به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، مجله آمریکایی «یورو آسیا ریویو» ضمن انتشار تحلیل فوق نوشته، بحران هستهای ایران را ایالات متحده آمریکا در طول سالیان متمادی و اغلب با همدستی اروپا پدید آورده است. گرت پورتر پژوهشگر قدیمی، این بحران را «دستساز آمریکا و اسرائیل» میداند.
رهبران ایران، آیتالله خمینی و آیتالله خامنهای و سایر مقامات ارشد این کشور بارها به صراحت اعلام کردهاند که ساخت بمب هستهای خلاف اعتقادات و فقه اسلامی است. باور این نکته برای من دشوار نیست. ایران حتی در زمان جنگ عراق حاضر نشد از سلاحهای شیمیایی استفاده کند، چرا که استفاده از این سلاحها را غیراسلامی میدانست.
در جنگ ایران و عراق، تهران بر ارزشهای خود پایبند ماند، حال آنکه آمریکا اینگونه نبوده و از اصول اخلاقی خودش (چه اصول مسیحیت و چه اصول مبتنی بر روشنفکری سکولار) پیروی نکرد. واشنگتن- همانند بسیاری از دولتهای اروپایی- تسلیحات و اطلاعات پیشرفته را در اختیار صدام حسین گذاشت.
در سال 2004، جورج بوش آشکارا از تایید توافق بین ایران و انگلیس، آلمان و فرانسه خودداری کرد، توافقی که ایران را متعهد میکرد برنامه هستهای کاملاً محدودی را دنبال کند که تهدید گسترش سلاحهای هستهای به شمار نمیرفت. بوش با هدف «تغییر رژیم» این توافق را مسموم کرد.
بوش یافتههای سازمان برآورد اطلاعات ملی دولت خودش در سال 2007 میلادی را نادیده گرفت. طبق این یافتهها، ایران تحقیقات مربوط به تسلیحات هستهای را در سال 2003 متوقف کرده بود.
اکنون، در دوران ریاست جمهوری جو بایدن، آمریکا با دشواری بسیار در تلاش است تا رابطهای مبتنی بر اعتماد را با رهبران ایران ایجاد کند. اما اگر واشنگتن بخواهد تهران را متقاعد کند که سیاست ایالات متحده واقعاً تغییر کرده است، باید بیشتر به سمت موضع ایران متمایل شود. قابل درک است که ایرانیها نسبت به لغو توافق برای بار دوم توسط آمریکا در آینده محتاط باشند. هیچکس نمیتواند از این بابت آنها را سرزنش کند.
کسی که اعتماد را از بین برده مسئول اعتمادسازی دوباره است. در مذاکرات کنونی وین آمریکا باید به تقصیر خود اذعان کند. فقط در این صورت است که توافق نهایی حاصل خواهد شد و ترس از دستیابی ایران به بمب هستهای به پایان خواهد رسید.