به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، اردیبهشت سال جاری تهران به مدت ۱۱ روز میزبان خانم «النا دوهان» به عنوان گزارشگر ویژه آثار منفی اقدامات قهری یکجانبه بر حقوق بشر از ایران بود. در این مدت گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل با بسیاری از افراد، نهادها، مسئولین و سمنهای فعال در حوزههای مختلف دیدار و گفتگو کرد تا وضعیت آثار تحریمهای یکجانبه را بر فعالیتهای مختلف و کسب و کار و سلامت جسمی و روحی مردم را که تا پیش از آن در گزارشات متعددی مطالعه کرده بود را از نزدیک مشاهده و درک کند.
نکته قابل توجه اینجاست که، تمامی دیدارهای صورت گرفته از سوی خانم گزارشگر کاملا طبق برنامه ریزی قبلی وی بوده و دولت ایران در این زمینه دخالتی نداشته است.
«خانم دوهان» علاوه بر بازدید از برخی مراکز درمانی و دارویی و شهرهای اصفهان و کرج، با نمایندگان دستگاههای متولی در حوزههای بهداشت، دارو، غذا، هوائی، بیمه، بانک، حمل و نقل، مسکن، انرژی، کشاورزی، اقتصاد، میراث فرهنگی و گردشگری، پناهندگان، مدیریت بحران، کار و تامین اجتماعی، زنان، کودکان، بهزیستی، هلال احمر، ورزش و همچنین اساتید دانشگاه، سازمانهای مردم نهاد، بخش خصوصی، بیماران تالاسمی، بیماران پروانهای و جانبازان شیمیایی نیز دیدار و از نزدیک با آنان گفتگو و جنبههای مختلف آثار و تبعات تحریمهای یکجانبه علیه حقوق ملت ایران را بررسی کرد.
اما این همه ماجرا نیست، ایران ۱۷ سال پیش میزبان گزارشگر ویژه دیگری از سازمان ملل بود و دیگر بنا به دلایل مختلف از جمله ممانعت طرفهای خارجی، این مدت هیچ گزارشگر موضوعی و ویژه دیگری به ایران سفر نکرده بود.
در خصوص سفر خانم دوهان نیز شرایط همچون نفرات قبلی بود، هجمهها و فشارهای زیادی بر خانم گزارشگر وارد آمد تا بلکه از سفرش به تهران منصرف شود، اما این بار داستان آنطور که مخالفین سفر تمایل داشتند پیش نرفت و خانم دوهان استقلال عمل خود را حفظ کرد.
وی پس از پشت سرگذاشتن فشارهای سنگین قبل از سفر و حضور ۱۱ روزه در ایران و انجام دیدارهای متعدد ذکر شده در سطور فوق، در نشستی خبری با رسانههای حاضر در ایران به بیان بخشی از دیده ها، شنیدهها و درکش از آثار تحریمهای یکجانبه علیه ایران پرداخت.
یکی از نکات جالب این نشست خبری پاسخ خانم گزارشگر به پرسش یکی از خبرنگاران در خصوص مخالفتهای صورت گرفته با سفرش به تهران بود، خانم دوهان گفت: «مخالفین سفر من به تهران همان موافقین تحریمها علیه ایران هستند.»
در این گفتار میتوان به صورت اجمال به برخی از یافتههای خانم دوهان پس از انجام دیدارهایش اشاره کرد:
_ تحریمهای یکجانبه موجود علیه ایران، حداقل تعهدات ناشی از معاهدات جهانی و منطقهای حقوق بشر را نقض میکند.
_ تحریمهای اولیه و ثانویه، تهدید به تحریم و پایبندی بیش از حد به تحریم ها، بطور ماهوی باعث تشدید وضعیت بشردوستانه در ایران در ایران شده است.
_ تحریمها بر حق آموزش، همکاریهای بین المللی علمی، ورزشی و فرهنگی نیز تاثیر گذاشته اند.
_ چالشهای اقتصادی ناشی از اقدامات قهری یکجانبه و فقدان همکاریهای بین المللی بر اساس اصل مسوولیت مشترک، مانع ارائه کمکهای پایدار دولت به گروه آسیب پذیر میشود.
اما این نیز پایان ماجرای «مهمان تهران» نبود؛ خانم دوهان پس از برگشت از ایران و انجام ماموریتش، با دور جدید و گسترده تری از فشارهای رسانهای موافقین و مسببین تحریمها علیه ایران مواجه شد.
آنها با انجام مجموعه اقداماتی تلاش به تخریب چهره وی کردند تا بلکه بتوانند بر گزارش نهایی ارائه شده از سوی «النا دوهان» در شهریور سال جدید اثرگذاشته و آن را بی اعتبار جلوه دهند.
از جمله اقدامات آنها میتوان به متهم کردن خانم دوهان به دریافت رشوه از سوی چین و روسیه اشاره کرد! این اقدام آنها نشان از تعمد موافقین تحریمهای ایران در فریب افکار عمومی و تخریب چهره گزارشگر ویژه سازمان ملل داشت که استقلال خودش را در این سفر به همگان اثبات کرده بود.
واقعیت مطلب این است که گزارشگران موضوعی سازمان ملل که حدودا ۵۰ نفر میباشند، همگی با کمکهای مالی داوطلبانه دولت ها، افراد و سازمانهای مختلف مردم نهاد به انجام وظایف خود میپردازند و درآمد دیگری ندارند.
این کمکهای مالی داوطلبانه هم به صورت رسمی به حساب مشخصی به دفتر کمیسر عالی سازمان ملل واریز میشود. حال سوال اینجاست که چرا موافقین و مسببین تحریمها علیه ایران به هر اقدام غیر اخلاقی و نادرستی جهت تحت فشار قراردادن «مهمان تهران» متوسل میشوند؟
مسببین تحریمهای گسترده یکجانبه قهری علیه ایران بجای آنکه پاسخگوی اقدامات ناقض حقوق بشری خود در قبال مردم ایران باشند، با فراری رو به جلو تلاش میکنند تا آثار اقداماتشان علیه مردم ایران کمتر دیده و شناخته شود.
آنها نگران این مطلب هستند که گزارش نهایی «النا دوهان» بتواند زمینه ساز محکومیت بین المللی تحریمها علیه ایران را فراهم آورد و آنها را وادار به پاسخگویی در قبال اقدامات ناقض حقوق بشری اشان کند.
* تقویت قابل توجه قدرت هستهای و نظامی کشور/ اولویت اساسی ایران در عصر بدونِ برجام
معادله هستهای ایران و روند مذاکرات اتمی وین، روزهای عجیب و البته مبهمی را سپری میکند. در روزهای اخیر و در پی ایجاد رکود در روند مذاکرات که تا حد زیادی ناشی از پافشاری ایران بر درخواستهایی نظیر ضرورت خارج شدن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا (FTO) و در نقطه مقابل، خودداری دولت بایدن از پذیرش این مساله بوده، «انریکه مورا» معاون مسوول سیاسی خارجی اتحادیه اروپا و البته امیر قطر به ایران سفر داشتند. اندکی بعد نیز «ابراهیم رئیسی» رئیس جمهور کشورمان به عمان سفر کرد.
سفرها و رایزنیهایی که همگی در کنار هم، پالسهای مثبتی را مبنی بر باز شدن احتمالی گره مذاکرات و احیای روند مذاکرات وین و در دسترس بودن یک توافق، صادر میکردند. با این همه، پس از ترور اخیر شهید «حسن صیاد خدایی» در تهران به دست عوامل ناشناس که به احتمال زیاد وابسته به رژیم صهیونیستی بوده اند و در عین حال، انتشار اخباری دال بر اینکه دولت بایدن چند ماه مانده به انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا، به نخست وزیر اسرائیل وعده داده که همچنان سپاه را در فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا حفظ خواهد کرد، بار دیگر تحلیلگران را واداشته تا از شانس پایین احیای برجام سخن بگویند. البته که «رابرت مالی» نیز به تازگی در موضعگیری گفته که در خوشبینانهترین حالت، احتمال و شانس دستیابی به یک توافق در قالب مذاکرات وین، ضعیف است.
در این چهارچوب، سناریوی شکست مذاکرات و ضرورت آمادگی کشور برای کنار آمدن با عصرِ بدون برجام، محور مباحثات و مناظرات بسیاری از صاحب نظران و تحلیلگران شده است. سوالی اصلی نیز در این چهارچوب این مساله ساده است: آینده ایران در عصر بدون برجام چگونه خواهد بود؟ “حمید رضا ترقی» در پاسخ به پرسش مذکور معتقد است: «به طور طبیعی از ظاهرِ تحولات اینطور بر میآید که آمریکا قصد ندارد شرایط ایران را برای احیای برجام بپذیرد. اگر این روند ادامه یابد، برجام به صورت طبیعی شکست خواهد خورد و در صورت تحقق این سناریو نیز، ایران که در چهار سال اخیر، تحت سنگینترین تحریمهای تاریخ معاصر قرار داشته و دارد، عملا سعی خواهد کرد تا خود را با فضای تحریمی وفق داده و تلاش کند که آثار تحریمها را تا جای ممکن خنثی کند. البته که اکنون نیز شاهدیم که استقبال چندانی در ایران، از دستیابی به یک توافق وجود ندارد». ترقی خاطر نشان کرد: «در واقع، علی رغم فشارهای اقتصادی زیاد، اقتصاد کشور از «شرطی شدگی» خارج شده و مسیر خود را با پذیرش واقعیتِ تحریمها ادامه میدهد. به طور طبیعی تصمیم سختِ دولت «ابراهیم رئیسی» جهت حذف ارز ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی و اجرای طرح یارانهای جدید، حکایت از این دارد که دولت پیش بینی شکست مذاکرات احیای برجام را کرده بود و میدانست که احتمال دارد مذاکرات وین به نتیجه نرسد و از این رو، باید برنامه ریزیهای خود را با محوریت اقتصاد مقاومتی طراحی کند».