گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، وزارت تعاون، کار ورفاه اجتماعی در تازهترین گزارش بر این موضوع تاکید کرده که متاسفانه نزدیک به سی میلیون ایرانی زیر خط فقر زندگی میکنند. خط فقری که تا سال گذشته ده میلیون و امسال نزدیک به یازده میلیون تومان حساب شده است. این در حالی است که بسیاری از مردم درآمدهای بسیار کمتر از خط تورم و برخی نیز درآمد ماهیانه ثابتی ندارند. حسن حیدری؛ اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در این گفتگو به سادهترین شکل ممکن چرایی افزایش نرخ تورم، نقش نهادهای مسوول در این موضوع و نقش تامل برانگیز دولتها را در افزایش نرخ تورم و تاثیرات تحریمها را در این موضوع مورد اشاره قرار داده است که در ادامه مشاهده میکنید.
استاد اقتصاد درباره تورم ایجاد شده در اقتصاد ایران و تبعات ناشی از آن بر زندگی مردم گفت: فرض کنید دو هزار تومان پول داریم که در ازای آن دو سیب داریم، یعنی هر سیبی هزار تومان. اگر سه هزار تومان و سه سیب داشته باشیم پول و نرخ تورم ما ثابت است، اما اگر دو سیب داشتیم و قیمت دو سیب، چهار هزار تومان شد، یعنی بدون اینکه تولیدی صورت گرفته باشد قیمت سیب دو برابر شده است. سیبها در این مثال، نماد تولید در اقتصاد به شمار میروند.
وی در این باره افزود: وقتی سیبها نماد تولید در اقتصاد است، پول سیبها نیز نماد پول در گردش در اقتصاد است. پول پر قدرتی که از مسیر بانک مرکزی وارد چرخه اقتصاد کشور میشود. به عبارت دیگر، بانک مرکزی مسبب وارد شدن اولین پول جدیدی است که در اقتصاد تولید میشود؛ لذا اگر متناسب با پولی که در اقتصاد تزریق میشود، تولید صورت نگیرد، تورم افزایش مییابد. مثل سیبهایی که به صورت نمونه بیان شد که سه سیب به ازای هر هزار تومان در دست داشتیم، اما اگر سه سیب باشد، اما هزار تومان به سه هزار تومان اضافه شود و سیبی در ازای هزار تومان اضافه شده نداشته باشیم، به معنای از دست رفتن تولید و به تبع آن افزایش حجم پول و تحمیل تورم بر اقتصاد و معیشت مردم است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در این باره خاطر نشان کرد: آنچه به عنوان مثال درباره تولید سیب و پول عنوان شد، یک قاعده است که بر این موضوع تاکید میکند که متناسب با رشد اقتصادی، نرخ تورم افزایش مییابد. یعنی اگر رشد پایه پولی یا رشد نقدینگی ۵ درصد و رشد تولید به همان میزان باشد، در این زمان نرخ رشد تورم صفر است، اما اگر رشد تولید ۵ درصد باشد و شاهد رشد ۱۰ درصدی پول باشیم، اختلاف ایجاد شده همان تورم است. وقتی رشد پول بیشتر از رشد تولید باشد، یعنی پولی که در جامعه در گردش است وارد رقابت در بخش تولید نشده و قطعا به سمت فعالیتهای غیر مولد رفته است. در چنین وضعیتی افزایش قیمتها در اقتصاد یا همان تورم یک امر معمول است.
حسن حیدری درباره افزایش رشد نقدینگی در کشور و نقش نظام بانکی دراین موضوع خاطر نشان کرد: عرضه کننده انحصاری پول ملی در هر کشوری بانک مرکزی است. یعنی بانک مرکزی پایه پولی را منتشر میکند، منتهی در ترازنامه بانک مرکزی برای اینکه پایه پولی منتشر شود قانونا باید این طرف منابعی وجود داشته باشد، منابع یا همان داراییهایی که بانک مرکزی متناسب با آن بتواند پول منتشر کند. داراییهایی مثل طلا، ارز خارجی، بدهی بانکها به بانک مرکزی یا دولت به بانک مرکزی.
وی درباره تفاوت بدهیهای نظام بانکی و بدهیهای دولت به بانک مرکزی گفت: اگر بانکها به بانک مرکزی بدهی داشته باشند، بانک مرکزی با ترفندهایی میتواند از نظام بانکی طلب خود را وصول کند. اما این موضوع درباره دولت بسیار متفاوت است. یعنی عملا بدهی دولت به بانک مرکزی پس داده نمیشود. یا به عبارت دیگر بانک مرکزی برای خوشایند دولت در مقابل هیچ پشتوانهای پول چاپ کرده و دولت با هزینه کردن پول بدون پشتوانه هر روز به تورمهای بزرگتری دامن زده است؛ بنابراین وقتی دولت پول کم میآورد از بانک مرکزی استقراض میکند و همین بدهیهای دولت به بانک مرکزی است که یکی از اصلیترین دلایل رشد پایه پولی و به تبع آن تورم را رقم زده است.
حسن حیدری با انتقاد از عدم استقلال بانک مرکزی و تسلط دولتمردان بر مدیران بانک مرکزی گفت: متاسفانه بانک مرکزی به صورت قانونی از خود استقلالی ندارد. با نگاهی به ترکیب شورای پول و اعتبار به سادگی میتوان متوجه شد که چرا در این شورا سیاستهایی اتخاذ میشود که بعضا به نفع اقتصاد نیست. ترکیب مجمع بانک مرکزی، متشکل از دولتی هاست. قطعا تا زمانی که بانک مرکزی به صورت قانونی مستقل از دولت نباشد، و از تسلط دولت خارج نشود نمیتوان به اتخاذ سیاستهایی به نفع کاهش تورم در جامعه امیدوار بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس درباره اثرات تحریم روی نرخ تورم گفت: به عنوان مثال اگر در زمان غیر تحریمی، تورم اقتصاد ایران به صورت مزمن ۱۵ تا ۲۰ درصد باشد، بی شک میتوان گفت تحریم نرخ تورم را حداقل دو برابر یا بیشتر میکند. از این نظر میتوان گفت تحریم در افزایش نرخ تورم بسیار موثر است.
وی برای کاهش نرخ تورم دو راهکار ارائه داد و گفت: برای از بین رفتن این مشکل دو اتفاق باید بیفتد. اول اینکه بانک مرکزی قانونا از دولت مستقل شود. از سوی دیگر دولت برای مخارج خود قاعده داشته باشد. یعنی بودجه دولتی آن هم در شرایط تحریمی و عدم ارزآوری به کشور هر ساله افزایش نیابد. متاسفانه وابستگی اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی زیاد است. فرار مالیاتی بسیار زیاد و نرخ مالیاتی که از ثروتمندان و پایههای مالیاتی مختلف اخذ میشود بسیار پایین است. به عبارت دیگر میتوان گفت تا کنون درآمدهای دولت قاعدهمند نشده و هیچ مسوولی به چنین موضوع مهمی جامه عمل نپوشانده است. حتی در شرایط تحریمی، دولتیها ولخرجیهای خود را داشته اند، موضوعی که نتیجه آن تحمیل تورم به مردم است. تورم یعنی اگر اول سال شما ده هزار تومان دارید، با تورم ۴۵ درصدی در آخر سال انگار ۵۵۰۰ تومان دارید نه ده هزار تومان. تورم یعنی فقیرتر شدن روز به روز مردم. تورم یعنی کاهش رشد اقتصادی در میان مدت، کاهش تولید، از دست رفتن اشتغال و کاهش ارزش پول ملی.