سیدحمیدرضا میررکنی در حسینیه دانشجو مطرح کرد: ادبیات قرآن در خصوص برائت بسیار گویا است. کافی است ما به این فکر کنیم که امام حسین (ع) اصلا به چه دلیل به میدان آمد؟ حضرت در آن نامهای که برای برادرشان دارند، تصریح میکنند که من آمدهام تا امر به معروف و نهی از منکر کنم. این معنای تعلیم علوم دینی نیست بلکه به معنای بلند کردن صدای توحید است. زمانی اسلام دستور به امر به معروف و نهی از منکر میدهد که قصد دارد صدای توحید بلند شود. در یک کلام، همانطور که رهبری اشاره کردند، اسلام و توحید میخواهند آدمی را از هرآنچه غیر خدا است، آزاد کنند. این انسان گرفتار حرفهای بیرونی، امیال درونی و... است. اینها مواردی هستند که در عصر ما اهمیت خاصی پیدا کردهاند. اگر در چهار قرن گذشته افرادی وجود داشتند که از نظر فردی درگیر این موارد بودند، اکنون یک تمدن گرفتار وجود دارد و شعارش عریانی است.
سیدحمیدرضا میررکنی در حسینیه دانشجو مطرح کرد: کار ما وقتی مضمونی همچون ماجرای سیدالشهداء و عاشورا را داریم، کار دشواری نیست. فقط کافیست در میان خودمان تقریرهای فرقهای از ماجرای عاشورا را بزداییم. قرآن میفرماید اگر میخواهی باطل را مورد ابطال قرار دهی، بجای آن باید حق را حاضر سازی؛«جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ». چند سالی است که در هیاتها و منابر این انگاره را که ماجرای سیدالشهداء و مقابله ایشان با دستگاه یزید و بنی امیه امتدد ماجرای سقیفه بود بیان میشود. حتی بعضی از این هیاتها این موضوع را به سنبل خود تبدیل کردهاند. بنابر تقریری این حرف درست است و ما آن را میپذیریم اما این بیسلیقگی در تبیین مکتب امام حسین(ع) است.
عضو شورای سردبیری مجله سوره در گفتگو با خبرنگار دانشجو: آنچیزی که در نهایت از شهید آوینی به عنوان جوهره کار او میتوانیم ببینیم تلاش و مجاهدت مدام شهید آوینی است، حالا اینکه این مجاهدت در چه نقطهای مستقر و از سرگذارنده طبعا قابل تجویز و توصیه برای همه نیست. آوینی یک ذخیره از زیست روشنفکر دارد که در ادامه زندگی خود به هر حال از آن ذخیره هم استفاده میکند، اما این چیزی نیست که کاراکتر آوینی بر اساس آن شکل گرفته باشد، زیست روشنفکری مقوم شهید آوینی نیست و آنچه در نهایت از آوینی میتوانیم سراغ بگیریم وجه غیر شوخی برداری که شهید آوینی بر سر حق و باطل دارد، یعنی ما از روشنفکر جماعت توقع این داریم که بر سر راحتی به جنگ و جدال با کسی بپردازد، اما بر سر حق و باطل نه!
عضو شورای سردبیری در گفتگو با خبرگزاری دانشجو: اینکه آوینی چه کرده؟ میخواهم روی شهودات انقلاب اسلامی بایستم، حرفهای نظری متعددی میتوان پیش کشید یا گفتگو کرد، اما سوره این نیست. آوینی در سرمقاله اول مجله سوره میپرسد: به کجا میرویم؟ که این پرسش اصلی انقلاب اسلامی است و با دوگانه پاسخ میدهد و روی این دوگانه میایستد. اینکه ما در دورهای که باید مشهودات انقلاب اسلامی را به زبان میآوردیم از سر نداری و فقر خودمان را مشغول بحثهای نظری کردیم و این باعث شد که بعدا با بچه حزب اللهیهایی دچار شدیم که متحیراند و حیران ماندند. حتی آنجایی که امیدوار است باز حیران است در همین دوره فتنه اخیر شش ماهه با بچه حزب اللهیهایی که متحیراند این محصول این است که ما از نقطهای که شهید آوینی در آن ایستاده بود که مشهودات انقلاب اسلامی را روایت میکرد پا پس کشیدیم و مشغول بحثهای نظری کردیم.