آخرین اخبار:
کد خبر:۱۲۷۴۲۶۷

اهداف مشروع ایران برای حمله به تاسیسات انرژی رژیم صهیونیستی

از روز شنبه ۲۴ خرداد حملات ایران و اسرائیل به زیرساخت‌های انرژی یکدیگر آغاز شد. برخلاف ایران که از منابع و پالایشگاه‌های متعدد بهره‌مند است، اسرائیل به تعداد محدودی از میادین گازی و نفتی، نیروگاه‌ها و پایانه‌های نفتی وابسته است و ایران با هدف قرار دادن چند نقطه کلیدی از تاسیسات انرژی این رژیم، می‌تواند آن را زمین‌گیر کند.
اهداف مشروع ایران برای حمله به تاسیسات انرژی رژیم صهیونیستی

به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، ۲۴ خرداد، روز مهمی در جنگ میان ایران و اسرائیل بود و به‌طور رسمی حملات به زیرساخت‌های انرژی دو طرف آغاز شد. رژیم صهیونیستی بعد از ظهر شنبه ۲۴ خرداد برای اولین بار تاسیسات انرژی ایران را با حمله به فاز ۱۴ پارس جنوبی و مخازن LNG پالایشگاه گازی فجرجم، شروع کرد. در ادامه ایران نیز در پاسخ به این حمله، بامداد ۲۵ خرداد پالایشگاه حیفا، تأسیسات حیاتی برق رژیم صهیونیستی و مخازن آمونیاک را مورد هدف قرار داد که برخی تصاویر منتشر شده از این حملات نشان دهنده آسیب قابل توجه به زیرساخت‌های انرژی مورد هدف بوده است. حملات ایران به زیرساخت‌های انرژی این رژیم محدود به پالایشگاه حیفا نبوده و روز گذشته نیز یکی از نیروگاه‌های آن را مورد هدف قرار داد.

 

سرزمین اشغالی با مساحتی حدود ۲۲ هزار کیلومتر مربع، دارای ۱۷ نقطه حساس و حیاتی در حوزه انرژی است که در صورت ادامه حملات، ممکن است بار دیگر در تیررس موشک‌های ایرانی قرار گیرند و این رژیم را با بحران‌های جدی مواجه سازند. برخلاف ایران که از منابع و پالایشگاه‌های متعدد بهره‌مند است، اسرائیل به تعداد محدودی از میادین گازی و نفتی، نیروگاه‌ها و پایانه‌های نفتی وابسته است. به همین دلیل، هدف قرار گرفتن همین مراکز حساس می‌تواند خسارات چشمگیری به این رژیم وارد کند. به عبارتی دیگر، با ادامه روند جنگ و حمله به زیرساخت‌های انرژی، رژیم صهیونیستی نسبت به ایران آسیب‌پذیرتر بوده و با هدف قرار گرفتن چند نقطه کلیدی، در معرض مخاطره جدی قرار خواهد گرفت.

 

اسرائیل برای تأمین انرژی خود از سه منبع اصلی نفت، گاز طبیعی و زغال‌سنگ استفاده می‌کند که به ترتیب سهمی معادل ۳۹ درصد، ۴۲ درصد و ۱۲.۵ درصد از سبد انرژی این کشور دارند. این بدان معناست که بیش از ۸۰ درصد کل انرژی مصرفی اسرائیل وابسته به نفت و گاز است. گاز مورد نیاز این رژیم از میادین گازی داخلی تأمین می‌شود و بخش قابل توجهی از نفت مصرفی نیز از طریق واردات به کشور وارد می‌شود؛ ضمن اینکه مقدار محدودی نیز از میادین نفتی داخلی استخراج می‌شود. به‌طور کلی، شش نقطه حساس که شامل سه میدان گازی و نفتی، خطوط لوله انتقال نفت، بنادر تجاری، نیروگاه‌ها و پالایشگاه‌های اسرائیل است، به‌عنوان نقاط ضعف کلیدی اسرائیل شناخته می‌شوند و حمله به این مراکز می‌تواند این رژیم را فلج کند.

 

میادین گازی، ضربه‌گاه اصلی برای فروپاشی زیرساخت‌های رژیم صهیونیستی

رژیم صهیونیستی برای تأمین گاز طبیعی مورد نیاز خود، به سه میدان اصلی یعنی لویاتان، تامار و کاریش متکی است. مجموع تولید سالانه گاز طبیعی از این میادین حدود ۲۳.۵ میلیارد مترمکعب برآورد می‌شود. از این میزان، به‌طور متوسط سالانه ۱۱ میلیارد مترمکعب آن به خارج از سرزمین‌های اشغالی صادر می‌شود.

 

میدان لویاتان، به‌عنوان بزرگ‌ترین ذخیره گاز رژیم، سالانه حدود ۱۲ میلیارد مترمکعب گاز تولید می‌کند و به تنهایی بیش از نیمی از نیاز داخلی این رژیم را پوشش می‌دهد. همچنین، نزدیک به ۷۰ درصد از برق تولیدی اسرائیل، به گازی که از این میدان استخراج می‌شود وابسته است، که همین موضوع جایگاه این میدان را در تأمین انرژی بسیار حیاتی می‌کند.

 

پس از آن، میدان گازی تامار قرار دارد که سالانه حدود ۱۰ میلیارد مترمکعب گاز تولید می‌کند. بخش عمده‌ای از گاز این میدان به مصرف داخلی اختصاص دارد و به عنوان دومین منبع مهم گاز طبیعی اسرائیل شناخته می‌شود.

 

در رتبه سوم نیز میدان کاریش قرار دارد که تولید متوسط آن به حدود ۶.۵ میلیارد مترمکعب در سال می‌رسد. گاز استخراج‌شده از این میدان عمدتاً برای صادرات به کشور‌هایی نظیر مصر و اردن مصرف می‌شود.

 

سوخت‌رسان‌های اسرائیل، هدفی آسان برای موشک‌های ایرانی

رژیم صهیونیستی به منابع نفتی قابل‌توجهی دسترسی ندارد و به همین دلیل، بخش عمده‌ای از نیاز نفتی خود را از طریق واردات تأمین می‌کند. این در حالی است که نفت حدود ۴۰ درصد از ترکیب سبد انرژی این رژیم را به خود اختصاص داده است. در حال حاضر، تنها دو میدان نفتی در سرزمین‌های اشغالی فعال هستند که مجموع تولید آنها کمتر از ۴۰ هزار بشکه در روز است.

 

میدان نفتی حلتس که در نزدیکی بندر اشکول قرار دارد، با ظرفیت تولید روزانه ۲۵ هزار بشکه، به‌عنوان بزرگ‌ترین میدان نفتی اسرائیل شناخته می‌شود. میدان دیگر، یعنی مجد، روزانه در حدود ۱۰ هزار بشکه نفت تولید می‌کند. با توجه به این ارقام، روشن است که تولید داخلی پاسخ‌گوی نیاز مصرفی نیست.

 

مصرف روزانه نفت در اسرائیل نزدیک به ۳۰۰ هزار بشکه برآورد می‌شود که بیش از ۲۵۰ هزار بشکه از آن از خارج وارد می‌شود و تنها بخش اندکی از طریق منابع داخلی تأمین می‌گردد.

 

قزاقستان و آذربایجان با تامین ۴۰ و ۲۵ درصد از نیاز اسرائیل به نفت، بزرگترین صادرکنندگان این منبع انرژی به رژیم صهیونیستی هستند. این دو کشور به طور میانگین، ۶۰ درصد از نفت موردنیاز اسرائیل که معادل ۱۳۰ تا ۱۴۰ هزار بشکه در روز است را، تامین می‌کنند.

 

با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از نفت مورد نیاز رژیم صهیونیستی از طریق کشور‌های قزاقستان و آذربایجان تأمین می‌شود، خطوط انتقال این منابع انرژی، نقش مهمی برای اسرائیل دارند. در نتیجه، حمله به این خطوط لوله می‌تواند به‌عنوان یک ابزار بازدارنده یا در پاسخ به جنایات این رژیم برای اختلال در زنجیره تأمین انرژی مورد استفاده قرار گیرد.

 

خط لوله باکو–تفلیس–جیهان یکی از مسیر‌های مهم انتقال نفت از آذربایجان به دریای مدیترانه به‌شمار می‌رود. این مسیر از باکو آغاز می‌شود، پس از عبور از تفلیس در گرجستان، به بندر جیهان در جنوب ترکیه می‌رسد. در این بندر، نفت به نفتکش‌ها تحویل داده می‌شود تا مسیر دریایی خود را ادامه دهد. این خط که توسط شرکت بریتیش پترولیوم اداره می‌شود، ظرفیتی معادل ۱.۲ میلیون بشکه در روز دارد و حدود ۴۰ درصد از نفت مورد نیاز اسرائیل، یعنی حدود ۱۰۰ هزار بشکه در روز، از طریق همین مسیر تأمین می‌شود.

 

خط لوله تنگیز–نُوُروسیسک به‌عنوان مسیر اصلی صادرات نفت قزاقستان، نقشی کلیدی در انتقال انرژی این کشور ایفا می‌کند. این خط از بندر تنگیز در قزاقستان آغاز شده و پس از عبور از خاک روسیه، به بندر نُوُروسیسک در ساحل دریای سیاه می‌رسد. ظرفیت انتقال آن ۱.۴ میلیون بشکه در روز است. هرچند تنها بخشی از نفت عبوری از این مسیر به اسرائیل صادر می‌شود، اما با توجه به سهم بالای قزاقستان در تأمین نفت این رژیم، آسیب به این خط نیز می‌تواند تبعات جدی برای امنیت انرژی تل‌آویو داشته باشد.

 

 بنادر اسرائیل خوراک موشک‌های ایران

علاوه بر موارد ذکر شده، بنادر حیفا، اشکلون و ایلات از مهم‌ترین گلوگاه‌های تجاری این رژیم هستند و به‌عنوان نقاط کلیدی برای صادرات و واردات نفت و فرآورده‌های سوختی عمل می‌کنند. بندر اشکلون مهم‌ترین پایانه نفت خام است که روزانه ۱۸۰ هزار بشکه نفت و فرآورده‌های نفتی را وارد رژیم صهیونیستی می‌کند. پایانه و انبار نفتی اشکلون از مهم‌ترین تاسیسات نفتی در رژیم صهیونیستی است که در بندر اشکلون قرار دارد و به دلیل موقعیت استراتژیک خود، به عنوان یکی از نقاط کلیدی برای واردات و صادرات نفت و فرآورده‌های نفتی شناخته می‌شود. میلیون‌ها بشکه در این پایانه ذخیره شده است که نقش مهمی در تامین انرژی داخلی دارد.

 

بندر حیفا بزرگ‌ترین بندر نفتی رژیم صهیونیستی است که نقش حیاتی در تجارت و تأمین انرژی این رژیم دارد و حدود ۴۰ درصد از کل تجارت خارجی اسرائیل از طریق این بندر انجام می‌شود. این بندر به پالایشگاه حیفا متصل است که مهم‌ترین پالایشگاه این رژیم به شمار می‌رود. بندر حیفا ظرفیت واردات روزانه ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار بشکه نفت خام را دارد، اما براساس آخرین آمارها، روزانه ۴۰ هزار بشکه از این طریق وارد اسرائیل می‌شود. به‌طور کلی، سالانه حدود ۳۰ میلیون تن کالا که شامل نفت، فرآورده‌های نفتی و دیگر کالا‌ها است، از طریق این بندر جابه‌جا می‌شود.

 

بندر ایلات اگرچه در مقایسه با بنادر مدیترانه‌ای مانند اشدود و حیفا کوچکتر است، اما نقش حیاتی در حمل و نقل محموله‌های فله و واردات خودرو ایفا می‌کند. این بندر در بیشتر مواقع برای تجارت با کشور‌های آسیای شرقی مورد استفاده قرار می‌گیرد و به‌طور کلی حدود ۸ درصد از تجارت خارجی اسرائیل از این طریق انجام می‌شود.

 

پالایشگاه‌های حیفا و اشدود گزینه‌های روی میز

پالایشگاه‌های حیفا و اشدود دو مرکز اصلی فرآوری نفت در اسرائیل به شمار می‌روند که نفت وارداتی و تولیدات داخلی را فرآورش می‌کنند. ظرفیت پالایش نفت در پالایشگاه حیفا حدود ۲۰۰ هزار بشکه در روز است، در حالی که پالایشگاه اشدود با ظرفیت ۱۰۰ هزار بشکه در روز، دومین واحد بزرگ پالایش در این رژیم محسوب می‌شود. به‌طور کلی، توان عملیاتی کل پالایشگاه‌های اسرائیل روزانه حدود ۲۷۵ هزار بشکه نفت است که عمدتاً توسط این دو پالایشگاه تأمین می‌شود.

 

 نیروگاه‌های برق اسرائیل، ستون فقرات انرژی که در تیررس ایران قرار دارد

مجموع ظرفیت نیروگاه‌های حرارتی اصلی رژیم صهیونیستی حدود ۸۶۲۳ مگاوات است که از طریق پنج نیروگاه تولید می‌شود. با توجه به نقش حیاتی این نیروگاه‌ها در تأمین برق اسرائیل، این مراکز می‌توانند در فهرست اهداف مشروع ایران قرار گیرند. هر پنج نیروگاه مذکور ستون فقرات تولید برق در سرزمین‌های اشغالی به شمار می‌روند و از آن‌جا که رژیم صهیونیستی فاقد تنوع بالا در زیرساخت‌های انرژی است، هدف قرار گرفتن هر یک از آنها می‌تواند اختلالی جدی در شبکه برق این کشور ایجاد کند.

 

 نیروگاه توربین بخار اوروت رابین در شهر حیفا واقع شده و با ظرفیت ۲۵۹۰ مگاوات، یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های تولید برق حرارتی در اسرائیل به شمار می‌رود. نیروگاه دیگری که در تل‌آویو واقع شده، نیروگاه توربین بخار روتنبرگ نام دارد که با ظرفیت ۲۲۵۰ مگاوات فعالیت می‌کند. در شمال اسرائیل، نیروگاه سیکل ترکیبی هاگیت فعالیت می‌کند که با ظرفیت ۱۳۷۱ مگاوات از سال ۲۰۰۲ به شبکه برق متصل شده است. علاوه بر این، نیروگاه دوگانه‌سوز اشکول در جنوب اسرائیل واقع شده و با ظرفیت ۹۱۲ مگاوات از سال ۱۹۷۴ به بهره‌برداری رسیده است. این پروژه تحت مدیریت شرکت Dalia Power Energies است و نقش مهمی در تأمین برق منطقه جنوبی رژیم دارد. در نهایت، نیروگاه هارویت (تزافیت) که از سال ۲۰۱۵ فعالیت خود را آغاز کرده، با ظرفیت ۹۰۰ مگاوات در شهر اورشلیم قرار دارد.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار