به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب «آنتونی فاوچیِ واقعی؛ بیل گیتس، بیگ فارما، کووید -۱۹ و جنگ جهانی علیه دموکراسی و بهداشت عمومی» نوشته رابرت اف. کندی جونیور به تازگی با ترجمه مصطفی آقایی توسط انتشارات دهکده هوسم چاپ و روانه بازار نشر شده است.
روایت رسمی بحران کرونا از آغاز با واقعیات و عقل سلیم ناسازگار بود. گفتههای مقامات حکومتها و رسانههای بزرگ درباره ماهیت بحران و بهترین شیوه مقابله با آن آشفته نامعقول مینمود. بنا بر روایت رسمی در پاییز سال ۲۰۱۹ (۱۳۹۸) یک ویروس تنفسی کشنده از کاسهای سوپ خفاش بیرون جهید و ظرف چندماه جهان را در نوردید. همزمان شمار مرگهایی که مراجع رسمی پیشتر به آنفولانزا نسبت میدادند ناگهان به صفر رسید. گرچه وحشت به سرعت جامعه را فرا گرفت، از آغاز روشن بود که این ویروس جهنده کشتارگر تنهادر بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان توان کشتار دارد، و در اوایل مسیر بیماری برای بیماران سرپایی با همان دردنمونهای سرماخوردگی و آنفولانزا همراه است. اما بنا بر توصیههای رسمی، نمیبایست به خطا تصور کنیم که برای کووید -۱۹ نیز چیزهایی، چون داروهای بی نسخه، تغذیه سالم، استراحت و جذب ویتامینها راهگشایند.
در آن روزها آنتونی فاوچی و بیل گیتس بارها در قامت سخنگویان علم در رسانههای خبری آمریکا ظاهر شدند و نوید دادند که هجده ماه بعد یک واکسن معجزه آسا فرا میرسد، و بوقچیها و حکومتیهای سراسر جهان با تکرار طوطی وار گفتههای آن دو این نوید را حکم قطعی علم جلوه دادند: همه جا سخن از واکسنی بود که ظرف هجده ماه سر میرسید و در دم بحران را باز میایستاند. کووید -۱۹ مانند همه ناخوشیهای دیگر بشر با علم واکسن ریشه کن میشد. مهم نبود که ساخت واکسن استریل کننده برای کرونا ویروسها به خاطر محتوای ژنتیکی متغیرشان هرگز میسر نشده بود. مهم نبود که هجده ماه یا چنان که بعداً دیدیم کمتر از یک سال برا آزمودن آثار جانبی بلند مدت محصولات دارویی ناشناخته مطلقاً ناکافی ست. مهم نبود که واکسن هرگز به شیوع بیماریهای آنفولانزا مانند پایان نمیدهد.
در این کتاب کندی برای کاویدن زمینه تاریخی بحران کرونا زندگی شغلی عالیترین مقام بوروکراسی پزشکی آمریکا یعنی آنتونی فاوچی را پی میگیرد که گرچه از دهه ۱۹۸۰ مهمترین چهره تشکیلات پزشکی در این کشور بود، تنها در سال ۲۰۲۰ و در آستانه مهمترین چهره تشکیلات پزشکی در این کشور بود، تنها در سال ۲۰۲۰ و در آستانه هشتاد سالگی در مقام فرمانده پاسخ کووید حکومت ایالات متحده به شهرت همگانی رسید.
فاوچی قهرمان کرونا هراسی و واکسن پرستی در آمریکا شد و به تدریج سرسختانه یکی از افراطیترین نسخههای روایت رسمی کرونا پرداخت: توصیه به قرنطینه، بی اعتنایی به درمان زودهنگام و تقویت سیستم ایمنی، مخالفت فعال با استفاده از داروهای بی نسخه و ارزان، و ترویج نامشروط رمدسیویر و واکسنها ضمن انکار مسمومیت زایی و عوارضشان.
آغاز این کتاب با نقد روایت رسمی کووید -۱۹ سپس دور شدن از آن بحران به منظور آشنایی با زمینه اجتماعی و پیشینه تشکیلات پزشکی و سرانجام تعقیب عملیات پیاپی این تشکیلات در سده بیست و یکم و باز رسیدن به آستانه سال ۲۰۲۰ و قابل فهم ساختن جنبههای گوناگون ماجرای آن سال از این رو بخش اعظم مواد کتاب بی واسطه به طاعون خفاش مربوط نیست و خواندن آن ما را به دل مشغولی وسواس گون و انحصاری با ماجرای کرونا وا نمیدارد. از سوی دیگر فراهم آمدن زمینه تاریخی و اجتماعی بحران کووید در یک متن کمک میکند این بحران را در بافتاری گستردهتر از آنچه چرخه شبانه روزی اخبار و مطالب اینترنتی روز پیش مینهد جای دهیم.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
گرچه برخی از جمهوری خواهان با نگرانی از قدرت در حال انباشت و اظهارات به ظاهر دلبخواهی دکتر فاوچی گلایه میکردند، ساز و کار قبیله گرایی سیاسی و آتش وحشت کووید -۱۹ که بی امان در آن دمیده میشد دموکراتهای مسحور را بر آن داشت تا بر شواهد قطعی شکست فاجعه بار و خطرناک سیاستهای کووید ۱۹ او چشم فرو بندند.
من در مقام مدافع بهداشت عمومی، علم نیرومند، و آژانسهای مقررات گذاری مستقل رها از فساد و در هم تنیدگی مالی با صنعت دارو سالهای سال با دکتر فاوچی مبارزه کردهام، او را شخصاً میشناسم و نظرم درباره او با نظر همقطاران دموکراتم بسیار متفاوت است که نخست در جایگاه ستاره اتو کشیده فروتن، مشتاق، مهربان و بسی رنج برده کنفرانسهای مطبوعاتی کووید کاخ سفید که از تلویزیون پخش میشد با او روبرو شدند.
فاوچی در مقام معمار برجسته «تسخیر آژانس ها» قبضه شرکتی آژانسهای بهداشت عمومی آمریکا توسط صنعت دارو نقشی تاریخی بازی کرد.