به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، هفته چهارم ترم پاییز طرح ملی گفتمان نخبگان علوم انسانی با تدریس استاد صادق رمضانزاده با محوریت «تحولات منجر به رنسانس تا دکارت» و حجتالاسلام دکتر امیر آقاجانلو با محوریت «هگل و پدیدارشناسی روح» در مدرسهی تاریخی دارلفنون برگزار شد.
صادق رمضان زاده در ادامهی مباحث مطرح شده، به بررسی دیدگاه برخی فلاسفه غربی همچون هگل، لوویت، بلومبرگ و شلینگ در خصوص نسبت مدرنیته با الهیات و نحوهی نگاه به زمان پرداخته و ضمن تأکید بر مهمترین وظیفهی دانشجویان علوم انسانی، عنوان کرد که دانشجویان علوم انسانی بر لبهی نزاعهای سیاسی _الهیاتی ایستادهاند و در این نزاع، پرداختن به تعریفی شفاف از ایران ضرورت داشته و باید مشخص شود که تعریفمان از ایران آیا صرفاً محدودهای جغرافیایی در مرزهایی مشخص است یا فهم گستردهتری از این تعاریف داریم؟
ایشان در پاسخ به چرایی حائز اهمیت بودن مسئلهی ایران به شباهت بحران بین جامعه کنونی ما و فردوسی اشاره نموده و عنوان کردند که مهمترین بحران و مسئلهی ما که در گذشته در مسئلهی فردی، چون فردوسی نیز وجود داشته، به طوری که با نگارش شاهنامه سعی در پاسخ به آن مسئله داشته است، این بوده است که ایران نمیماند و تداوم نمییابد مگر با تداوم فرهنگی و هویتیاش.
وی در ادامه تأکید کرد که مطالعهی آثار متفکرین غربی به تنهایی در مقایسه با مطالعه آنها در نسبت با خود و یا ایران و هویت ایرانی تفاوت فاحش دارد و باید با دغدغهی شناخت ایران و تداوم فرهنگی و هویتی ایران علوم انسانی خواند.
صادق رمضان زاده با بررسی مبنای کانت در انسانشناسی، به تأکید وی در مبنا بودن طبیعت «فوسیس» اشاره نموده و ضمن تأکید بر اینکه بنیانهای تفکر سازمان ملل به نوعی برگرفته از مبانی فکری کانت و در مرتبه دوم هگل است، عنوان کرد: «ریشهی نژادپرستی عقیده به این گزاره است که یک طبیعت از طبیعت دیگری برتر است؛ بنابراین مبنای انسانشناسی نژادپرستی، به نوعی برگرفته از تفکر کانت است».
وی با بررسی سیر گنوسیسم که مبتنی بر ارتباط مستقیم و شهودگون بشر با خدا و پدر معرفتی عرفان بوده، عنوان کرد که گنوسیسم به سبب ناتوانی در حل بحران ناشی از دوگانگی خیر و شر، به دو خدایی قائل شد.
ایشان تأکید کردند که هر پاسخی به یک بحران، خود میتواند بحرانساز و مسئله آفرین باشد. برای مثال، فلسفهی یونان که پاسخی به بحران غیبت خدایان از زمین است، خود در ادامه بحرانساز شد.
وی در ادامهی سیر مباحث به توضیح و توصیف عصر فلسفهی دینی در قرن یازدهم پرداخته و عنوان کرد که مسئلهی فلسفهی دینی این است که رابطهی بین انسان و خدا را طرفینی میکند؛ به عبارتی، برخلاف فلسفهی یونان که خدا را دور و خارج از دسترس و امر مطلق میداند، فلسفهی دینی خدا را نزدیک و منفرد کرده و به ارتباط انسان با خدا و همچنین ارتباط خدا با انسان میپردازد؛ در حالی که در فلسفهی یونان، امرِ مطلق به هیچ وجه رابطهای با امر جزئی ندارد و گویی امری مرده است. در این نقطه نطفه توجه به مسئلهی عقل و وحی و نسبت میان اینها بسته میشود.
ایشان در ادامه به بررسی مسائل دوگانه مهم در ایران پرداخته و ذکر کردند: عقل و وحی، عرف و شرع و اراده الهی و اراده مردم، سه دوگانه مهم در تاریخ ایران هستند که هر سه نیز در نسبت با شهر هستند.
استاد رمضان زاده با اشاره به فرمایش مقام معظم رهبری که: «بنیان تفکر ایرانی بر مبنای زوجیت است» این سخن را عمیق و قابل بسط و نوعی اشاره به دوگانهی حاکم بر تفکر ایرانی و فهم مسائل در ذیل آن عنوان کردند.
ایشان در ذیل عنوان فلسفهی دینی، به بررسی مبانی فکری آگوستین بهعنوان بنیانگذار فلسفهی مسیحی پرداخته و عنوان کردند ریشهی تفکر آگوستین مبتنی بر مانویت بوده و بنیاد ایمان در آگوستین، لطف الهی نسبت به ما و عامل وحدت آسمان و زمین، حقایق ازلی میباشد که راه رسیدن به آن نیز، لطف الهی و اشراق است. همچنین عنوان کردند: «مهمترین نکته در تفکر آگوستین این است که شهر در امتزاج خیر و شر (گناه نخستین و شر بنیادینی که انسان ذیل آن زیست میکند) امکانپذیر میشود».
رمضانزاده در ادامه با بررسی سیر فلسفه اسلامی به تشریح مبانی فلسفی فارابی و ملاصدرا پرداخته و عنوان کرد: «فارابی مؤسس فلسفه اسلامی بوده و نوع مواجهه ما با فلسفه یونان را شکل داده است. او همچنین برای غربیها به عنوان احیاگر فلسفه سیاسی بعد از افلاطون و ارسطو حائز اهمیت است».
دوگانه اساسی برای فارابی دوگانهی نبی و فقیه بوده و او به خدا قائل بوده و در نسبت با خدا قاعدهی «الواحد» را بیان میدارد و میگوید: «از واحد جز واحد زاده /خلق نمیشود»
وی در ادامه به بررسی تفکر ملاصدرا پرداخته و عنوان کردند: مسئلهی ملاصدرا به عبارتی فلسفی کردن عرفان بود. عرفان، کاری با مسئلهی سیاست و در نسبت با شهر ندارد، اما ملاصدرا در مقطعی به سبب رواج شدید و افراطی عرفان به دلیل جذابیت آن از جنبهی ارتباط با مسئلهی آزادی و مطلق شدن آسمان تلاش میکند عرفان را فلسفی کند و البته همین امر نیز سبب انجماد فلسفه میشود و در ادامهی مسیر فلسفه گویا نوعی دشواری و مانع را ایجاد میکند.
طرح ملی گفتمان نخبگان علوم انسانی تلاشی است در جهت شناسایی، جذب و پرورش نخبگانی در زمینهی پیشرفت علوم انسانی ایران و بررسی مرزها و شکافهای مورد نزاع و چالش در زمینه علوم انسانی و طرحریزیهای ساختاری و ریشهای در کشور.