به گزارش خبرگزاری دانشجو؛ عرصه سیاسی آمریکا بار دیگر وارد دورهای از تنش و بحران شده است. در این راستا اخیرا نیروهای پلیس "اف بی آی/FBI" با طرح این گزاره که رئیس جمهور سابق آمریکا اسناد هستهای فوق محرمانه آمریکا را در اقامتگاه مسکونی خود در کالیفرنیای آمریکا نگهداری کرده، به عمارت "مار ا لاگو" هجوم برده و البته بر اساس آنچه مقامهای اف بیای اعلام کرده اند، اسناد قابل توجهی را نیز در این رابطه کشف کرده است.
در نقطه مقابل، ترامپ که استادِ جنجال سازی و جوسازیهای تبلیغاتی است با مظلوم نماییها مکرر، عاملا اصلی حمله به اقامتگاه خود را: بایدن، حزب دموکرات و مجموعهای از نخبگان در سایه و مخفی آمریکایی که وی آنها را رژیم میخواند دانسته و تاکید کرده که هدف اصلی آنها حذف ترامپ و ترامپیسم از عرصه سیاسی و اجتماعی آمریکا است.
تحت این شرایط، جمهوریخواهان نیز عملا در پسِ ترامپ متحد شده اند و اینطور به نظر میرسد که نوعی جبههبندی و منازعه جدی در عرصه معادلات سیاسی آمریکا ایجاد شده که در یک سوی آن ترامپ و حامیان وی و حزب جمهوریخواه قرار دارد و در نقطه مقابل نیز اف بی آی و جامعه اطلاعاتی-امنیتی آمریکا و نظام قضایی این کشور و حزب دموکرات حضور دارند. موضوعی که در نوع خود میتواند تبعات وخیمی را برای کلیتِ جامعه آمریکا به همراه داشته باشد. با این همه، اینطور به نظر میرسد که منازعات جاری میان ترامپ و اف بی آی، حاملِ چهار پیام عمده و محوری برای عرصه سیاسی آمریکا است که توجه به آنها کاملا ضروری به نظر میرسد.
۱: فروپاشی ساختاری آمریکا مسالهای کاملا جدی است
سیاستمداران آمریکایی سال هاست که با تعریف موقعیت کشور خود به مثابه یک قدرت برترِ هژمونیک در جهان، سعی داشته اند تا ظاهری زیبا، جذاب و یکپارچه را از کشورشان ارائه کنند و هرگونه شکاف و مشکلات حاد داخلی در آن را انکار کنند. این در حالی است که در سالهای اخیر به ویژه در چهارچوب تحولات جدید این کشور و به طور خاص حمله نیروهای اف بی آی به اقامتگاه ترامپ، این موضوع بیش از هر زمان دیگری روشن و آشکار شده که سطح تنشها و بحران در چهارچوب سیاست داخلی آمریکا به شدت بالا است.
در واقع، میزان قطبی گراییِ سیاسی در آمریکا به نقطهای رسیده که حزب جمهوریخواه حتی با علمِ به برخی اشتباهات ترامپ، برای مقابله با دموکراتها و مخالفان خود همه جوره از وی دفاع میکند و شخصِ ترامپ نیز به وضوح نهادهای رسمی حاکمیتی در آمریکا را به خیانت و توطئه چینی علیه خود متهم میکند. همان نهادهایی که در دوره خودِ وی نیز زمینه را جهت حضور او در قدرت فراهم کردند. شاید به همین دلیل باشد که فرانسیس فوکویاما نظریه پرداز مشهور آمریکایی که زمانی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از "پایان تاریخ" و برتری ایدئولوژی سرمایه داری و لیبرالیسم بر تمامی دیگر ایدولوژیهای جهان سخن گفت، از فروپاشی قریب الوقوع کشورش سخن میگوید و تاکید میکند که آمریکای کنونی شبیه به ساختمانی زیبا است که هر آن احتمال فروپاشی آن وجود دارد.
از این رو، در این فضا عملا منطق و عقلانیت از عرصه معادلات سیاسی آمریکا رخت بربسته و انتظار میرود که در صورت تشدید تنشها در چهارچوب سیاست داخلی آمریکا با محوریت پرونده جدید ترامپ و طرح اتهامات علیه وی مبنی بر افشا کردن برخی مفاد اسناد فوق محرمانه هستهای آمریکا به کشورهای دیگر، جبهه بندیها و تنشهای سیاسی در آمریکا ماهیت عیان تری را به خود بگیرند و بحرانهای جدی تری را در این کشور ایجاد کنند. گزارهای که حتی برخی را واداشته تا از احتمال وقوع جنگ داخلی در آمریکا در سالهای آتی سخن بگویند. از این منظر، تحولات اخیرِ مرتبط با یورش نیروهای اف بی آی به اقامتگاه ترامپ در کالیفرنیای آمریکا، به جلوهای عینی از فروپاشی ساختاری آمریکا و سستی سازوکارهای سیاسی این کشور تبدیل شده است.
۲: ترامپ به دنبال بهره برداریهای تبلیغاتی از جنجالها است
یکی دیگر از معانی تحولات اخیر با محوریت یورش نیروهای اف بی آی به اقامتگاه ترامپ در کالیفرنیای آمریکا این است که برخلاف برخی تصورات رایج، دونالد ترامپ از جنجال سازیها پیرامونِ خود لذت میبرد و با توجه به اینکه خودِ وی سیاستمداری پوپولیست و جنجالی است، تمام سعی خود را میکند تا روند جنجالها را به سمتی هدایت کند که تامین کننده منافع وی باشد. شاید به همین دلیل است که اساسا جامعه اطلاعاتی-امنیتی آمریکا با ترامپ و شخصیت وی مشکلات جدی و عمیقی را دارد.
در این راستا حتی شاهد بودیم که پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ نیز دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا هر آنچه میتوانستند را انجام دادند تا مانع از رئیس جمهور شدنِ ترامپ شوند. پس از انتخاب وی نیز همین نهادها پروندهای را با محوریتِ معاشرت ترامپ با زنان بدکاره در هتلی در مسکو ارائه کردند تا شاید از این طریق موقعیت وی را تضعیف کنند.
با این حال، همانطور که گفته شد، ترامپ جنجال و جنجال سازی را در راستای منافع خود میبیند و در همین مدت اخیر نیز شاهد بوده ایم که ترامپ با مظلوم نمایی و بسیج کردن تمامی جمهوریخواهان در پسِ خود، توانسته میزان اقبال عمومی به خودش را تا ۱۰ درصد افزایش دهد.
از این رو، در شرایط فعلی ترامپ جنجالهای جاری را نیز در این چهارچوب میبیند که اگر بتواند از آنها رهایی یابد، عملا راه بازگشت او به کرسی ریاست جمهوری آمریکا در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ آمرکیا هم تسهیل خواهد شد.
۳: حاکمیت آمریکا "تهدیدِ ترامپ" را جدی گرفته است
یکی دیگر از معانی تحولات اخیر با محوریت یورش نیروهای اف بی آی به اقامتگاه ترامپ در کالیفرنیای آمریکا این است که اساسا طبقه حاکمه آمریکا تهدید ترامپ را جدی گرفته اند. در این راستا شاهدیم که اتهامات جدید مطرح شده علیه وی، در قالب قانونی برسی میشوند که ذیل قوانین مرتبط با جاسوسی و امنیت ملی آمریکا است. در این چهارچوب اگر اف بی آی و دستگاه قضایی آمریکا بتوانند مدارکی معتبر را ارائه دهند که اسنادی بالاتر از درجه بندیِ "فوق محرمانه" در خانه ترامپ بوده اند و این اطلاعات به بیرون از آمریکا نیز درز پیدا کردهاند، امکان زندانی شدن و حتی اعدام ترامپ به شدت افزایش پیدا میکند.
در این فضا، اف بیای و دستگاه قضایی آمریکا با توجه به شناختی که از شخصیت جنجالی ترامپ دارند، بسیار بعید است که بی گدار به آب زده باشند و در این فضا آنها نیز خود را برای جنجال سازیهای ترامپ آماده کردهاند. دراین چهارچوب، معادله کلی نمایانگر این مساله است که حاکمیت آمریکا اساسا حضور مجدد ترامپ در مناصب عالی رتبه سیاسی این کشور را به صلاح آمریکا نمیداند و به هر نحو ممکن سعی دارد از تحقق این احتمال جلوگیری کند.
۴: احتمال وقوع جنگ داخلی در آمریکا کم نیست
همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، تنشهای جاری با محوریت ترامپ در آمریکا، تا حد زیاید گواهی بر این مساله هستند که به قدری عُمق شکافهای اجتماعی و سیاسی در آمریکا زیاد هستند و سیاستِ نفرت و خشم در آن اوج گرفته که در این میان حقیقت و عدالت به گمشدههای بنیادین جامعه آمریکا تبدیل شده اند و صرفا منافع حزبی و سیاسی در اولویت قرار دارند.
در این راستا آمریکای مدعی نظم و ثبات، احتمالا بار دیگر با رژههای عجیب و غریب طرفداران مسلح ترامپ در شهرهای گوناگون این کشور مواجه خواهد شد و خودِ ترامپ نیز با موضع گیریهایش به تحریک آنها میپردازد. در این فضا بزرگترین قربانیان، جامعه آمریکا و مردم آن هستند که اکنون با افزایش قبال توجه تیراندازیهای دسته جمعی، تشدید مشکلات اقتصادی و تورم، عمیق شدنِ نابرابریهای اجتماعی و دیگر چالش هلی اجتماعی دست به گریبان هستند. مسائلی که با توجه به فضای قطبی شده جامعه آمریکا، زمینههای لازم جهت ایجاد جنگ و درگیریهای گسترده داخلی در آمریکا را نیز فراهم میسازند.