به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، امیررضا بخشی پور در دیدار دانشجویی رهبر معظم انقلاب گفت: اغتشاشات اثبات کرد ساختار دانشگاه دارای نواقص جدی است.
متن سخنرانی دبیز دفتر تحکیم وحدت به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و ارادت خود و خانوده دفتر تحکیم وحدت را خدمت شما ابلاغ میکنم و گرامی میداریم یاد جوانان شهیدی که در ایام اخیر برای دفاع از حریم جمهوری اسلامی شهید شدند در حالی که همگی مشتاق زیارت
شما بودند.
آقاجان
امروز جوان ایرانی با یک سوال واحد؛ و دو پاسخ متفاوت رو به رو است. سوال این است: الزامات تحول در کشور چیست؟ پاسخ اول؛ پاسخ معتقدان به انقلاب اسلامی است که جوشیده از نظریه مردمسالاری دینی است و پاسخ دوم؛ پاسخ حافظان منافع استعمار است که به دنبال حذف مردم از عرصههای تصمیم سازی و ستیز با مردم هستند. جمهوری اسلامی خود مبتکر گفتمان مردمسالاری است و با به میدان آوردن مردم؛ کشور را به استقلال سیاسی رسانید و با حمایت از نهضتهای مردمی موجب خیزش ملتها علیه استعمار شد و زمینه را برای تغییر نظم بین المللی فراهم کرد.
سال پیش به مسئولیت شناسی در نظام مردم سالار پرداختیم و اکنون با توجه به مطالبه ابتدای سال شما درباره بررسی زوایای تحول در نظام مردمسالار به الزامات تحول در سه ساحت میپردازدیم
(اول) تحول گرایی مبتنی بر اصول
(دوم) تحول گرایی مبتنی بر اصلاح
(سوم) تحول گرایی مبنی بر پاسخهای نواورانه
تحول گرایی مبتنی بر اصول
مردم ستیزان تحول را به معنای عبور از اصول تعریف می. کنند آنها از شعارهای انقلاب پشیمان گشته اند، اما در ظاهر ادعای بازگشت به قانون اساسی را دارند. تعجب آنکه چندی پیش یکی از این پشیمانها که تصمیمات صبح جمعهای اش از ذهن ملت پاک نخواهد شد نظام را به بازگشت به قانون اساسی و اجرای رفراندوم موعظه میکند.
بنده خطاب به رئیس دولت سابق واضح و شفاف میگویم. جمهوری اسلامی خود بزرگترین مدافع قانون اساسی است توصیه میکنیم شما به قانون بازگردید. ۸ سال از قانون اساسی دم زدید، اما بر خلاف اصل ۹ قانون اساسی استقلال کشور را نشانه گرفتید و برجام و سند ۲۰۳۰ را به ملت تحمیل کردید.
۸ سال ادعای دیپلماسی عزت مندانه داشتید و به میدان تاختید. اما اخیرا، توفیق رویکرد نگاه به شرق اثبات کرد که شما نه مرد میدان بودید نه مرد دیپلماسی. آقایان غربگرا که به بهانه رفراندوم به دنبال رابطه با آمریکا هستید؛ بدانید که به برکت ندای شهدای ما، امروز از هر کوی و برزن غریو مرگ بر آمریکا برمیخیزد.
اما اقاجان
بر خلاف آن ها، نقدهای دلسوزانه فرزندان شما بعلت مغفول ماندن ظرفیتهای بالقوه قانون اساسی است که موجب شده تا این حضرات این میثاق ملی را دست آویز اغراض سیاسی خود قرار دهند. از نظر ما مهمترین لازمه تحول مبتنی بر اصول آگاهی آحاد جامعه هست سوال اینجاست دقیقا در کدام دستگاه، آگاهی جامعه به معنای حقیقی آن و نه به معنای بمباران مردم با دادههای ناقص و غلط، دارای اولولیت است؟ آموزش و پرورش ما تا چه اندازه به فرزندان این سرزمین آموخته است که بر اساس اصل ٥٦ ام قانون اساسی سرنوشت خود را به دست خود خواهند ساخت؟ اگر تلاش نمایند این کشور بر قلههای رفیع قدم خواهد نهاد و اگر سستی کنند باید منتظر بازگشت استعمار باشند. این تنها بخشی از اصول مترقی قانون اساسی جمهوری اسلامی است که سال هاست از چشم برخی مسئولین پنهان مانده.
صدا و سیما که خود میتواند به بزرگترین مدرسه دفاع از قانون اساسی تبدیل شود چه اقدامی در اینباره انجام داده است؟ متاسفانه شاهد آن هستیم ک م که صدا و سیما به علت کم پرداختن به موضوع آزادی فرماندهی خود در جنگ ترکیبی را از دست داده است؛ و تقریبا از ظرفیت مردمی برای نظارت بر دستگاهها و آگاهی بخشی عمومی استفاده نمینماید.
تحول بر مبنای اصلاح ساختارها:
در گام دوم حکمرانی، کشور به اصلاح ساختارها بر مبنای نظارت مردمی نیاز دارد. در این فرصت تنها به یک مورد مهم، یعنی اصلاح ساختار نهاد آموزش عالی اشاره مینماییم.
رهبر انقلاب
هرچند که جریان مردم ستیز نتوانست در اغتشاشات قاطبه دانشگاهیان را به صحنه آورد و عرصه تولید علم در دانشگاه را تعطیل کند؛ اما این اغتشاشات اثبات کرد ساختار دانشگاه دارای نواقص جدی است. قرار دانشگاه محلی برای انسان سازی باشد، اما این سرعت تحول برای رسیدن به آن هدف بسیار کند است. عدم نظارت دقیق بر اساتید موجب شده است که با پدیده اساتید پروازی رو به رو شویم که نیمی از سال را با رانت دانشگاههای ایران کسب درآمد میکنند و نیمی دیگری از سال همان درآمد را در کانادا و ترکیه خرج میکنند. فرایند پذیرش دانشجو موجب شده است تا اقشار ضعیف که همانا جدیترین حامیان انقلاب هستند، از تحصیل در دانشگاههای برتر محروم شوند.
پیشوای ما؛ شما استاد نهج البلاغه هستید
مگر امیرالمومنین به مالک نفرمود (آگاه باش که طبقات جامعه مختلفند که هر گروه جز به گروه دیگر اصلاح نمیشود از حضرتعالی میپرسیم آیا این شیوه جذب انحصاری هییت علمی توسط هییت علمی، باعث ایجاد تعارض منافع و فساد نمیگردد؟ از نظر ما سادهترین راه حل ایجاد شفافیت در فرایند جذب، ارتقا و نظارت بر اساتید و ایجاد مرکز جذب متمرکز خارج از انحصار گروههای آموزشی است.
سوم) تحول مبتنی بر پاسخهای نوآورانه
به نظر میرسد در برخی از مسائل، بایستی از پاسخهای معمول عبور کرد و راه حلهای نو ارائه کرد. یکی از شئون برتری جمهوری اسلامی در جهان نگاه منحصر به فرد آن به زنان است که به علت هجمهها نیازمند توجه ویژه میباشد، اما عدم توجه لازم باعث شده نظام امروز با مشکل شکاف میان نظریات و واقعیات اجرا مواجه شود. شکاف بوجود آمده میان نظریات در این حوزه و تحقق آن را؛ به پاشنه آشیل نظام تبدیل کرده است. به عقیده؛ این مساله به دو تحول اساسی نیاز دارد.
نخست: تقویت و فعال سازی لایه نخبگانی
نظام حکمرانی ما برای تحقق نظریات خود، خصوصا مسئله حد و مرز حضور اجتماعی زنان، ابهامات جدی دارد. در واقع، نه تنها فقه حکومتی در این زمینه به درستی فعال نشده و در تعریف صحنه و تبیین فعالانه نظریه ها، نقش خود را ایفا نمیکند بلکه ضعف لایه، نخبگانی باعث شده برخی از کنشگران دلسوز نظام به اجتهاد شخصی روی آورند.
دوم میزان اهتمام مسئولین عموم، مسئولین در شرایط عادی به مطالبات اساسی در حوزه زنان و خانواده باور ندارند و فقط در شرایط بحرانی که گره مسائل کور شده یاد حوزه زنان میافتند. شاهد مثال این امر، مواجهه با مسئله حجاب است که در پاسکاری نهادها هنوز هم نسخههای تکراری روی میز میگذارد و محور واحد و هوشمندانهای در اظهارنظرها و عملکرد دستگاهها برای حل ریشهای مشاهده نمیشود.
از طرفی در بلوای اخیر شاهد بودیم بخشی از نسل جوان ما تعلقی به هویت جنسیتی، ملی و مذهبی خود ندارند. سوال اینجاست که در مقوله، تربیت ساختار فعلی مدارس و آموزش عالی توانایی پاسخ به الزامات هویتی افراد و خصوصا دختران را دارد؟ یا خود را در محتوا و ساختار پشت نظام تربیتی سکولار قایم کرده است؟ آقا جان ما معتقدیم نحوه مواجهه نظام حکمرانی با مسائل زنان نیازمند رویکردی جدید است تا در سطح سیاست گذاری راهبری و اجرا از انحصار نهادهای تشریفاتی حوزه زنانی و افراد همواره مسئول در این نهادها، خارج شود.
هم چنین در حوزه مهارم تورم که شعار امسال نیز هست و طبعا باید از سمت دولت پیگیری شود، شاهد آن هستیم که دولت، ابزارهای اقتدار خود را به محافل قدرت و ثروت واگذار کرده و عملا اقتدار لازم را برای پیاده سازی ایدههای اقتصادی ندارد لذا معتقدیم ساختار حکمرانی؛ ابتدا باید ابزارهای اقتدار خود را بازیابی کند. برای مثال با سیاست غلط دلاری سازی اقتصاد شاهد آن بوده ایم که ابزار پول ملی یعنی ریال از دست حکمرانان خارج شده است امروز شاهد احتکار ارز توسط شرکتهای دولتی و شبه دولتی هستیم.
آنها با احتکار ارز آن را گران میکنند و سپس مواد اولیه را با ارزی که خودگران کردهاند قیمت گذاری کرده و به تولید کنندگان میفروشند. این یعنی انحصار اندر انحصار همین ساز و کار باعث شده تا در پنج سال اخیر هزار درصد تورم به مصرف کننده ایرانی تحمیل شود در واقع ما با یک پدیده تورم طبیعی روبه رو نیستیم بلکه با پدیده غارت ثروت مردم رو به رو هستیم هدف نهایی این اقلیت مردمستیز این است که با قدرت رسانهای اش آحاد مردم را در مقابل جمهوری اسلامی که تنها حامی آنها، است قرار دهند تا با خیال راحتتر و بدون مزاحمت نظام مردم سالار، به چپاول ملت بپردازند؛ البته ما معتقد به تصدی گری دولت نیستیم، اما باور داریم که دولت باید اقتدار لازم را برای اعمال تصمیمات اقتصادی داشته باشد و در این جنگ اقتصادی مردم را در مقابل سوداگران تنها نگذارد.
آقاجان! در انتها حرف دلمان را به شما میگوییم
فرزند عزیز پیغمبر
برای ما نسل خمینی ندیدهها، شما آیینه تمام نمای خمینی هستید.
در اغتشاشات اخیر شاهد آن بودیم که دستگاه پروپوگاند استکبار و پادوهای رسانهای اش در داخل؛ تمام تلاش خود را کردند تا حضرت عالی را از قلب ملت ایران بیرون کنند؛ اما شما عزیزتر شدید تا بار دیگر به همگان اثبات شود چراغی را که ایزد برفروزد / هر آنکس پف کند ریشش بسوزد.