گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - زهرا قربانی رضوان؛ «پدر»، میهمان این شبهای تالار اصلی تئاتر شهر است. «پدر»ای که چیزی حدود یک ساعت و نیم از داستان فراموشی هایش برایمان میگوید و تنها چند روز دیگر به آخرین اجرای آن باقی مانده است.
نمایش «پدر» پیرامون فردی است که دچار آلزایمر شده و رابطه اش با جهان واقعیت درگیر تنش میشود و این امر زندگی او را با بحران روبه رو میکند. متن بازگو کننده ذهن مشوش یک پیرمرد ۸۰ ساله است که در آستانه فروپاشی قرار گرفته است. تشویش زمانی آغاز میشود که آدمها و مکانهای پیش روی پیرمرد الزاما واقعی نیستند و در گذر زمان او به واقعیتها و آدمهای واقعی پی میبرد و مخاطب با یک آمیختگی در رویا و واقعیت قرار میگیرد. در این میان دختر پیرمرد که از همسر اول خود جدا شده و به تازگی ازدواج مجدد کرده درگیر پدر است و نمیداند برای این وضعیت چه کار کند و با این سوال مواجه میشود که آیا بهتر است پدر خود را در خانه نگدارد یا به خانه سالمندان بفرستند. این چالش دختر در کنار تنش پدر پیش میرود و فضا را هر لحظه ملتهب میکند.
آروند دشت آرای کار هنری خود را در دهه هفتاد آغاز کرد. با نگاهی به آثار گذشته این کارگردان میتوان دریافت که او تنوع و تفاوت در اجرا و نوع نگاه متفاوت به متن نمایشنامهها را دارد و برای انتقال مفهوم دست به استفاده از شیوههای مختلف اجرایی میزند. حال این کارگردان در تجربه دیگر خود به سراغ نمایشنامه پدر نوشته فلوریان زلر رفته است.
استفاده از بازیگران نام آشنا، طراحی صحنه نامتعارف و سبک مینیمال شده، از ترفندهای به کار رفته در این اثر است. رسیدن به فضا و اتمسفر حاضر در متن نیازمند بازیگران قدرتمندی است که کارگردان این مهم را دریافته است. حضور رضا کیانیان در نقش آندره توانسته به تنهایی قوت اثر را نگه دارد. بلاشک بازی رضا کیانیان در مقابل بازی حیرت آور آنتونی هاپکینز در فیلم father قرار میگیرد و خب انتظار مخاطب از این بازیگر پیشکسوت بالاتر میرود. کیانیان سعی بر آن داشته تا بتواند فضای ملتهب و متغییر شخصیت را بیان کند، اما در یک ساعت و نیم تماشاگر بسیار سخت با این شخصیت همذات پنداری میکند و فاصلهای بین آندره و مخاطب ایجاد میشود که کیانیان سعی بر برطرف کردن آن دارد. میتوان گفت این بازیگر توانمند متاسفانه همان شخصیت حبیب در فیلم سینمایی «کفش هایم کو» است. درست همان پیرمردی که مبتلا به بیماری آلزایمر است و خانواده اش او را ترک میکنند و خب در اینجا مخاطب با یک شخصیتی که قبلا او را زیست کرده مواجه است و رنجهای آندره را قبول نمیکند.
حضور دیگر بازیگران هم به این شکل جلوه میکند و هرکدام یادآور شخصیتی در اثری هستند که در گذشته ایفا کرده اند و این نشان از آن دارد که در پرداخت و رسیدن به شخصیت ناکام مانده اند. البته ذکر این نکته مهم است که اگر چه بازیگران در اوج نیستند، اما همچنان پرقدرت و توانمند بازی قابل قبولی از خود در صحنه به نمایش میگذارند.
یکی از نکاتی که میتوان به آن اشاره کرد طراحی صحنه عظیم و نامتعارف این نمایش است. استفاده از دو لته بزرگ که البته با هدف و فکر شده در صحنه قرار گرفته، سعی دارد تا نمایش خسته کننده را جذابتر کند. سازههای بزرگی که توسط ویدئو مپینیگ تصاویری از فضای ملتهب ذهن پیرمرد را انعکاس میدهند و قابلیت جا به جایی دارند و هر لحظه تبدیل به فضایی مینیمال برای نشان دادن مکانهای مختلف میشود. البته که این ایده هم نتوانسته ریتم کند و زمان یک ساعت و نیمه تئاتر را به دوش بکشد. اما از نظر مفهوم شناسی و تغییرات سازهها شاهد جابه جایی جایگاه پدر میشویم که گاه تبدیل به مکان امن میشود. اما در نهایت این سازه عظیم به بازنمایی خانه سالمندان ختم میشود. انسانهایی که در بین دو لته و دیوار بزرگ درگیر توهمات و ذهن آشفته قرار میگیرند و تماشاگر شاهد زوال و فروپاشی جسمی است که دیگر کسی را نمیشناسد.
یکی از ضعفهای جدی تئاتر پدر ناتوانی در به نماش گذاشتن فضا و اتمسفر موجود در متن است. اگر در بین دیالوگها نامی از فرانسه نمیآمد تماشاگر متوجه آن نمیشد که این خانه اکنون در کدام نقطه از کره زمین قرار دارد. همانطور که مخاطب متوجه زمان اتفاقات نمیشود و نمیداند در چه سالی نمایش جریان دارد. شاید طراحی لباس میتوانست کمکی به این مسئله بکند که متاسفانه در این بخش هم نمایش دچار ضعفهایی بود.
در انتهای نمایش رضا کیانیان جنین وار میخوابد و نور صحنه گرفته میشود. تماشاگر خسته از یک ساعت و نیم تماشای نمایشی با ریتم کند نمیداند آیا این لحظه نمایش به اتمام رسیده یا خیر؟! تا زمانی که نور عمومی فضا را روشن میکند. باید گفت تئاتر پدر اثری فاخر نیست، اما به نوبه خود توانسته به تئاتری دیدنی بدل شود.
گفتنی است هر شب در ابتدای نمایش یکی از بازیگران با یادی از آتیلا پسیانی و عادت همیشگی او برای عدم استفاده از موبایل از تماشاگران میخواهند تلفن خود را خاموش کنند.
در پایان نمایشی که شب جمعه اجرا شد رضا کیانیان اعتراض خود را به تماشاگران نمایش که به دلیل استفاده از موبایل سبب ایجاد نویز در میکروفون بازیگران شد اعلام کرد و گفت: ما روی صحنه جان میکنیم و شما تلگرام چک میکنید تا زحمت ما بیشتر شود!