به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، شهید هوشنگ خوب به همراه همسر و فرزندش شهید امید خوب، برای معالجه از شهر لیکک استان کهگیلویه و بویراحمد به سوی شیراز راهی شدند.
پس از انجام روند درمان به رسم عادت همیشگی، برای ادای نماز ظهر و عرض ادب به ساحت مقدس احمد بن موسی (ع) به سوی این بارگاه احمدی و محمدی رهسپار شدندو برای نماز مغرب نیز بهترین مکان را برای مناجات با معبود خود برگزیدند، غافل از اینکه حادثه شومی در کمینشان بود.
* دعای مادر
با نزدیک شدن به لحظات مغرب، پخش شدن بانگ اذان از بلندگوهای حرم فضا را دلنشین کرد، پدر دستان پسر را فشرد و برای آخرین بار به سوی زیارت بارگاه مطهر شاهچراغ قدم برداشت و مادر نیز پس از زیارت و دعا برای عاقبت به خیری خانواده اش، زودتر از همسر و پسرش راهی شبستان شد تا به صفوف نماز جماعت بپیوندد.
در این میان سر و کله مزاحمی از خدا بیخبر پیدا شد و صدای شلیکهای بی امانش زائران را مضطرب کرد و نظم حرم را به هم ریخت.
مادر که در شبستان در صفوف نماز جای گرفته بود سراسیمه به همراه جماعت نمازگزار، با راهنمایی خدام از درهای پشتی شبستان خارج شد و نگران، چشم انتظار همسر و فرزندش ماند بیخبر از آنکه این چشم به راهی تا ابد ادامه دارد.
* تربت امام حسین
در آن سوی حرم، در جوار بارگاه شاهچراغ، محشری بر پا شد نظم حرم در هم گسیخته و هر یک از زائران به سمتی در حال گریز بودند، این بی نظمی حاکم بر جو حرم، ترس و وحشت، مانع فراموش شدن حرمتها و پایبندی به اعتقادات مذهبی از ذهن امید نشد، او ابتدا تربت امام حسین را که در دست داشت در جای مناسبش قرار داد تا حرمتش حفظ شود، سپس به سوی پدر رفت تا او را به مکان مناسبی ببرد، بیخبر از آنکه این اتفاق هولناک با دعای عاقبت به خیری مادر، ختم به شهادت میشود.
آن جنایتکار داعشی، یک شبه مادر را به سوگ همسر و فرزند دلبندش نشاند و ۴ فرزند دیگر خانواده خوب را برای همیشه داغدارِ برادر و پدر کرد.
* سفری که به شهادت ختم شد
موسی ویسی نژاد، داماد خانواده شهیدان خوب در تعریف ماجرای حضور خانواده خوب در شیراز به خبرنگار فارس گفت: شهید هوشنگ خوب به همراه همسر و پسرش شهید امید خوب از شهر لیلک استان کهگیلویه و بویراحمد برای معالجه به شیراز رفتند که این اتفاق افتاد.
وی ادامه داد: آنها بعد از معاینات پزشک برای ادای نماز ظهر و زیارت به حرم حضرت شاهچراغ رفتند و تصمیم داشتند نماز مغرب را نیز در آنجا بخوانند و فردای آن روز به دیار خود بازگردند.
او افزود: همسر شهید هوشنگ خوب، زودتر از همسر و پسرش به شبستان برای نماز رفت و هنگام وقوع حادثه از درهای دیگر خارج شد، اما هوشنگ و امید خوب که در داخل صحن حرم بودند به فیض شهادت نائل شدند.
داماد خانواده خوب درخصوص چگونگی اطلاع از شهادت این دو شهید گفت: مادر خانمم بعد از خروج از حرم با همسر و پسرش تماس گرفته بود و آنها جواب ندادند، بلافاصله با من تماس گرفت و گفت صدای تیر اندازی میآمد و از همسر و پسرم بیخبر هستم.
ویسی نژاد بیان کرد: بعد از شنیدن این خبر من مرتب به گوشی امید زنگ زدم تا بالاخره یکی جواب داد و گفت موبایل را در صحن حرم پیدا کرده و چند نفر مجروح در اطراف آن هستند و نمیداند وضعیت صاحب موبایل چگونه است، ما همان لحظه به سمت شیراز حرکت کردیم و به خاطر اینکه شهید امید خوب، کارت شناسایی به همراه نداشت هویتش دیر شناسایی شد و ما زمانی متوجه شهادت پدر زن و برادر زنم شدیم که تصاویر و اخبار حادثه در رسانهها منتشر شدند.
وی در معرفی شهید امید و هوشنگ خوب اینچنین گفت: شهید هوشنگ خوب متولد سال ۱۳۳۷ و بازنشسته دانشگاه علوم پزشکی بود و ۵ فرزند داشت، یکی از فرزندانش امید بود که ۳۲ سال داشت و مجرد بود و در مدارس غیردولتی درس هنر تدریس میکرد، شهید امید خوب بسیار پایبند به عقاید مذهبی خود بود حتی بعدا در فیلمهای منتشر شده از حادثه دیدم که به هنگام حمله داعش و فرار زائران، در بین آن شلوغیها امید اول مهر نمازش را در جای مناسب قرار داد بعد به سمت پدرش رفت و در قسمتی پناه گرفتند و پس از آن شهید شدند.
وی اضافه کرد: پیکر پاک این دو شهید در گلزار شهدای شهر لیکک به خاک سپرده شد.
منبع: فارس