به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، عربستان سعودی و «محمد بن سلمان» ولیعهد جوان این کشور اوضاع پرتنشی را در دوره اخیر در منطقه تجربه میکنند. برجستهترین بحران سعودیها در مرحله کنونی به اتفاقات اخیر در شهر راهبردی «مأرب» و تسلط ارتش و کمیتههای مردمی یمن بر این شهر و قرار گرفتن در آستانه آزادسازی کامل آن برمیگردد. این امر به معنی شکست کامل اهداف عربستان در جنگی است که هزینه آن برای بن سلمان تنها در سطح مالی که مجبور شد صدها میلیارد دلار در این جنگ بیهوده خرج کند، نبود. بلکه جنگ ویرانگر یمن یک ضربه سیاسی بزرگ به عربستان وارد کرد و نقش بزرگی در سیاهتر شدن چهره رژیم عربستان در سطح جهان داشت.
حتی طرفهایی که هم پیمان استراتژیک عربستان در این جنگ محسوب میشوند نیز-هرچند ظاهرا- شروع به محکوم کردن جنایتهای این کشور در جنگ یمن میکنند. «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا در یک مصاحبه مطبوعاتی علنا به سعودیها توهین کرده و گفت، عربستان باید تاوان جنایتهای خود را بپردازد و این کشور به دلیل اتهامات مربوط به کشتار کودکان و افراد بیگناه در یمن باید تحت پیگرد قانونی قرار بگیرد.
در حال حاضر عربستان و محمد بن سلمان به شدت نگران از دست دادن حمایت آمریکا هستند و شاخصهای بسیاری در این خصوص در زمینههای سیاسی و حقوق بشری دیده میشود. رها کردن عربستان توسط آمریکا با نشانههای صریح در دوران «باراک اوباما» رئیس جمهور اسبق ایالات متحده آغاز شده بود که در دوره ریاست جمهوری خود طی گفتگو با مجله آتلانتیک تاکید کرد، آمریکا به تدریج از خاورمیانه عقبنشینی میکند؛ چرا که منطقه چیزی جز دردسر برای واشنگتن ندارد و تمرکز روی چین برای ایالات متحده مفیدتر است.
در این شرایط ترس محمد بن سلمان از رها شدن توسط واشنگتن، وی را به سمت تشدید تنشها و مقابله با حزب الله در منطقه کشانده است. اکنون عربستان تلاش میکند تا فشار اقتصادی بر لبنان را که مدتهاست به دلیل بدهیهای عمومی این کشور به حد غیرقابل تحملی رسیده، دو چندان و اقدامات خصمانه خود ضد حزب الله را تشدید کند. ریاض همچنین اقدامات خصمانه زیادی علیه شهروندان لبنان در عربستان که به هر روشی از مقاومت حمایت مینمایند، اتخاذ کرده است.
-در این بازه زمانی عربستان وارد مرحله ایجاد تنشهای سیاسی و امنیتی در خیابانهای لبنان شده و قصد دارد با پیروی از سیاستهای محور آمریکایی- صهیونیستی، حزبالله را مسئول همه بحرانهای لبنان معرفی کند؛ مشابه کاری که در سال ۲۰۱۷ با ربودن «سعد حریری» نخست وزیر پیشین لبنان در ریاض انجام داده و وی را مجبور کرد که از خاک عربستان از منصب نخست وزیری لبنان استعفا کند. حریری در آن زمان با قرائت بیانیهای که توسط سعودیها تهیه شده بود خطاب به مردم لبنان مدعی شد، کسانی که بر کشورتان مسلط شدهاند، خیرتان را نمیخواهند و این گروهها از خارج از مرزها حمایت میشوند. وی صراحتاً و بدون هیچ گونه ابهامی به ایران اشاره و ادعا کرد، در میان فرزندان لبنان کسانی هستند که دست در دست این کشور گذاشتند و منظور من حزب الله است.
- در سال ۲۰۱۹ عربستان سعودی طرحی ضد مقاومت سازماندهی کرد که در آن ایدههای متعددی برای محاصره حزب الله از چهار محور اقتصادی، سیاسی و رسانهای و نظامی ارائه شده بود. عربستان این طرح خود را در دوره «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق ایالات متحده مطرح کرد و اصرار داشت که این طرح در سازگاری با منافع رژیم صهیونیستی باشد.
- عربستان سعودی در سایه اعتراضات مردمی لبنان در سال ۲۰۱۹ مجدداً شروع به اعمال فشار و تهدید برای استعفای سعد حریری از منصب نخست وزیری لبنان و قطع کمکهای مالی خود به این کشور کرد تا در شرایطی که لبنان از همه طرف تحت فشار قرار گرفته بود، حزب الله را مسئول این وضعیت معرفی کند.
- در مرحله کنونی نیز عربستان علی رغم همه ادعاهای خود درباره رها کردن لبنان و بی توجهی به این کشور همچنان به پروژه خود ضد آن ادامه میدهد. موضع خصمانه عربستان در اخراج سفیر لبنان از ریاض و احضار سفیر خود از بیروت و قطع روابط دیپلماتیک با لبنان نمیتواند در واکنش به سخنان قبلی «جورج قرداحی» وزیر رسانه لبنان درباره جنگ یمن باشد؛ بلکه این اقدام در راستای تکمیل پروژه عربستان ضد لبنان و مقاومت است که ابعاد منطقهای و بینالمللی زیادی دارد.
در سایه تلاشها و اقدامات عربستان برای مقابله با حزب الله از ترس رها شدن توسط آمریکای شکست خورده در افغانستان، به نظر میرسد که سعودیها بیشتر به سمت تحکیم روابط و ائتلاف با رژیم اشغالگر صهیونیستی پیش میروند. پروژه عربستان در لبنان کاملا سازگار با ماهیت برنامههای اسرائیل و منافع این رژیم بوده و از همین رو ریاض قصد دارد پیامی دوستانه به اسرائیلیها و آمریکاییها برساند؛ مبنی بر اینکه عربستان متحد شایستهای برای آنهاست.