به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، اندیشکده آمریکایی انستیتو خاورمیانه در درباره این ارزیابی نوشت: یک سال پس از شروع جنگ اوکراین، روابط ایران و روسیه در حال تجربه کردن همه سطوح است. درحالیکه روابط دوجانبه هنوز با تمرکز شدید بر مسائل امنیت و دفاعی شکل میگیرد، اما دو طرف در حال گشایش چندین زمینه جدید همکاری نیز هستند. حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران در 29 مارس در سفر خود به مسکو اعلام کرد که هر دو طرف در حال نهایی کردن «توافقنامه همکاری راهبردی بلندمدت» هستند؛ مفهوم سیاست خارجی فدراسیون روسیه که بهتازگی منتشر شده است، سرنخهایی از جامعیت روابط آینده روسیه و ایران ارائه میدهد. این سند خواستار «توسعه همکاریهای همهجانبه و قابل اعتماد با جمهوری اسلامی ایران» است و در این سند، ایران در میان کشورهای جهان اسلام رتبه اول را به خود اختصاص داده است.
هسته اصلی این همکاری جدید، درک دو طرف از فشارهای خارجی و داخلی و احساس فوریت است. کشورهای غربی هم در مسکو و هم در تهران، به یک اندازه، خطرناکترین دولت تلقی میشوند. در این راستا، هر دو طرف نظرات مشترکی در مورد ثبات و امنیت خود دارند. آنها همچنین در مورد منبع تهدیدات احتمالی توافق دارند و نارضایتیهای مشابهی در مورد آنچه که بهعنوان اقدامات ناعادلانه غرب عنوان میکنند، دارند.
دیدگاه مسکو و تهران این است که عدم همکاری ممکن است برای هر دو کشور گران تمام شود، درحالیکه در صورت همکاری با یکدیگر فرصتهای زیادی وجود خواهد داشت. تا سال 2022، شرکتهای روسی در معامله با ایران محتاط بودند، زیرا منافع گستردهای در غرب داشتند و از تحریمهای آمریکا علیه ایران بیم داشتند. با این حال، این روند در سال 2022 بهطور قابلتوجهی تغییر کرد. در ژوئیه سال 2022، زمانی که پوتین به تهران سفر کرد، شرکت ملی نفت ایران و گازپروم روسیه قراردادی به ارزش 40 میلیارد دلار برای توسعه بخشهای نفت و گاز ایران امضا کردند. به گفته منابع ایرانی، این قرارداد برای حمایت از پیشرفت پروژههای توسعه در تعدادی از میادین نفت و گاز ایران طراحی شده است. گفته میشود این فهرست شامل سرمایهگذاری 10 میلیارد دلاری در میدان گازی پارس شمالی میشود که قرار است تا سال 2026 گاز تحویل دهد.
هر دو طرف چنین محاسبه میکنند که ارزش استراتژیک همکاری بلندمدت، حائز امتیازات اقتصادی است. به همین دلیل، برای غرب سخت است که روی شکافها و اختلافات بین مسکو و تهران بهعنوان راهی برای برهم زدن این مشارکت حساب باز کند.
در کوتاهمدت، به نظر میرسد که ایالاتمتحده و اروپا نمیتوانند کاری برای متوقف کردن مسکو و تهران از توسعه بیشتر روابط انجام دهند. این ناتوانی به دلیل ماهیت همکاری آنهاست که به کاهش تهدید وجودی در میان نخبگان در هر دو کشور کمک میکند. برای قدرتهای اروپایی، فشار حداکثری و اقدامات قهری بیشتر گزینههای روی میز خواهد بود که بر ادراک جمهوری اسلامی از آسیبپذیری افزوده و به توجیه حمایت از روسیه کمک میکند. الگوی مشابهی را میتوان در طرف روسی نیز مشاهده کرد. تجاوز روسیه به اوکراین هرگونه شانس عادیسازی نزدیک در میانمدت با غرب را از میان برده است. در عوض، فشار غرب بر روسیه، منطق استراتژیک دوستی مسکو با تهران را تقویت میکند.