به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سید محمد مقیمی رئیس دانشگاه تهران در ادامه سلسله دیدارها با اساتید پیشکسوت، با حضور در منزل باقر ساروخانی استاد بازنشسته دانشگاه تهران و پدر علم جامعهشناسی ارتباطات، با این استاد پیشکسوت دیدار و گفتگو کرد و سکه نقرهای دانشگاه تهران که نماد دانشگاه بر روی آن ضرب شده است را به ساروخانی اعطا کرد.
مقیمی: از تجربیات اساتید پیشکسوت تاکنون کمتر استفاده شده است
سید محمد مقیمی در این دیدار با تاکید بر ادای احترام و قدردانی از یک عمر تلاش اساتید پیشکسوت، اذعان داشت: جایگاهی که دانشگاه تهران پیدا کرده است مدیون تلاشها و خون دل خوردنهای اساتیدی نظیر ساروخانی است. در دیدار با اساتید پیشکسوت سعی میکنیم در زمینه مسائل و مشکلاتی که در نظام مدیریتی دانشگاه با آنها مواجه هستیم، از اساتید مشورت بگیریم و از تجربیات ایشان که تاکنون کمتر استفاده شده است، بهره ببریم.
استاد دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران با بیان اینکه مدیریت دانشگاه، مدیریت بر مدیریتناپذیر است؛ خاطرنشان کرد: نمیتوان دانشگاه را به سبکهای مدیریتی مرسوم سازمانهای بوروکراتیک اداره کرد، بلکه در تعامل با اعضا و ذینفعان است که مدیریت کارآمد شکل میگیرد.
التهابات پاییز ۱۴۰۱ در پی ضعفهای ارتباطی دامنه پیدا کرد
مقیمی با اشاره به تخصص ساروخانی در زمینه جامعهشناسی ارتباطات، ابراز کرد: معتقدم اگر قواعد درست جامعهشناسی ارتباطات در ارتباطات بینفردی و سازمانی ما جاری و ساری شود، خیلی از سوء تفاهمات که یکی از آنها در التهابات پاییز ۱۴۰۱ ظاهر شد، آنقدر دامنه پیدا نمیکند. تجربه مدیریت دانشگاه تهران در این التهابات نشان داد گفتگو و برگزاری نشستهای مستمر با دانشجویان و اساتید و بکارگیری سبک مدیریتی صادقانه، علاج بسیاری از سوءتفاهمها و گام اولیه برای حل مسائل و مشکلات است.
هشدار درباره به خطر افتادن مرجعیت خانواده
رئیس دانشگاه تهران با اشاره به مطالعات و آثار ساروخانی در حوز خانواده، بر اهمیت برقراری و تداوم ارتباط خانه و دانشگاه، خاطرنشان کرد: برای کمک به برخی دانشجویانی که در ناآرامیهای سال ۱۴۰۱ دچار هیجانات شده بودند، با خانواده آنها تماس برقرار میکردیم و در این تماسها شرایط را برای خانواده تبیین میکردیم. در تعامل با دانشجویانی که ارتباطشان با خانواده قوی بود و مرجعیت خانواده را قبول داشتند، مشکلی نداشتیم اما برخی از آنها از تماس با خانواده ناراحت بودند و چندان پذیرای مرجعیت خانواده خود نبودند.
تحلیل پدر علم جامعهشناسی ارتباطات از واگراییهای اجتماعی
باقر ساروخانی، استاد جامعهشناسی ارتباطات در تحلیل چرایی پدید آمدن این واگرایی بین جوانان و خانوادهها، گفت: اینکه فرزند، پدر و مادر خود را قبول نداشته باشد یعنی خانواده برای او مرجعیت نداشته باشد، خیلی خطرناک است. باید بتوانیم خانوادهها را ارتقا دهیم تا آگاهی داشته باشند و به دنبال تربیت فرزندان باشند؛ سواد رسانهای، ارتباطی، عاطفی و تکنولوژیک به آنها بیاموزند. باید خانواده را دریابیم زیرا آنجاست که بچه خوب تربیت میشود یا خدای نکرده رها میشود. بچههایی که در خانوادههای خوب تربیت میشوند، خشونت را نمیپذیرند ولی آنهایی که از خانوادههای بدون نظارت فرهنگی بیرون آمدهاند، به خشونت علاقه نشان میدهند. پس باید خانواده را آگاه کرد تا مسئولیت خود را بپذیرند و انتقالدهنده فرهنگ به فرزندانشان باشند.
پدر علم جامعهشناسی ارتباطات ایران همچنین با تاکید بر توزیع مناسب فرصتها در بین جوانان، یادآور شد: اعتماد و انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی، سرمایه یک جامعه است. مشکل بزرگ ایران خودتحقیری و خودفراموشی است. جوانی که همه اندیشهاش اروپا و آمریکا است و آنجا را بهشت میداند، ظاهراً در کنار پدر و مادر است ولی گوشش به جای دیگری است و فقط به مهاجرت فکر میکند. علیاکبر صالحی در حال فعالیت برای راهاندازی یک خیریه برای جوانان است تا از جوانهایی که استعداد و توانایی دارند ولی فرصت و امکانات ندارند، حمایت کند. اگر امروز این ظرفیتهای بالقوه کشور را رها کنیم، فردای روزگار باید پلیس استخدام کنیم و زندان ایجاد کنیم.
علیاکبر صالحی، قائممقام رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران در میانه دیدار رئیس دانشگاه تهران و طاهر روشندل رئیس دانشکدگان مدیریت با ساروخانی، در این دیدار حضور پیدا کرد. صالحی با بیان اینکه برای درمیان گذاشتن چند نکته با رئیس دانشگاه تهران به این جمع آمده است، به سفارش رسول گرامی اسلام در زمینه قدر دانستن بزرگان اشاره کرد و برنامه دیدار با پیشکسوتان و بزرگان دانشگاه را بسیار پسندیده و برآمده از درک مسائل اجتماعی دانست.
ماجرای مهاجرت علیاکبر صالحی در ۱۷ سالگی و توصیه پدر
صالحی با تاکید بر اینکه لازم است آموزشها درباره مهارتها و مسئولیتهای اجتماعی از دوران خردسالی آغاز شود، به ضرورت در نظر گرفتن برنامههای تربیتی در کنار برنامه تعلیمی برای دانشجویان اشاره کرد و در ادامه به بیان برشی از دوران جوانی خود پرداخت و گفت: ۱۷ ساله بودم که در سال ۱۳۴۴ کشور را ترک کردم و با اتوبوس به اروپا رفتم و در نهایت سر از لبنان درآوردم. پدرم در آخرین سفارش خود در آن اتوبوس به من گفت "طوری زندگی کن که هیچ وقت با وجدان خود در ستیز قرار نگیری. اگر وجدانت ناآرام باشد، شبها لای پر قو هم باشی خوابت نمیبرد. ولی اگر وجدانت راحت باشد، تو را روی سنگ خارا هم بگذارند، خوابت میبرد." نکته این است که وقتی تربیت درست باشد، دیگر نیاز به ساختن زندان نداریم.
دانشگاه تهران برای تقویت علوم انسانی و علوم پایه پیشقدم شود
قائممقام رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران در بخش دیگر گفتگو با رئیس دانشگاه تهران، به توجه بیشتر نسبت به علوم انسانی تاکید کرد و افزود: در علوم اجتماعی، اقتصاد، روانشناسی و سایر شاخههای علوم انسانی و اجتماعی آنقدر پارامترها در هم تنیده است که حتی علوم پایه هم در برابر آنها آسانتر به نظر میرسند. مسائل علوم انسانی با روح و روان انسان سروکار دارد و هر مولفهای را تکان دهید، بقیه مولفهها هم تکان میخورد؛ بنابراین بزرگانمان را توجه دهیم که باید تیزهوشترین و مناسبترین افراد وارد علوم انسانی شوند.
صالحی افزود: «علوم پایه هم خیلی دارد ضعیف میشود. دانشگاه تهران یک پیشقدمی کند و برای جذب داوطلبان و استعدادهای خوب به سمت علوم انسانی و علوم پایه راهحل ارائه دهد که یکی از این راهحلها راهاندازی ی پیوسته در برخی رشتههای علوم انسانی و علوم پایه است.» مقیمی نیز بیان داشت: «پیگیر هستیم که طرح پذیرش دانشجوی ی پیوسته در برخی رشتههای دانشگاه تهران را با همین هدف در وزارت علوم مصوب کنیم.»
تمجید اعطای نشان عالی دانش در مجمع عمومی فرهنگستان علوم
قائممقام رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران در بخش دیگر این گفتگو، با تقدیر از رئیس دانشگاه تهران بخاطر عملیاتی نمودن ایده اعطای نشان عالی دانش به بزرگان دارای مرجعیت علمی در کشور، گفت: در مجمع عمومی فرهنگستان علوم، از این کار شایسته دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران قدردانی شد.
سید محمد مقیمی، رئیس دانشگاه تهران نیز با بیان اینکه نگاه موسسین نشان عالی دانش فراتر از گرایشات صنفی و سیاسی بوده و چهرههای علمی از سلایق سیاسی مختلف از غلامعلی حداد عادل و غلامعلی افروز تا محمدرضا عارف و رضا فرجیدانا در هیات موسس نشان عالی دانش حضور داشتند، در پاسخ به اینکه آیا نشان عالی دانش جایگزین رویداد چهرههای ماندگار صدا و سیما شده است، یادآور شد: آیین سالانه اعطای نشان عالی دانش به نوعی ویرایشی جدید از چهرههای ماندگار با رنگ و بوی علمی و مبتنی بر استانداردهای کمیتههای علمی تخصصی است. مصلینژاد استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی هم بانی دائمی این کار شده است.
نظر ساروخانی درباره چگونه هزینه کردن جایزه نشان عالی دانش
باقر ساروخانی نیز اعطای نشان عالی دانش را حرکتی بزرگ و شروعی خوب قلمداد کرد و گفت: خیلی دوست دارم استادانی که این ۶۰۰ میلیون تومان را برنده شدند، این جایزه را بیاورند در دانشگاه هزینه کنند. اگر یک روزی من مفتخر به دریافت این جایزه شوم، ۴۰۰ میلیون تومان هم روی آن میگذارم و به بورسیه دانشجویانی که بخاطر بیپولی دچار مشکل تحصیلی شدهاند اختصاص میدهم. سرنوشت خود من تابع همین قضیه بوده است. اگر بورسیه ۱۵۰ تومانی دانشگاه که زندگی من را تامین میکرد، نبود؛ ساروخانی هم نبود!
مقیمی، رئیس دانشگاه تهران هم از بورسیه ۴۵۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه تهران در سال جاری با کمک مدیران، کارکنان و خیرین نیکاندیش خبر داد و گفت: خیرین وقتی میبینند مدیریت دانشگاه برای کمک به دانشجویان کمبضاعت با رعایت کرامت انسانی آنها دارای برنامه است، استقبال میکنند و حامی میشوند.
صالحی نیز عملیاتی شدن ایدههایی نظیر اعطای نشان عالی دانش دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران را برآمده از یک دید بلند در مدیریت دانست و در ادامه، اجرایی شدن ایده راهاندازی تلویزیون اینترنتی دانشگاه تهران را اقدامی شجاعانه برشمرد. رئیس دانشگاه تهران نیز اظهار کرد: اجرایی نمودن ایدهها در بحثهای مدیریتی بویژه در دانشگاه تهران نیازمند مهارت ارتباطی و رسانهای است و با همین نگاه و در راستای اجتماعی کردن علم به سمت راهاندازی تلویزیون اینترنتی دانشگاه رفتیم.
مقیمی: بالاترین پشتوانه مدیریت، نیت خالصانه است
قائممقام رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران از رئیس دانشگاه تهران به عنوان یک مدیر دانشگاهی با ریسکپذیری بالا نام برد، که مقیمی نیز اینگونه پاسخ داد: هر کاری را که به این جمعبندی برسم که انجام آن به نفع دانشگاه و کشور است، انجام میدهم. بالاترین پشتوانه خود را نیت درست میدانم و بر این باورم که اگر اخلاص داشته باشیم و نیت خود را برای خدا خالص نماییم، خداوند هم مسیر را برایمان باز خواهد کرد، کما اینکه در زمینه امور تاسیسی که در نزدیک دو سال اخیر در دانشگاه تهران دنبال کردهایم، شاهد تفضل الهی بودهایم.
روایت ساروخانی از انتخابات بیحاشیه در دانشکده علوم اجتماعی
در ادامه این دیدار، باقر ساروخانی در زمینه رویکرد جاری مدیریت دانشگاه مبنی بر ایجاد همدلی بین اعضای هیات علمی و همه ذینفعان دانشگاه و استقبال مدیریت دانشگاه از افکار و سلیقههای جدید، به عنوان نمونهای از خروجی این شیوه مدیریتی اشاره کرد و گفت: چند روز قبل برای نظارت بر انتخابات هیات ممیزه دانشکده علوم اجتماعی، به دانشکده رفتم. هرگز ندیده بودم جلسات انتخاب نمایندگان دانشکده در هیات ممیزه اینقدر زیبا اجرا شود و رایها همه درست و تمیز! اکثریت اساتید همان استادی را به عنوان نماینده دانشکده در هیات ممیزه انتخاب کردند که مقیمی او را به عنوان رئیس دانشکده منصوب کرده است.
سید محمد مقیمی نیز اظهار کرد: اعتقاد دارم که روش مدیریتی ما در دانشگاه نباید روش حذفی باشد. در زمینه انتخاب روسای دانشکدهها هم به دنبال روش رایگیری نبودهام، چرا که این روش بعضاً باعث رقابت ناسالم و انشقاق بین افراد و گروهها میشود. تلاشم این است که در راستای همگرایی بین افراد، شخصی بر اساس همفکری و هماندیشی با ذینفعان اصلی دانشکده به عنوان رئیس دانشکده منصوب شود که برآمده از اراده جمعی باشد و در عین حال از نظر شایستگیهای اخلاقی و مدیریتی جزو سرآمدان بوده و در حوزه تخصصی خود دارای مرجعیت علمی باشد که انتخاب فردی با چنین شایستگیهایی الزاماً نمیتواند خروجی رأیگیری در عرف کنونی باشد، بلکه نیازمند همفکری اولیه با تمام دینفعان و سپس نشستهای تخصصیتر، ارزیابی اندیشههای مدیریتی و برنامههای اجرایی افراد در معرض انتخاب در یک فضای اقناعی است، به گونهای که در پایان فرآیند انتخاب و انتصاب نوعی اجماع حاصل شود و بجای صفبندی گروههای بازنده و برنده، از حداکثر ظرفیت دانشکده در اداره امور استفاده شود.
مقیمی در پایان این دیدار، نسخهای از کتاب «روایتی از مدیریت میدانی در نبرد فرهنگی و رسانهای در نماد آموزش عالی» را به باقر ساروخانی و علیاکبر صالحی اهدا کرد و از آنها خواست با مطالعه کتاب مذکور، نکات مورد نظر خود را برای بهبود سبک مدیریت دانشگاهی به وی منتقل کنند.