گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، احمد تلوری- جمعی از دانشجویان در برخی دانشگاهها مانند دانشگاه علم و صنعت، تهران و شهید بهشتی در اعتراض به درگذشت خانم «مهسا امینی» تجمع کردند.
در این تجمعات نیز به مانند تجمعات روز گذشته برخی از دانشجویان با کف و سوت و سر دادن شعارهای ساختار شکنانه تلاش کردند تا راستای اهداف ضدانقلاب از فوت مهسا امینی بهره برداری سیاسی کنند.
همچنین جمعی از دانشجویان نیز در این تجمعات ضمن ابراز همدردی با خانواده مرحومه مهسا امینی و مردم کردستان سوء استفاده سیاسی از فوت مرحومه امینی را با سر دادن شعارهایی محکوم کردند.
به گفته گیلانی، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه علم و صنعت لیدرهای تجمع دانشجویان این دانشگاه از فارغ التحصیلان و برخی نیز افراد ناشناختهای بودند که در جمع دانشجویان معترض حضور یافته بودند و سعی در منحرف کردن تجمعات به سمت تشنج و انحراف داشتند.
وی بیان کرد: علی رغم انتشار شایعاتی در خصوص بازداشت دانشجویان معترض از سوی حراست دانشگاه علم و صنعت در فضای مجازی و کانالهای تلگرامی معاند؛ اما هیچ یک از دانشجویان توسط حراست بازداشت نشده اند.
به گفته گیلانی لیدرهای تجمع دانشجویان دانشگاه علم و صنعت تلاش میکردند تا تجمع را به سمت سر در ورودی دانشگاه بکشانند؛ اما با توجه به همزمانی این تجمع با نماز ظهر و عصر با اقامه نماز جماعت در این محل تلاش آنها ناکام ماند.
همچنین تجمع دانشجویان دانشگاه تهران نیز برای دومین روز برگزار شد. در این تجمع نیز دانشجویان انقلابی ضمن ابراز همدردی با خانواده مهسا امینی و مردم کردستان بهره برداری دانشجویان سوء استفاده گر از این حادثه را محکوم کردند.
همزمان با این تجمع بیانیه خواهران بسیج دانشجویی دانشگاه تهران نیز قرائت شد که متن آن به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«أَنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ دُعَاءٌ إِلَى الْإِسْلَام» امر به معروف و نهى از منکر دعوت اسلام است.
حدود سه روز است که فوت یکی از فرزندان سرزمینمان، همهٔ مردم ایران را داغدار کرده است؛ مهسا_امینی، دختری که پس از بازداشت توسط پلیس امنیت اخلاقی و در حین طی کردن فرایند توجیهی از دنیا رفت. بسیج دانشجویی دانشگاه تهران نیز ضمن تسلیت، همدردی خود را با این غم اعلام میدارد.
همچنین از دستگاههای نظارتی مطالبه داریم که پس از حصول نتایج بررسیهای این پرونده در صورت وقوع تخلف با افراد خاطی برخورد شده و از تکرار مجدد هرگونه تخلفی در این زمینه جلوگیری شود و در صورت عدم وجود تخلف با عاملان دروغپراکنی برخورد جدی صورت بگیرد.
جریان دانشجویی مسلمان تماما از اصل مترقی حجاب در جهت حفظ کرامت انسانی دفاع کرده و حکومت اسلامی بر اساس شریعت و جلوگیری از حرام اجتماعی در این زمینه تکلیف دارد. همچنین محکومیت افرادی که دشمنی و کیننهتوزی با ملت شریف ایران دارند و جیرهخوری مستکبرانی که دستشان به خون جوانان این خاک آلوده است را جزو افتخارات خود میدانند و اساسا از هر موقعیتی جهت ضربه به ارزشهای فرهنگیِ ایرانی-اسلامی سواستفاده میکنند، امری ضروری است.
افکار و نیات سرشبکههای خارجنشین ترویج بیحیایی و مقابله با حجاب، درمورد ایران آنچنان مغرضانه، پلید و شیطانیست که در بزنگاههای مختلف یا با درخواست تحریم خارجی برای مردم مظلوم ایران و یا با دعوت به خشونت و خونریزی، خواهان تجزیه و نابودی مردم و کشور عزیز ما هستند.
جمهوری اسلامی ایران به عنوان نظامی برخاسته از آراء مردم و با تکیه بر قانون اساسیای که صراحتا در آن عنوان شده است همهی مردم ایران از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردار هستند، منطقا باید در تمامی شئون حکمرانی این مهم را سرلوحه امور قانونگذاری و تصمیمگیری خود قرار دهد. همانطور که رهبر انقلاب بارها بر لزوم محفوظ نگاه داشتن حقوق عمومی آحاد مردم تاکید داشتهاند و خطاب به مسئولان درخصوص حفظ حق مردم در ساحتهای گوناگون هشدار دادهاند.
انقلاب اسلامی در تمام این سالها با پشتوانهی مردمی خود توانسته امنیت ملی را در سختترین شرایط حفظ کند و در این راه جوانانی به مرتبه رفیع شهادت رسیدند تا خون پاکشان متضمن این امر شود. با این حال از آنجایی که شکل گیری یک وضعیت اجتماعی، تحلیل تکخطی ندارد و متغیرهای مختلفی در آن دخیل هستند لازم است موضع خود را از وضعیت فعلی به صورت تحلیلی بیان کنیم:
۱. چندپارگی در حکمرانی فرهنگی؛ علت اصلی بحرانهای فرهنگی نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران پس از انقلاب سال ۵٧ و در طی حدود چهار دههٔ گذشته، یکی از مستحکمترین سنگرهای جهان در جهت حفظ ارزشهای والایی همچون؛ عفاف و خانواده بودهاند و یکی از مهمترین قیود آن، تأکید بر الزام حجاب و پیگیری ساز و کاری برای برخورد با فرایندهای هنجارشکن بوده است. این امر با وجود هجوم بیمحابای امپریالیسم فرهنگی به کشور از طریق ابزارهای رسانهای و حتی امنیتی، سبب تدوام و استمرار هویت اسلامی مردم ایران بوده است.
بدون شک حفظ این ارزشها و الزام بر عمل به دستورات اسلام توسط حکومتی که داعیهٔ احیای دین را دارد، بدیهی و به دور از تردید است. با این حال تنها مصوبهای که به این امر میپردازد، مصوباتی در شورای عالی انقلاب فرهنگی است. در مقدمهی مصوبهی ۴۲۷ شورایعالی انقلاب فرهنگی مورخ سال ۸۴ پیرامون فرهنگ عمومی آمده است: «حجاب و عفاف پدیده مذهبی-ارزشی مهمی در تعالیم اسلامی است و توجه به زمینههای فرهنگی-اجتماعی به عنوان بستر آن بسیار شایسته و لازم مینماید و اشاعه و تعمیق آن نیازمند آموزشهای بنیادین و مداوم در خانواده، مدرسه، دانشگاه و اجتماع است».
در دنباله این مصوبه نیز به هر دستگاه و نهادی که عضو کمیته ترویج و گسترش فرهنگ عفاف هستند ماموریتهایی داده شد. همانطور که عنوان شده است امر پوشش و حجاب نیازمند نهادینه شدن در افراد است، اما سوال اینجاست با اینکه در این مصوبه، دستگاهها و نهادهای مرتبط با این امر از جمله وزارتخانهها، سازمانها و ارگانهای سیاستگذار موظف به اجرای اقداماتی از جمله تعریف فعالیتهای فرهنگی برای فرهنگسازی و نهادینه شدن این مسئله بودهاند و برای آن بودجه جداگانه دریافت کردهاند، در این سالها چه اندازه سیاستها و راهکارهایی که ابلاغ شده است، اجرایی شده است؟
کدام دستگاه ناظر به پیاده سازی این سیاستها در نهادهای مختلف دیگر بوده است؟ آیا شورای عالی انقلاب فرهنگی پس از اصلاحیههای چندبارهی این مصوبه، نقش ستادی خود را در اجرای این مصوبه داشته یا فقط به نقش نیروی انتظامی محدود شده است؟ سایر نهادها و سازمانها که سالیانه بودجههای هنگفتی تحت عنوان بودجههای فرهنگی به آنها تخصیص داده میشود کجای ماجرا ایستادهاند؟ نتیجتا با وضعیتی مواجه هستیم که محصولِ نگاه غلط و کمکاری متولیان حوزهی فرهنگی کشور است، به عبارتی چندپارگی در حکمرانی فرهنگی وضعیتی را به وجود میآورد که هیچکس متولی بحران پیشآمده نیست و در ادامه نهادی خود را پاسخگو نمیداند.
۲. ضعف کارکردی گشت ارشاد؛ بروز فضای نارضایتی میان آحاد جامعه و ایجاد دوقطبی درخصوص رویهی کجکاردِ گشتارشاد، علاوه بر آنکه اصل قانون حجاب را در مظان اتهام قرار می دهد و افکار عمومی را دچار دو قطب قانون حجاب یا گشت ارشاد می کند، سبب می شود اقتدار پلیس دچار خدشه شده و همین امر در درازمدت اقدامات پلیس در مواجهه با مسائل ضدامنیتی را با مشکل روبهرو کند. نیروی انتظامی باید با هرگونه مواجهه غیرقانونی و خلاف کرامت افراد خاطی برخورد کرده و به اطلاع فرد شاکی برسانند. همچنین اصلاح و بهینه سازی و بازبینی نسبت به وضع فعلی گشتارشاد مطالبه ایست که میشود به صورت تخصصی و قانونی آن را پیگیری کرد و مواجهههای فرهنگی را به نسبت مواجهههای انتظامی پررنگتر نمود.
۳. امر به معروف و نهی از منکر دو طرفه است؛ رئیس محترم جمهور در مناظرات انتخاباتی درخصوص برنامههایشان نکتهای را ذکر کردند تحت این عنوان که قائل به گشتارشاد برای مردم نیستند؛ بلکه گشتارشاد را برای مسئولین برقرار می کنند. تاریخچهی این نکته برمی گردد به درخواست حضرت امام برای تشکیل گشتارشاد ناظر به اعمال مسئولین.
زمانی نهی از منکر از سوی دولت «به معنای اعمِ آن» خطاب به مردم و بدنهی اجتماعی کارایی و اثرگذاری بهینه خواهد داشت که در سایه اعتماد عمومی نگاه مصلح بودن به مسئولین وجود داشته باشد. یعنی وقتی دولت قائل به اجرای قانون حجاب در عرصه عمومی است و مقدماتی جهت اجرای قانون فراهم می کند، متناظر با آن میبایست با تخلفاتی که سایه بر اعتماد عمومی مردم انداخته است مثل فسادهای اقتصادی همچون اختلاس، ربا و تبعیض نیز مقابله کند و مردم به صورت ملموس و شفاف همانطور که ون گشت ارشاد را میبینند مقابله و عزم مقابله با تبعیض و فساد اقتصادی و اختلاف طبقاتی را هم مشاهده کنند. اگر غیر از این شود اعتماد عمومی سلب شده و امر به معروف و نهی از منکر در این مسئله بی اثر خواهد بود.
۴. گشت ارشاد، محدود برای طبقهای خاص؛ در برههی فعلی شاهد آن هستیم که پدیده گشتارشاد اختصاص به طبقهای خاص از جامعه دارد و اگر دیگرانی خارج از عموم مردم قانون را در رابطه با امر پوشش پایمال کنند، پلیس امنیت اخلاقیای وجود ندارد که به آنها تذکر دهد. مصداق بارز آن سلبریتیهایی هستند که با وجود بی توجهی به نص صریح قانون همواره مورد پذیرش حکومت و دستگاههای مرتبط با امر فرهنگی بوده اند! که البته وجود هنجارشکن این افراد و صحه گذاشتن بر عملکردشان نیز دقیقا خلاف راهبردها و سیاستهایی است که نهادهای فرهنگی ملزم به اجرای آن در خصوص طرح جامع عفاف هستند، میباشد که این اتفاق یکی از مثالهای نقضیست که سبب می شود اساسا سیاستگذاری در حوزه پوشش راه به جایی نبرد.
در آخر لازم است اشاره شود که رسانهها و عوامل بیگانه که از هر مسئله و بحرانی به نفع مقاصد خود عمل میکنند و هدفشان هم تنها تضعیف کشور و ملت است نمیتوانند مرجعی برای راه حل مسائل باشند و حضور و بها دادن به وجودشان، کلاف مسائل را پیچیدهتر و غیرقابل حل میکند.
کرامت زن ایرانی و احقاق حقوق او نیازی به صیانت از سوی دشمن ندارد، زن ایرانی از دیرباز که در قامت مبارز طاغوت بود تا به امروز که در راه احقاق آرمانهای انقلاب اسلامی حاضر شده، قدرت خود را نشان داده است. بار دیگر اشاره میکنیم که در صورت وقوع هرگونه اقدام خشونت آمیز خارج از چارچوب و غیرقانونی از سوی نهادهای ناظر از جمله بعضی مامورین گشت ارشاد، این اقدامات با آرمان امنیت و آزادی انقلاب اسلامی همخوانی نداشته و در صورت وقوع از سوی بسیج دانشجویی به شدت محکوم میشود.
همچنین پیشنهاد می شود جهت نظارت بر حسن رفتار مامورین و شفافیت که منجر به پیشگیری از دروغ پراکنی علیه پلیس و همچنین ریل گذاری برخورد قانونی مامورین می شود با راهکارهای عملی مانند نصب دوربین دائمی بر روی پیراهن مأموران، ابهام در چنین بحرانهایی به حداقل رسانده شود.
البته تعمیم ناروای این نمونههای محدود به کلیت پلیس نیز ظلمی بزرگ در حق حافظان امنیت کشور است. در نهایت با تاکید و توصیه بر پیگیری اعتراضات در چارچوب قانون و در مدار عقلانیت، بسیج دانشجویی هرگونه بر هم زدن نظم جامعه و آسیب به اموال عمومی و توهین به مقدسات و نظام اسلامی را توسط عدهای فرصت طلب که قصد سواستفاده سیاسی از غم ملت شریف ایران را دارند محکوم میکند.
همچنین تجمعی در دانشگاه شهید بهشتی مشابه دیگر تجمعات دانشگاههای تهران برگزار شد.
در این تجمع برخی از دانشجویان با سر دادن شعارهای ساختارشکنانه و همسو با اهداف ضد انقلاب تلاش کردند تا از فوت مرحومه مهسا امینی بهره برداری سیاسی کنند که شعارهای آنها با واکنش دانشجویان انقلابی مواجه شد.
در این تجمع برخی از افراد از بیرون به جمع دانشجویان راه یافته بودند و برخی نیز سلاح سرد مانند چاقو به دست داشتند که حراست با آنها برخورد کرد. همچنین تعدادی از این دانشجویان با پرتاب بطریهای آب و با استفاده از وسایل دیگری که در اختیار داشتند به دانشجویان انقلابی حمله ور میشدند و تعدادی از این دانشجویان هم زخمی شدند.