نمیرسد و انتظار کار اخلاقی را از او نداریم. اگر ما در بحثهای تعلیم و تربیتی متمرکز شویم و بحث عقلانیت را افزایش دهیم، طبیعتاً اخلاقیات و تربیت هم شکل خواهد گرفت. در بحث روانشناسی برای این عقلانیت ملاکهایی مطرح میکنیم؛ اول اینکه اگر کسی نیت و انگیزه را نسبت به عینیت اولویت دهد از عقلانیت و اخلاق برخوردار است. دوم، اگر شخصی اتفاق و شانس را نسبت به علت و معلول اولویت قرار داد، کارهایش غیر عقلانی و غیر اخلاقی است.
عدم شناخت صحیح استعدادها
سید حامد موسوی مشاور منابع انسانی در زمینه مدیریت و استعداد اظهار کرد: اگر بخواهم در پاسخ شما یک کلید واژه را بگویم که تمام زندگی خودم را بر اساس آن چیدمان کردم، کلید واژه 《شناخت و هدایت استعدادی》 است. استعداد مهمترین کلید واژه و مهمترین گمشده نظام آموزش و پرورش است. بنده یک دورهای شاهد بودم، جوانانی که برایشان انتخاب رشته کرده بودم پس از یکسال تحصیل خسته میشدند و دانشگاه مطرح را رها میکردند تا دوباره یک مسیر جدید شروع کنند. این جریان برای من سخت بود. زمانی که به قبل برگشتن متوجه شدم هسته مرکزی این مسئله عدم شناخت صحیح استعداد است. عمیقا معتقدم خداوند همه را با ویژگی خاص و تکرار ناشدنی آفرید که مصداق این حدیث (النَّاسُ مَعَادِنُ کَمَعَادِنِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ) است که هر کدام ما معادن طلا و نقره در درون خود داریم و هنر آموزش و پرورش، پیدا کردن و هدایت کردن این مسئله دورنی است.
عطاالله بیگدلی مسئول مرکز مطالعات بنیادین علم و تمدن اسلامی پژوهشکده شهید صدر، بیان کرد: در حوزه مطالعات تمدن شناسی یکی از مولفههای هر تمدن را صورت آرمانی که قوم دل دارند، میدانند. تمدنها اصولاً به صورتهای آرمانی که در دل و ذهن افرادشان است شناخته میشوند و نه به وضع موجودشان. این ضرورت وجود صورت آرمانی مورد وفاق و اجماع در حوزه اجتماعی در اجزای تمدن هم خودش را نشان میدهد؛ یعنی اگر یک قومی در آن اجزا نتواند صورت آرمانی مورد وفاق داشته باشد، فعالیتش در حوزه اجتماع و خانواده بی ثمر خواهد شد.
در ایران بر اساس اتفاقاتی که در طول ۱۵۰ سال گذشته اتفاق افتاده، این بوده که از نظام آموزش و پرورش و نظام تربیت خودمان توقع روشنی داشتیم و میدانستیم که خروجی این سازمان تعلیم و تربیت، چه فردی باید باشد. بعد از دارالفنون و بعد با آمدن مدارس جدید از مشروطه به این سو این صورت آرمانی دچار بحران شد؛ یعنی ما نمیتوانستیم به وفاق برسیم تا بدانیم خروجی این دستگاه چه شخصی باید باشد و به همین خاطر کل سیستم آموزش و پرورش ما دچار بحران معنا شد. در حال حاضر ما از این بحران در حال عبور هستیم و عموم جامعه مجددا در حال رسیدن به وفاق است که خروجی این دستگاه، «یک دانشمند است که مبتنی به دانش خود پول در میآورد و زیست اخلاقی دارد».
خروج از وضعیت حاکمیت زده
همچنین دکتر سعید حسنزاده، مدیر پروژه دانوین عنوان کرد: سوال اصلی که به ذهن مبنده میرسد این است که جمهوری اسلامی در پدیده آموزش و پرورش چطور معنا میشود. ما در زمان جنگ با وضعیت موجود نمیتوانستیم در برابر دشمن ایستادگیو کنیم و به همین خاطر جمهور را مساح کردیم تا در برابر دشمن ایستادگی کند. امام معتقد بود که میشود به جمهور اعتماد کرد. جمهوریت را در برخی عرصهها تجربه کردیم و بعد از آن متاسفانه نگاههای بسته در برخی قسمتها مانع این اتفاق شد؛ یعنی هر چقدر افراد پیشرو در انقلاب میخواهند اقتصاد، سیاست و فرهنگ را مردمی کنند، نگاههایی ایجاد شده که میخواهند این مسائل را حاکمیتی کنند و یکی از عرصههایی که به شدت قفل شده است، همین عرصه آموزش و پرورش است.
در ادامه مجری برنامه با تک تک افراد صاحب نظر یک سوال اختصاصی را مطرح کرد و گفتگو را ادامه داد. دکتر سعید حسنزاده در پاسخ به این سوال که مسئله نوجوان امروز و مواجه او با مدارس پسا کرونا و چالشهای موجود آن چیست، گفت: با شیوع کرونا دانش آموزان از فاجعه مدرسه دور شدند. ما آموزش و پرورشمان یک فضایی برای نابود کردن تربیت را فراهم کرده است. فضای همسالانی که به شدت مستعد هر انتفاقی هستند و شدیدا از نظامات مدرسه گریزان هستند. از لحاظ تربیتی سیستم آموزش و پرورش کشور شدیدا ضدتروریستی است و البته ربطی به جمهوری اسلامی هم ندارد. اما در جهت آموزش دچار افت شدیدی میشویم. از زمانی که فشار آموزش برداشته شده و والدین به جای بچهها امتحانات را پاس میکنند. فلت این اتفاق این است که آموزش و پرورش به شدت غیر جذاب است.
بیگدلی در رابطه با اینکه چرا خانوادهها باید دغدغه تربیت بچه را داشته باشند، اظهار کرد: در حال حاضر ۸۰ الی ۹۰ درصد خانوادهها میخواهند بچهای داشته باشند که به یک دانشگاه خوب برود، ترجیحا پزشک شود و درآمد خوبی داشته باشد و اجمالا آدم خوبی باشد. به نطر من مسئله تربیت در خانوادههای ایرانی از مسئلهمند بودن خارج شده است؛ یعنی عموما خانوادههای ایرانی مسئله آموزش و قبولی فرزندان در دانشگاه خوب است.
از آنجایی که ما در نظام منطق سرمایهداری زندگی میکنیم و آموزش و علم ما ذیل منطق سرمایهداری معنا میشود، به همین خاطر خانواده علمی را به فرزندش میآموزد وع منجر به درآمد شود.
موسوی در رابطه با بررسی خلاقیت در مدارس ما و جهان و راهکارهای برون رفت از نظامهای کنونی، بیان کرد: امروز آموزش و پرورش یک نگاه مکانیکی دارد، یعنی دانشآموز را ماده اولیه تلقی پیکند که وارد یک دستگاه شده و سپس پردازش صورت میگیرد. این نگاه مکانیکی با تعریفی که ما از خلاقیت داریم، دو نگاه مقابل هم است. خلاقیت یعنی خارج از چارچوبها کردن. برای اینکه خلاقیت را در مدارس رشد بدهیم کار سختی را در پیش داریم. زیرا ساختار کتابها و نظام آموزشی ما اکثرا مکانیکی و دانش محور طراحی شده است؛ یعنی فکر میکنند دانش آموز یک کارت حافظه است که سریع شروع به پر کردن آن از یکسری دیتا میکنند. باید نطام را از مدل آزمون محور به مسئله محور سوق دهیم و زمانی که خلاقیت را ارتقا میدهیم باید نگاه مکانیکی را با یک شیب ملایم کنار بگذاریم و دو عنصر معلمان و جریان سازهای اجتماعی برای این تغییر نیاز هستند.
دکتر دوایی در رابطه با آسیب شناسی ساختار موجود آموزشی و تاثیری که بر روند تربیتی افراد دارد، گفت: برداشتم این است که اگر یک معلم یا مدرسه این پنج نکته را رعایت کند، میتواند آن فضا را به فضایی تربیت کننده تبدیل کند؛ اول، اگر با ساختار مسئولانه به جای مقصرانه. دوم، قرار دادن قدرت انتخاب بالا به فرزندان. سوم، دیدن تواناییها. چهارم، اولویت تنبیهات اصلاحی جایگزین تنبیهات کیفری. پنجم، رابطه زبان و طرز تفکر فرزندان و کودکان است.
در پایان این گردهمایی علی عبدالعلی، دانشیار دانشگاه علم و صنعت، در رابطه با دانوین، گفت: چهل و چند سال است که میگوییم آموزش و پرورش ما وضعش خوب نیست. من در برنامه پرسشگر با هفت وزیر آموزش و پرورش گفتگو داشتم. متوجه شدم مشکل آموزش و پرورش ما این است که مردم و مسئولین کلافه شدهاند.
ما سال ۸۶ جلساتی تشکیل میدادیم و آرام آرام به این رسیدیم که کتاب باید ویژگیای این باشد که بچه داخلش زندگی کند. طبیعتا مدرسه خوب، مدرسهای است که معلمها بعد از ظهر بچهها را به زور و با لگد از مدرسه بیرون بیندازند؛ یعنی آموزش باید تا این سطح جذاب باشد.
دانوین یک محصول آماده شده است که حدود صد نفر نیرو برای این محصول انرژی صرف کردند و در چند ماه اخیر نیز یک تیم ستادی به ما اضافه شده است. در دانوین با بچهها ارتباط عاطفی برقرار میکنیم. دانوین شامل ۲۴ جلد کتاب، ۱۳هزار دقیقه ویدیو تولیدی، ۳هزار دقیقه ویدیو تامینی و چندین بازی تعاملی که الان وجود دار، حرف میزنیم.
ما مجموعهای به اسم دانوین در خانه هم داریم که به امید خدا از صدا و سیما پخش خواهد شد و ماکسیمم هر ویدیو سه دقیقه است. این ویدئو مجموعه آزمایشهایی است که هر انسانی با وسایل داخل منزل میتواند آن را انجام دهد.
نرم افزار تعاملی یکی دیگر از قسمتهایی است که در محصولات دانوین تهیه شده و به هیچ عنوان دانش آموزان نمیتوانند در بیرون آن را تجربه کنند. اما لازم است مجددا تاکید کنم که کتاب و مجموعه دانوین، به شدت تعاملی و آموزشی است.