به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، در گزارش المانیتور آمده است: پکن در ماه جاری میزبان نشست رسمی وزرای خارجه ایران و عربستان سعودی بود. محرکها و تصورات کلیدی وجود داشت که منجر به این تغییر نگاه استراتژیک در تهران و ریاض شد: اول، عدم اطمینان فزاینده در مورد نقش ایالات متحده در منطقه با توجه به خروج از افغانستان و چرخش استراتژیک به سمت آسیا که این تصور قوی را شکل داده است که نقش آمریکا در منطقه رو به افول است. دوم، جنگ روسیه در اوکراین و این تصور که صرف نظر از نتایج جنگ، به چالش کشیدن نظم بینالمللی توسط روسیه میتواند منجر به تغییرات استراتژیک بزرگی شود. سوم، آینده برنامه هستهای ایران بدون چشماندازی برای توافق در کوتاهمدت.
ایالات متحده اعلام کرده و به شرکای خود اطمینان داده که چرخش به آسیا به معنای ترک منطقه نیست. واشنگتن بر مقیاس و تعداد ظرفیتهایی که در راستای تعهدات امنیتی خود در منطقه حفظ خواهد کرد، تاکید کرده. با این حال، تصورات زیادی درمورد کاهش حضور و نفوذ ایالات متحده در منطقه وجود دارد.
روابط ریاض و واشنگتن تحت فشار فزایندهای قرار گرفته است. با کاهش حمایت ایالات متحده از جنگهای یمن و سوریه، رهبران سعودی نسبت به تضعیف شراکت امنیتی با واشنگتن نگران شده اند. از منظر عربستان، واکنش کم رمق آمریکا به حملات ایران علیه تأسیسات نفتی عربستان، این تصور را در میان سعودیها و اماراتیها تقویت کرد که ایالات متحده به خاطر حفاظت از منافع حیاتی شرکای منطقهای خود، منافع خود را ذبح نخواهد کرد.
شکست کمپین فشار حداکثری دولت ترامپ علیه تهران در ایجاد هر گونه تغییر مثبت از دیدگاه عربستان، این تصور را در داخل سعودی تقویت کرد که واشنگتن ممکن است نتواند موضوع هستهای با ایران را حل و فصل کند. این تحولات باعث شده تا ریاض احساس امنیت کمتری داشته باشد و در نتیجه نیاز پیدا کند که مشارکت استراتژیک خود با سایر کشورها را برای پیگیری منافع ملی خود پیگیری کند، حتی اگر این امر بر روابطشان با ایالات متحده تأثیر بگذارد. ریاض از طریق تقویت شراکت خود با چین و روسیه و حمایت از استقلال اقتصادی خود، نشان داده است که متکی به منافع ایالات متحده نخواهد بود.
از منظر عربستان، یک چرخه تنش در گذشته باعث حمله به تاسیسات نفتی شد که نشان داد ایران میتواند هزینههای قابل توجهی را به سعودی وارد کند. از آنجایی که شرایط کنونی حاکی از شروع یک چرخه بالقوه افزایش تنش است، ریاض نسبت به ضرورت کاهش تنش آگاه است.
یک مقام ارشد سعودی نسبت به ضرورت تغییر «از روابط خصمانه به روابط بهتر»، بهویژه با عنایت به تهدید ایران هستهای، اذعان کرد.
سران ایران، جنگ در اوکراین و ظهور چین را به عنوان یک چالش مستقیم برای قدرت ایالات متحده و فرصتی برای ایجاد نظم چندقطبی منطقهای میدانند. نخبگان سیاسی ایران ارزش سرمایه گذاری در رقابت استراتژیک قدرتهای بزرگ را کمک به گذار از نظم بین المللی لیبرال به رهبری ایالات متحده به یک سیستم چند قطبی که دیگر تحت سلطه ایالات متحده نیست، میدانند.
برای ایران، عدم لغو تحریمها و درگیری نظامی احتمالی، انگیزهاش را برای همکاری با شرکای خود در منطقه برای کاهش تنشها تقویت کرده است، کاری که با عربستان سعودی، امارات متحده عربی و عراق انجام داده است. انگیزههای اقتصادی عمدهای وجود دارد که برای هر دو طرف همراه است. عادی سازی روابط منجر به کاهش ریسک و همچنین فرصتهای تجاری و سرمایه گذاری بیشتر میشود.
این توافق موفقیت آمیز بود، زیرا عربستان سعودی و ایران توانستند مشوقهای امنیتی و اقتصادی متقابل و ارزشمندی به یکدیگر ارائه دهند. پیشرفت در پکن پس از چندین دور گفتگو که در آوریل ۲۰۲۱ آغاز شد به دست آمد.
نقش چین به عنوان واسطه نشان دهنده گذار به چند قطبی منطقهای است. ریاض و تهران از پکن به عنوان یک شریک استراتژیک جدید با پیش بینی کاهش نقش آمریکا در منطقه استقبال کرده اند. طی نزدیک به دو دهه، تهران و پکن روابط اقتصادی و سیاسی عمیق تری برقرار کرده اند، از جمله توافقنامه همکاری استراتژیک ۲۵ ساله که در مارس ۲۰۲۱ امضا شد و عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای در سپتامبر ۲۰۲۲. عربستان سعودی، ایران و سایرین در منطقه در حال استقبال و پذیرش مفهوم «همسویی همه جانبه» هستند.