علی ودایع کارشناس مسائل بین الملل در یادداشتی نوشت: سرزمین اشغالی توسط جریان مقاومت احاطه شدهاست. علاوه بر این، تهران به عنوان سرسختترین دشمن اسرائیل در بی سابقهترین اتحاد با روسیه قرار دارد؛ اتفاقی که تبعات ناخوشایندی برای غرب دارد. از سوی دیگر، صنایع نظامی ایران با سرعت بیسابقهای درحال توسعه و هوشمندسازی است. وحشت اساسی غرب اینجاست که تسلیحات غنیمت گرفته شده غربی به دست ایرانیها مهندسی معکوس شود. این اتفاق موازنه قدرت در خاورمیانه را به نفع جمهوری اسلامی سنگین خواهد کرد.
ظرف یکسال و نیم گذشته، جنگ اوکراین فضای تنفسی مناسبی برای ایران ایجاد کرد. رسانههایی که تا پیش از جنگ با روسیه روی ایران قفل بودند، اولویتهای خبری دیگری یافتند. اوضاع آنچنان به نفع تهران پیش رفت که عربستان سعودی از کانال چینیها ناچار به آشتی با ایران شد.
در چتری که در پایان تابستان خاورمیانه را در برگرفته بود؛ طوفان الاقصی بدترین اتفاقی بود که در خشنترین کابوسهای اسرائیل دیده نمیشد. بنا به روایت برخی رسانههای اسرائیلی، گاف شینبت و موساد چندین لایه بودهاست. ناتوانی در پیشبینی طوفانالاقصی، ضعف در واکنش سریع و در نهایت تلفات سنگین اسرائیل منجر به انهدام ساختاری لاکچریترین ارتش خاورمیانه شد. آن چیزی که تحت عنوان موتور کشتار اسرائیل در غزه میبینیم، در حقیقت هیاهو برای پنهان کردن تبعات ناخوشایند طوفان الاقصی در فضایی است که موازنه قدرت به نفع تلآویو نیست.
درکنار تمام آنچه که درباره وضعیت خاورمیانه گفته میشود و نمیشود؛ اوضاع در قلب شهرهای سرزمین اشغالی هم فاجعهآمیز است. اختلافات فزآینده جامعه عمدتا لیبرال اسرائیلی با کابینه رادیکال مذهبی صهیونیستی مسالهای است که از ۴۲ هفته پیش آغاز شدهاست. اسرائیل تا پیش از طوفانالاقصی در آستانه نافرمانی مدنی و جنگ داخلی قرار گرفته بود که انسجام درون آنها را در نقطه فروپاشی گرفتار کرده بود. «بنیامین نتایناهو» در مرحله اولیه تلاش کرد با کابینه جنگ اتحاد ملی درجنگ با دشمن را ایجاد کند، اما نه تنها به موفقیت دست نیافت که تا اینجای کار اختلافات قدیمی تشدید شدهاست.
با یک حساب و کتاب ساده میتوان گفت که موازنه قدرت در خاورمیانه و سرزمین اشغالی علیه اسرائیل است. نخستوزیر صهیونیستی در این شرایط خطرناکترین عنصر بشکه باروت خاورمیانه است که هر لحظه ممکن است برای فرار از مخمصه کل منطقه را به آتش بکشد.