به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، بسیاری از تحلیلگران و متقدین روایت دفاع مقدس سالهاست به دلایلی از جمله برخی نادیده گرفتن روایتها به اشکال مختلف توسط بدنه فرهنگی دولتی و سازمانی در یک دسته بندی چالش برانگیز، روایتهای دفاع مقدس را به دو دسته رسمی و غیررسمی تقسیم کردهاند.
فراتر از اینکه اصلا این دستهبندی را قبول داشتهباشیم یا خیر یا آن را هم یکی از دوقطبیهای مخرب این روزهای جامعه فرهنگی ایران بدانیم در این گزارش به معرفی چند اثر دفاع مقدسی در این راستا میپردازیم.
«نیمه پنهان ماه، اثری که نویسندگان آن مجموعه نویسندگان هستند» این مجموعه توصیف شخصیت شهدا از زبان همسران آنهاست، که میتوان گفت در روایتهای دفاع مقدس به یک گونه بدل شدهاست. در بیان همسران شهدا، شخصیت آنها شمایلی قدیسگونه میباید و این وصف، توصیف نزدیکتری به روایت رسمی در رزمندههای دفاع مقدس است.
«نخلهای بیسر، اثری از قاسم علی فراست» این داستان که از نخستین آثار پدیدآورنده جریان ادبیات داستانی دفاع مقدس به شمار میرود حکایت درگیری یک خانواده جنوبی با جنگ است. آنچه در روایتهای رسمی از ایثار و مرردانگی این خانوادهها مینویسیم بدون خلل و خستگی و گلایه، تا حد زیادی در این کتاب نیز منعکس شدهاست.
« خاکهای نرم کوشک، اثر سعید عاکف» این کتاب به بیان خاطراتی این کتاب به بیان خاطراتی از عبدالحسين برونسی به نقل از خانواده و همرزمان شهید می پردازد و روایت زندگی او را از مبارزات زمان انقلاب تا حضور در دفاع مقدس پی می گیرد. پرداختن به محورهای معنوی و عبادی شخصیت داستان ضمن حذف جزئیات شخصیتی و زیست عادی او، از این روایت، شاکلهای رسمی ساختهاست.
« عقابها، ساموئل خاچیکیان» فیلمی که در آن رشادت های یک تکاورایرانی، وفاداری کردهای مرزنشین به نیروهای خودی و همچنین آمادگی و قدرت نیروهای نظامی ایران حماسی و قهرمانانه از دفاع مقدس میدهد. روایتی که حاوی تصویری خلل ناپذیر از ابعاد اخلاقی آدمهای درگیر در جنگ می سازد و بر نمایش توان تسلیحاتی جبهه ایرانی تمرکز دارد.
«حمله به اچ۳، شهریار بحرانی» این فیلم بر پایه واقعیت درباره یکی از حملات موفق نیروی هوایی ایران به یک پایگاه هوایی عراق در پایگاهی در دورترین نقطه نسبت به ایران شیتور اردن ساخته شده است. روایت حکاشت کرتے از یک عملیات پیروزمندانه در کنار پداخل بنصر اخلاقی، معنوی و مقدس گونه رزمندهها، از این فیلم، نمونه کاملی از روایت رسمی می سازد.
«خداحافظ رفیق، اثر بهزاد بهزادپور» این فیلم، رزمنده ها و به ویژه شهدا را نه تنها قهرمان بلکه شخصیت هایی معنوی و آسمانی نشان می دهم روایتی سوزناک و به یادماندنی کو اپیز معدود نمونه های نمایش غربت و دلتنگی رزمندگان بازمانده در سوگ برادران شهیدشان اللايت اختار سوگوارانه و شاید تا حتی سانتی مانتال این فیلم آن را | به یکی از الگوهای روایت رسمی دفاع مقدس بدل کرد.
«زمستان ۶۲، اثر اسماعیل فصیح» دکتر فرجام به خاطر نجات سربازی که چشمان نامزدموں شبیه چشمان نامزد اوست به جبهه می رود و شاید می شود. جلال آریان برای نجات یک دختر از دسته یک مرد مذهبی و بی رحم با او ازدواج می کند و تیتر آخربا ادریس بسیجی که حالا یک جانباز معلول نگار فروش است به تهران بر می گردد. در زمستان ۶۲ نوشته اسماعيل فصيح، روایتی طرح می شود که شاید کمتر به زبان راوی رسمی دفاع مقدس بیاید.
«هلال پنهان اثرعلی اصغرشیرزادی» يونس بشيران، نویسندهای که در جبهه حضور دارد، در میانه راه، خسته و ناامید می شود و افسرهمراهش را تنها می گذارد و حالا بعد از سال ها می خواهد با نوشتن بار روانی آن اتفاق را بکاهد. روایت این کتاب روایت یک شهروند مدرن از جبهه است و به همين دليل با آن وضعيت متعالی و آرمانی فضایی که در روایتهای رسمی آمده مغاير است.
«زمین سوخته احمد محمود» در این رمان روزهای ابتدایی حمله عراق به خرمشهر شرح داده شده است. روزهای به هم ریختگی و ناهماهنگی مردم ایران؛ روزهایی که برخی از مردم فرار می کردند و برخی از آنها که میماندند. از این بلبشو سوءاستفاده می کردند. یکی با دزدی، یکی با کم فروشی و گران فروشی و دیگری ساز مخالف زدن در هنگامه دفاع از شهر این تصویر از مردم، قدری با آن تصویر مردم شهیدپرور و همیشه درصحنه مغایت دارد
«دوئل اثر احمدرضا درویش» در این فیلم، بخشی از نبرد ایران و عراق را به تصویر کشیده که در آن، مسئله رمانهای رسمی و پرتکرار دفاع مقدس چون، غیرت، وطن و دین، بلکه چیزهایی از اساس مادی مثل گاوصندوقی پر از طلا و انگیزه هایی در ماجراهای عشقی است.
«تنگه ابوقریب اثر علی بهرام توکلی» این فیلم سعی می کند فیلمی رئالیستی درباره جنگ باشد. ادعای پنهان فیلم این است که تصویر زینمی از دفاع مقدس همیشه قدری از خشونت غيرقابل تحمل آن را کم کرده و تنها شهادت شهدا را آن هم به شیوهای رمانتیک نشان داده است. اما در این روایت تا حد زیادی آوارگی مردم، گم شدن بچه ها و گرية مادران به تصویر واقعی جنگ تبدیل می شود.
«ملکه اثر محمدعلی باشه آهنگر»، قصه ملکه لحظه کشتن است. کشتن در جنگ چگونه چیزی است؟ درگیری با محض درام لخطة كاشته شدن انسان ها و عذاب وجدان ناشی از تصمیمی برای انتخاب میان کشتن یا کشته شدن، محور روایت ملكه است که در روایت رسمی غالبا به علت فعلی بودن جنگ از زاویه دید سرباز ایرانی و طبيعت کشتن در مقابل کشته شدن در جنگ، هیچ وقت با میزان تمرکز، پرداخته نشده است.