گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو_ ثبت آثار تاریخی و فرهنگی غیرمنقول از سال ۱۳۱۰ و بهموجب ماده دوم قانون راجع به حفظ آثار ملی مصوب ۱۲/۸/۱۳۰۹ آغاز گردید و در سال اول تعداد ۱۸۰ اثر به ثبت رسید. در پایان سال ۱۳۵۷ و همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی مجموعاً در کشور ۱۵۶۷ اثر به ثبت رسیده بود. اما به واسطه شروع و ادامه جنگ تحمیلی، ثبت آثار ملی با عملکردی کندتر ادامه یافت. چنانچه در پایان سال ۱۳۷۵ فقط تعداد ۱۷۵۳ اثر به ثبت رسیده بود که بهمعنای متوسط ثبت سالیانه حدوداً ۱۰ اثر در ۱۸ سال است. همچنین در طی سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۹ تعداد ۱۹۶۸ اثر و در طی سالهای ۱۳۸۴–۱۳۸۰ تعداد ۱۱۶۸۴ اثر در طی سالهای ۱۳۸۹-۱۳۸۵ تعداد ۱۴۷۷۰ اثر و در سالهای ۱۳۹۴-۱۳۹۰ تعداد ۱۲۶۱ اثر و نیز در سالهای ۱۳۹۸-۱۳۹۵ با تعداد ۱۵۳۱ اثر ثبتی ادامه یافته است. تعیین حریم آثار ثبت ملی از سال ۱۳۴۹ با تعیین حریم امامزاده عبداله واقع در شهرستان بافق استان یزد شروع گردید و تا پایان سال ۱۳۵۷ فقط ۲۱۳ اثر ملی تعیین حریم شده بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع و ادامه جنگ تحمیلی تا سال ۱۳۷۵ فقط تعداد ۲۲۱ طرح حریم از ۱۷۵۳ اثر به ثبت رسیده تهیه و تصویب و ابلاغ گردیده بود که معادل تعیین حریم %۱۲.۶۲ آثار ثبتی است. از سال ۱۳۷۵ مجدداً با تشکیل کارگروه حرائم، تهیه و تصویب و ابلاغ حرائم شروع به کار نمود و تعیین حریم با روند سریعتری صورت گرفت. چنانچه در سال ۱۳۸۰ تعداد ۱۷۳ طرح حریم و در سال ۱۳۸۱ تعداد ۱۹۲ طرح حریم و در سال ۱۳۸۲ تعداد ۲۲۱ اثر تعیین حریم گردید. ولی با تمام فعالیتهای انجام شده در پایان سال ۱۳۸۲ از تعداد ۱۱۰۱۱ اثر ثبتی فقط ۱۱۳۶ اثر دارای طرح حریم بوده که معادل تعیین حریم ۱۰.۳۲% آثار ثبتی میگردید.
به گزارش خبرگزاری دانشجو، دفتر مطالعات آموزش و فرهنگ مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی با عنوان گزارش نظارتی در مورد تعیین حریم آثار ملی بند «۱۲» ماده (۳) قانون اساسنامه سازمان میراث فرهنگی کشور مصوب ۱۳۶۷ تدوین نموده است که وضعیت تعیین حریم در کشور را مورد بررسی قرار داده است.
بررسیها نشان میدهند در صورت استمرار روند فعلی سالیانه حداقل ۱۳۰۰ اثر به آثار بدون حریم اضافه خواهد شد. اگر تعیین حریم با همین شکل ادامه پیدا کند، حدوداً معادل ۵۶۸ سال زمان لازم است تا صرفاً عقب ماندگیمذکور جبران شود. روند فعلی را میتوان، تأکید بر لایه اولیه حفاظت از میراث فرهنگی-ثبت- و رها کردن سطوح لازم و تکمیلی آن-تعیین حریم-تفسیر نمود؛ لذا فرایند حفاظت از میراث فرهنگی بهصورت ناکارآمد و ناقص راهبری میشود.
در ادامه این گزارش آمده است: مقایسه اعداد و درصدها نشان میدهد که عملکرد غیرمتوازن از نظر تعداد و زمان فعالیت استانها در ثبت آثار ملی و تعیین حریم وجود دارد. ثبت و تعیین حریم، وابسته به نگرش فردی مدیران استانی صورت گرفته است و این موضوع در خلأ وجود برنامهای مشخص و مدون، بههمراه نظارت مستمر در توزیع فعالیتها بوده است.
دادهها نشان میدهند که برخی از استانها تکلیف حاکمیتی در مورد تعیین حرائم را بهکلی فراموش کردهاند. بهطور مثال استان بوشهر از سال ۱۳۸۳ الی سال ۱۳۹۸، استان سمنان از سال ۱۳۸۰ الی سال ۱۳۹۱، استان گلستان از سال ۱۳۸۱ الی سال ۱۳۹۸ و استان فارس از ۱۳۸۷ الی ۱۳۸۹ و همچنین از سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۶، نمونههای مستند این موضوع بهحساب میآیند. این ترک فعلها نیز دارای دو جبهه مشهود متفاوت است:
بررسیها نشان میدهد که میراث فرهنگی غیرمنقول ایران (بناها، شهرها، تپهها و ...) از تنوع و ارزشهای گوناگون برخوردار است که ریشه در پیشینه فرهنگی و تاریخ کهن کشور دارد. این تفاوت و تنوع در کلاسه آثار (نوع آثار) مشخص است. در حال حاضر ۵۱ کلاسه اثر (نوع اثر) وجود دارد که تا پایان سال ۱۳۹۸ از مجموع ۱۳۷۷۸ بنای ثبتی-که خود ۴۱ کلاسه (نوع) میباشند- ۴ کلاسه (نوع) بیشترین آمار ثبت را دارند. آنچه مشخص است، متأسفانه توزیع عادلانهای بین تعداد ثبت و تعداد حرائم وجود ندارد و بهرغم آنکه تعداد بناهای ثبتی ۴۲ درصد از آثار ثبتی را شامل میشود، تعداد حرائم بناها ۸۳ درصد مجموع حرائم است. در مقابل تعداد محوطههای تپه و محوطه ۵۸ درصد از آثار ثبتی را تشکیل میدهند و صرفاً ۱۷ درصد از کل حرائم مربوط به آنهاست. بهعبارتی گرایش اصلی در تعیین حرائم مربوط به آثار مرتبط با بناهای ثبتی است. درحالیکه سهم ثبتی تپه و محوطه بیشتر از بناها میباشد.
در مجموعه کشوری با توجه به ثبت بناها که شامل ۴۸% آثار بوده و تعداد ۲۲۹۶ طرح حریم مصوب، انتظار میرفت که ۲۷۷۴ حریم مصوب برای تپه و محوطهها صورت گیرد. درصورتیکه صرفاً تعداد ۴۷۴ طرح حریم برای این آثار تهیه و تصویب شده است. اگر تعداد مذکور حاصل عملکرد ۵۰ساله فعالیت دستگاه مسئول در نظر گرفته شود، جهت تعیین حریم مجموعه باقی مانده آثار، به زمانی برابر با ۱۹۷۸ نیاز است.
در ادامه این گزارش آمده است که بناهای ثبتی در دوران متفاوتی ساخته شدهاند، لذا دستهبندی آنها مبتنیبر دوران تاریخی، گونه دیگری از طبقهبندی را ممکن خواهد ساخت. در این حوزه موضوع قدمت اثر ثبتی در تعیین اولویت اثری برای تعیین حریم-از نظر عقلانی-بایستی دارای اهمیت باشد. چراکه یکی از مؤلفههای با اهمیت در ارزشگذاری آثار، قدمت و تقدم آثار نسبت به سایر آثار است. ازسویی ازآنجاکه ساختوسازها و فعالیتهای توسعهمحور اغلب علیه میراث فرهنگی و بناهای تاریخی عمل میکند، با تأکید بر محدودیت منابع توجه به آثار قدیمیتر مشهود است.
با فرض ثابت ماندن سرعت تعیین حریم از ابتدای سال ۱۳۴۹ تا سال ۱۳۹۸ و بررسی روند فعلی در آینده، مشخص میشود که برای تعیین حریم آثار ثبتی پیش از دوره اسلامی حدوداً ۴۳۲ سال و دوران زندیه تاکنون حدوداً ۲۷۲ سال لازم است. البته این بهشرط باقی ماندن آثار مذکور تا آن زمان و اضافه نشدن آثار ثبتی بدون حریم در سالهای آتی است.
همچنین در بخشی از گزارش به عدم تناسب ثبت حریم با توجه به نوع مجموعهها اشاره شده است. در تعدادی از استانها بهواسطه اقلیم، وسعت و موقعیتهای ویژه فرهنگی، آثار خاصی وجود دارد. بهطور مثال آبانبارها بهدلیل خاص بودن مصرف صرفاً در برخی استانها متمرکز است یا چاپارخانهها بهواسطه محدودیت تعداد و نیاز دوره تاریخی خاص به استفاده از آنها، صرفاً در ۶ استان قرار دارند. خاص بودن آثار و محدودیت وجود آنها در کشور نیز لزوم توجه و وجود نظام تعیین حریم متمایز برای پوشش آنها را میطلبد.
بررسی آبانبار نشان میدهد که این اثر در استان آذربایجان شرقی ۲ مورد، آذربایجان غربی ۳ مورد، چهارمحال و بختیاری، زنجان و همدان فقط ۱ قرار دارند. این اثر بهواسطه رودهای جاری و دمای معتدل در این استانها متمرکز شده است و لزومی به ساخت این آثار در سایر مناطق کوهستانی یا سردسیری نبوده است. درصورتیکه فقط در استان یزد بهواسطه گرما و خشکسالی تعداد ۲۶۲ مورد آبانبار ثبتی وجود دارد؛ بنابراین لازم است استانهایی که دارای چند آبانبار محدود هستند، نسبت به تعیین حریم و حفاظت از آنها اقدام عاجل صورت گیرد، چراکه در استانهای مذکور بهعنوان نمونههای خاص و منحصربهفرد بهحساب میآیند.
چاپارخانه نمونه دیگری است که در کشور از نظر تعداد دارای محدودیت است. درمجموع کشوری فقط ۱۵ مورد چاپارخانه ثبتی وجود دارد که در ۶ استان قرار دارند. اما تاکنون حتی یک مورد چاپارخانه تعیین حریم نشده است و لذا تعیین حریم چنین آثاری که درمجموعهآثار ثبتی محدود میباشند بایستی در اولویت تعیین حریم قرار بگیرند.
این درحالی است که در نگاهی منطقی، میتواند دو جریان مستمر و موازی برای تعیین حریم آثار ثبتی مفروض باشد. جریان اول بایستی تعیین حریم را با نظمی متناسب با ثبت آثار ملی و با توجه به استانها صورت سالیانه در جریان داشته باشد، درحالیکه جریان دوم بایستی با توجه به دورههای تاریخی، آثاری قدیمیتر، آثار خاص و محدود در استانها که فاقد طرح حریم هستند، امکان کامل شدن تعیین حریم آنها فراهم شود.
با این شرایط و توصیفات انجام شده مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی پیشنهادت زیر را برای برطرف کردن مشکلات این حوزه ارائه میکند:
در حوزه آثار ثبتی بدون حریم لازم است تا ارزش انحصاری هر اثر موجب تعیین اولویت و رتبهبندی آنها گردد. ترکیبی از اولویتهای ذیل بهعنوان شاخصی ترکیبی امکان دستهبندی ارزشی آثار را فراهم خواهد نمود: