به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، وبینار تخصصی "جبهه مقاومت از نظر تا عمل، از سوی مرکز مطالعات راهبردی ژرفا با حضور کارشناسان بین اللملل برگزار شد، در ابتدا مهدی فاطمی ضمن خوش آمدگویی به حاضران و نیز شرکت کننده گان تحت وب در این پنل تخصصی، به ضرورت بحث و گفتگو پیرامون تکوین جبههی مردمی مقاومت و نهضت و جنبش مردمی در منطقه خصوصاً در حوزه لایهی تغییرات اجتماعی و مردمی که لایه زیرساخت اجتماعی، زیربنایی و وجه غیر کالبدی مسئله است به عنوان آرمان انقلاب اسلامی که همانا حاکمیت مردم است در قرنی که از سال ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ است اشاره کرد.
سپس حسین اکبری (مدیر مرکز مطالعات مجمع جهانی بیداری اسلامی) به عنوان دبیر علمی نشست تخصصی، ضمن تشکر از برگزاری نشست از مرکز مطالعات راهبردی ژرفا به عنوان پیش نشست همایش بین المللی "جبهه مقاومت از نظر تا عمل" که توسط دانشگاه امام صادق (ع) در بهمن ماه سال جاری برگزار خواهد شد، به معرفی سخنرانان این نشست پرداخت.
وی در سخنرانی خود با عنوان "روند پژوهی شکل گیری و عملکرد جبهه مقاومت اسلامی در آسیای جنوب غربی" ابتدا ضمن اشاره به ریشه تاریخی، فطری مقاومت، با استناد به آیات قرآن، ثمربخشی آن در زندگی را وعده الهی و قرآنی توصیف نموده و نظام سلطه، زیاده طلبی، سلطه گری، نژاد پرستی یا افراط گرایی را در برابر آن و مختل کننده این احساسات انسانی قلمداد نمود.
وی افزود: مصداق عینی و امروزی آنها سه محور نظام سلطهی جهانی، نژاد پرستی با محوریت رژیم صهیونیستی و جریان تکفیری که در ادیان مختلف وجود دارد است که تهدیدگران اصلی بشریت اند و طبیعتا مقاومت در برابر آنها ضروری است.
وی در ادامه به ویژگی مقاومت اشاره کرد که در آن همه مفاهیم از جمله پیروزی و شکست و... معنای دیگری پیدا میکند و با مفاهیم جدیدی، چون جهاد، تکلیف، شهادت و... تعبیر میگردد و دو مفهوم متضاد و نامتوازن جنگ بر اساس معادلات و دکترینهای نظامی و جهاد بر اساس معادلات و آموزههای دینی و بشردوستانه شکل میگیرد. بطوریکه در جنگهای متعدد جهان اسلام با رژیم صهیونیستی مدتها دستاوردی حاصل نشد، اما پس از شکل گیری جریان مقاومت در فلسطین، تمام معادلات و توازن قدرتها دگرگون شد و اکنون مردم فلسطین به تنهایی میتوانند بدون نیاز به سایر کشورهای اسلامی و یا سازمانهای بین المللی، رژیم صهیونیستی را وادار به انفعال نمایند.
اکبری سپس به عقبه مردمی جبهه مقاومت تاکید نمود که به ساختارهای بین المللی و فراملی که در راستای منافع نظام سلطه است تکیه ننموده و خوداتکاست و این ویژگی آنرا شکست ناپذیر ساخته است؛ لذا هر ملتی (ولو غیر مسلمان) که در جستجوی استقلال در ۳ جنبه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی باشد و اراده کند تا از سیطره نظام سلطه و ساختارها و ابزارهای آن رهایی یابد در جبهه مقاومت تعریف میشود؛ زیرا نظام سطله این استقلال طلبی را تحمل نخواهد کرد و با تمام ابزارهای خود اعمال فشار میکند و این ملتها چارهای جز مقاومت ندارند.
در ادامه سید هادی سیدافقهی کارشناس مسائل بین الملل مباحث خود را با موضوع " فناوری اجتماعی تکوین بسیج مردمی عراق با محوریت شهید سلیمانی " ارائه نمود. وی ابتدا ضمن تبیین سابقه طولانی مقاومت مردمی عراق به عناصر سه گانه تاثیرگذار در شکل دهی به مقاومت مردم عراق که همانا نقش مرجعیت، نقش عشایر و نقش نخبگان و اندیشمندان است پرداخت. وی به انقلاب سال ۱۹۲۰ در جنوب عراق و جنگ نامتقارن عشایر عراق در برابر حضور اشغالگران انگلیسی، پس از اعلام جهاد و فتوای مراجع عالیقدر عراق و اخراج نیروهای مسلح انگلیسی بوسیله چماقها و سایر سلاحهای سرد عشایر اشاره نمود و عنوان کرد که مقاومت اسلامی امروز نیز علیرغم برخورداری از سلاحهای گرم، بدلیل عدم توازن با توان نظامی جبهه استکبار، همان خصلت و ویژگی را داراست. دکتر سید افقهی در ادامه به فتوای "جهاد کفایی" آیت الله العظمی سیستانی بر پایه دعوت رسمی دولت عراق برای جلب همکاری ج. ا. ایران برای مقابله با داعش پرداخت که در نهایت به شکل گیری نیروی مقاومت مردمی "حشدالشعبی" منجر شد و اشاره نمود که خصلت ضداستکباری حشدالشعبی باعث ایجاد خصومت آمریکاییها با آن نیروی مردمی و ضد تروریسم شد و نمایش بیرونی آن به شهادت رساندن حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس از رهبران حشدالشعبی بود.
وی تاکید کرد که حشدالشعبی همانند بسیج مستضعفین است و خلصت مردمی دارد. زیرا پس از سقوط صدام، آموزش ارتش عراق با نیروهای اشغالگر آمریکائی بود و آنها همه تجهیزات نرم و سخت مورد نیاز ارتش را فراهم ننموده و لذا با هجوم داعش با شعار استبفای حقوق اهل سنت عراق، به سرعت ۳ استان کلیدی شمال غربی عراق سقوط نمود. اما حشدالشعبی با بن مایه آموزههای جهادی و اسلامی با اکثریت شیعه، به یاری برادران اهل سنت خود شتافتند و داعش را ساقط ساختند. امروز نیز در برابر درخواست انحلال حشدالشعبی و الحاق آن به نیروهای مسلح عراق مقاومت نموده و در برابر جبهه استکبار آماده است.
در ادامه ناصر ابوشریف نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در ایران بود و مباحث خود را با عنوان "نسبت و رویکرد جریانات اجتماعی فلسطین نسبت به جبهه مقاومت" مطرح نمود.
وی ابتدا ضمن تبیین این مساله که استکبار برای جهان عرب پروژهای تعریف نموده که در واقع با تحقق ۳ اصل تجزیه، ضعف و وابستگی باید شامل کشورهایی از هم جدا، ضعیف و وابسته باشد، تاکید کرد که اگر مقاومت مردمی باشد، قطعاً این حادثه اتفاق نخواهد افتاد. وی در ادامه اظهار نمود که متاسفانه بعد از سال ۱۹۸۷ شاهد شکل گیری رویکردی بودیم در فلسطین که در واقع موضوع تحکم در مسئلهی فلسطین است. خواه تحکم فردی به معنای آنکه فلسطین از حالت جهاد و مقاومت به تحکم فردی و به وضعیتی که فردی در فلسطین بر تمام امور حاکم باشد مبدل نمایند، خواه تحکم به شیوه اعمال اراده، آن هم نه از طریق ابزارهای منطقهای و بین المللی، بلکه توسط ملت فلسطین! بطوریکه میخواهند ماموران را در فلسطین آورده از طریق آحاد مردم فلسطین، در تصمیم گیری فلسطین تحکم ورزند! سپس آمریکائیها اقدام به ایجاد ارتش که تحت زمام خود باشد برای فلسطین نمودند که پیش از این در افغانستان و عراق هم انجام شد، ولی نتیجه آن در نهایت شکست در برابر داعش، طالبان و... و در نهایت استمرار رنج مردم تحت اشغال است.
وی همچنین در تشریح وضعیت اجتماعی فلسطین چنین عنوان نمود که نصف جمعیت فلسطین تاریخی از آن فلسطینی هاست و این معضلی در مقابل جمعیت محدودتر یهودیان است. اما معضلی که از حیث ساختار اجتماعی در فلسطین وجود دارد آنست که هیچ سندیکا و انجمن اجتماعی (دانشجویی، زنان و...) مستقل وجود ندارد و رویکرد آنها بسیار سیاسی است و همه گروههای سیاسی انجمنهای اجتماعی خود را دارند و لذا به چارچوب بندی شده در گروههای فلسطینی اعم از ملی و اسلام گرا هستند.
ابوشریف در ادامه به موانع موجود در برابر مقاومت در فلسطین اشاره کرد که مساله اول اعتماد به وعدههای بیگانگان است در حالی که آنها به تعهدات خود پای بند نیستند. مساله دیگر تشکیلات خودگردان فلسطین و عدم اعتقاد آنها به ریاست محمود عباس به مساله مقاومت است که نمونه آن لغو انتخابات پس از نبرد سیف القدس، از جانب ابومازن بود که وی دریافت حاکمیت در اثر انتخابات، از آن مقاومت خواهد بود و این خط قرمز از جانب تشکیلات خود گردان فلسطین، رژیم صهیونیستی، غرب، اروپا و آمریکا است. وی مشکل دیگر در حوزه مقاومت فلسطین را وجود سران دول عربی وابسته به جبهه غرب برشمرد که با کمال تاسف اقدام به عادی سازی رابطه با رژیم صهیونیستی کردند. درحالی که اکنون بسیاری از گروههای فلسطینی اعم از چپ گرا و دموکراسی خواه و آزادی خواه و اسلامگرا، به مقاومت باور دارند و در نظرسنجی اخیر حدود ۹۱% مردم فلسطین خواهان انتفاضهی مسلحانه (خشن) در برابر رژیم صهیونیستی هستند.
نماینده جنبش جهاد اسلامی در ایران ادامه داد که مسئلهی دیگر اینست که در حال حاضر باید جبههی مقاومت برای دیگران تبیین گردد. زیرا متاسفانه نسبت به ایران سوء فهم وجود دارد. بسیاری پروژهی ایران را درک نکردند. تبلیغات گستردهای علیه ایران وجود دارد علیهی ایران به صورتی جلوه دادند که ایران پروژهی نفوذ است اکنون غرب (رژیم صهیونیستی، کشورهای غربی، رژیمهای عربی و افراد مفسد) این تبلیغات را انجام میدهد به گونهای جلوه و تبلیغ میگردد که قصد ایران و انقلاب اسلامی به مانند پروژهی نفوذ علیه اعراب تلقی میشود یا هدف ایران پروژهی ناسیونالیستی، کاستی، قوم گرا یا پروژهی شیعی است! این مفاهیم هنوز در ذهن بسیاری از جمله افرادی که به مقاومت باور دارند وجود دارد در نتیجه، باید از ذهن آنان بزدائیم.
در ادامه این نشست تخصصی حجت الاسلام و المسلمین سید عیسی حسینی مزاری رئیس مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان افغانستان که به دلیل عدم حضور ایشان در کشور، فیلم سخنرانی وی، به طور زنده از کابل افغانستان، در نشست پخش گردید. حجت الاسلام و المسلمین حسینی مزاری در ابتدای سخنان خود به سابقه مبارزاتی مردم افغانستان از سده ۱۹ میلادی در برابر انگلیسیها اشاره نمود و عنوان کرد که با کسب استقلال از انگلیس، از همان زمان افغانستان نیز به جبهه مقاومت وارد شد و بعد پس از پیروزی انقلاب اسلامی و ملهم از بیانات امام خمینی (ره) شروع به جهاد علیه حکومت دست نشانده شوروی میکند و بیش از ۱ میلیون شهید و ۱۰۰ هزارها آواره و معلول اهدای سرزمین خود کرده اند و در نهایت به شکست دیوار برلین و کمونیسم اتحاد جماهیر شوروی و رهایی ظاهری از شرق منتهی شد. پس از آن نیز طی بیش از ۴۰ سال همواره در میادین مقابله با بیگانگان و متجاوزان به ویژه آمریکا در عرصههای نظامی و فکری و فرهنگی و رسانهای و... بوده است و در نتیجه باعث شد آمریکاییها از افغانستان سرافکنده خارج شوند و آبرو و حیثیت آمریکاییها در منطقه و دنیا فرو بریزد.
رئیس مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان افغانستان در ادامه پیرامون نسبت جریانهای اجتماعی مقاومت افغانستان با حاکمیت اظهار داشت که در طول چهل و اندی سال این نسبت همواره متفاوت بوده است. زیرا در زمان اشغالگری شوروی با حکومت دست نشانده در حال مبارزه بوده، ولی از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰ درحالی که دارای حاکمیت مردمی بود، به جنگ داخلی (طالبان بر علیه حاکمیت مقاومت) مبتلا شد. اما پس از حملات آمریکا به بهانه حادثه ۱۱ سپتامبر و سقوط طالبان، ۲۰ سال حکومتهای مختلفی بر سر کار آمدند که جریان مقاومت نسبت به هر یک موضع خاصی را دنبال میکرد. در زمان حاکمیت محمد عمر که همراه با غربیها بود گرچه مقاومت عکس العمل خاصی نداشت، اما بدان بدبین بود. اما در زمان اشرف غنی مقاومت در تضاد با رویکردهای اشرف غنی بود و حرکتهای مختلف علیه جریان مقاومت (ترورها، انفجارها و...) حتی از سوی دولت ادامه پیدا کرد.
حجت الاسلام حسینی مزاری در ادامه به تحلیل عملکرد طالبان در دو دوره پرداخت و تاکید کرد در زمان قبل از سقوط جمهوریت و قبل از استیلای طالبان بر افغانستان، روحیه غالب در طالبان مقاومت و انزجار از استکبار بود، هر چند متاسفانه برخی افراد و جریانها در درون طالبان مشاهده شده که تلاش داشته تا رابطهی طالبان و اهل سنت را با غرب و نسبت به آمریکاییها ملایمتر کنند و زمینهی افتتاح و بازگشایی سفارت آمریکا را در افغانستان فراهم کنند. هر چند این با روحیه عمومی مردم و طالبان همراستا نیست و بعید است آمریکا بتواند در امور داخلی افغانستان مجددا امکان دخالت پیدا کند.
سخنران بعدی اختصاص داشت به آقای دکتر صدرالحسینی کارشناس ارشد مسایل منطقه با عنوان "افزایش قدرت نظامی ارتش و کمیتههای مردمی یمن؛ نقش مردم و قبایل و چشم انداز آینده تحولات" چنین اظهار نمود که حرکت عمومی مردم یمن برای حفظ استقلال و ایجاد حکومت از سالیان گذشته وجود داشته و همیشه در این رابطه عربستان به عنوان کشور مخل و تحقیر کنندهی مردم یمن (با طرح ادعاهایی، چون یمن یک استان عربستان است، انقلابیون یمنی چند قبیله بیشتر نیستند و...) اجازه نداده است که بتوانند استقلال لازم را داشته باشند و لذا موضوع مبارزات مردم یمن موضوع جدید نیست.
انصارالله توانست از تمام تجربیات جنبشهای مردمی و مجاهد فلسطین، در قالبهای مختلف و از حزب الله استفاده کند و علیرغم اتهامات وارده بر آنان از سوی دشمنان مبنی بر عدم استقلال از جمهوری اسلامی و یا سایر نیروهای مقاومت، رشد مضاعفی نموده اند. آنها اثبات کرده اند که مستقل بوده و از فکر، راهبرد، هدف، نقشه و تاکتیک مستقل برخوردار هستند و این به نفع مردم در حقیقت یمن و انصار الله است.
وی افزود، انصار الله دیگر قوم و قبیله نیست. خود ساختگی معنوی و پشتوانهی معنوی، بسیار به انصار الله در حوزه رهبری و فرماندهی عالی کمک کرده است. به آنان میتوان لقب فرماندهی کل در یمن را داد، چون تمام مسائل و مقدرات مردم یمن در اختیار سید عبدالملک است و توانسته اند در لایههای مختلف اجتماعی نفوذ کرده و روسای قوم، اقوام و اقشار مختلف را با جامعیتی که به اهداف خود داده است، بخش اعظمی از گروهها جریانات سیاسی قومی، قبیلهای و حتی غیر مسلمانان را به سمت خود بکشاند. همچنین بعد قدرت دیپلماسی و سطوح گفتگوی بین المللی آنها ارتقاء یافته است و نماینده سازمان ملل که در واقع نماینده قدرتهای استکباری است در برابر انصار الله مینشیند و گفتگو میکنند.
کارشناس مسایل منطقه در حوزه اقتصادی مقاومت ادامه داد: امروزه اقتصاد مقاومتی به مفهوم واقعی در یمن و بخش شمالی یمن در حال اجرا است. زیرا با محاصرهی ۳۶۰ درجهای یمن، نیازمندیهای مردم یمن از نظر ارتزاق عمومی چگونه تامین میشود؟ درحالی که برخی شایعاتی مبنی بر تامین معیشت یمن از سوی ایران را مطرح میکنند، کمبود غذا و عدم بهداشت و... واقعی است. اما مردم یمن دست بر دست نگذاشتند. زیرساختهای یمن نه یکبار بلکه براساس بانکهای اطلاعاتی تخریبی عربستان، چند ۱۰ بار زیر و رو شده است، اما آنها خود را همچنان اداره میکنند.
صدرالحسینی با وجود وضع وخیم معیشت و در برابر طرح پرسش آنکه چشم انداز مقاومت در یمن چیست چنین اظهار کرد که محمد بن سلمان قول داده بود که ۲ هفته بعد از ائتلاف ضد یمن (که اکنون غیر از عربستان و بخشهایی از امارات از آن چیزی باقی نمانده است) وضعیت یمن را به صورت سابق بازگرداند. اما در حال حاضر مردم به مدت ۷ سال مقاومت میکنند و کار به مرحلهای رسیده است که آنها در خصوص قیمت نفت در حوزهی بین الملل بر بورس عربستان تاثیرات مستقیم دارند و براساس این روند شناسی میتوان چشم اندازهای آینده را روشن دانست.
مساله آخر که توسط این کارشناس مطرح گردید محاصره رسانهای است که توسط استکبار انجام میشود و اخبار ارائه شده به جهان با رویکرد انتفاعی آنان انجام میشود. وی هم چنین یادآور شد که محاصره غذایی و دارویی و... یمن، به این موارد محدود نشده و خبرگزاریهای مختلف در یمن هنوز دفتر ندارند. هرچند در این میان مردم و انصار الله یمن نیز به خبرنگاران خارجی اعتماد لازم را ندارند. به تدریج در این سالها نیروهای یمنی به تلویزیون ملی و خبرنگار و... در حال تجهیز هستند، اما توان رقابت با هژمون رسانهای استکباری و یمن هراسیها آنها را ندارند.