گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو- شایان دنیادیده: تحولات روزهای گذشته آنقدر سریع و بدون توقف اتفاق افتاده که گویی گذر ساعات بر روی دور تند قرار گرفته است. تحولات و اتفاقات غیر قابل پیش بینی که علاوه بر آثار دراماتیک و احساسی بر فضای کلی جامعه، نوعی بازآفرینی سیاسی را با خود به همراه داشته است. منشاء این تحولات را باید در ظهر یکشنبه 30 اردیبهشت ماه و حادثه ناگوار برای رئیس جمهور و هیات همراه او جستجو کرد که تا چند روز بهت و سردرگمی را در فضای جامعه درپی داشت.
به دنبال آن تشییع میلیونی رئیس جمهور شهید و دیگر دولتمردان در کشور به ویژه در سه کلانشهر تبریز، تهران و مشهد نوعی مانور قدرت و بازآفرینی ساحت حمایت اجتماعی از نظام در سطح کلان بود. البته ناگفته نماند که تراژدی 30 اردیبهشت ماه میتوانست با بهرهگیری از خلاء قدرت ایجاد شده و بمباران رسانههای زرد آنور آبی، تبدیل به بحران داخلی و بروز شکافهای اجتماعی بی بازگشت شود؛ آن هم در شرایطی که مجلس یازدهم کار خود را به پایان داده و هنوز مجلس جدید تشکیل نشده و کشور بدون رئیس جمهور و با معاون اول اداره میشود.
با این حال اما نوع بافت ساختار قدرت در نظام و البته ورود قدرتمند رهبر انقلاب به موضوع از عصرآن روز تلخ و تاکید بر اینکه از پس یک طوفان بزرگ هیچ گزندی کشور را تهدید نمیکند، نه تنها کوچکتری خلاء قدرتی در کشور احساس نشد، بلکه حتی کوچکترین خلاء بروکراتیک نیز اتفاق نیفتاد.
دو ساحت مهم در تحولات روزهای اخیر
بنظر میرسد که تحولات در روزهای گذشته دارای دو ساحت بازآفرینی اجتماعی و باز تولید قدرت ساختار سیاسی است. بازآفرینی اجتماعی که نمود آن را در تشییع میلیونی شهدای خدمت شاهد آن بودیم و باز تولید قدرت سیاسی نظام که آثار آن را در مشاهده نشدن خلاء قدرت و شکل نگرفتن بحران داخلی تجلی پیدا کرد، فرصت بی نظیر تاریخی برای برگزاری انتخابات زود هنگام در 8 تیرماه ایجاد کرده است.
دو انتخابات دور اول و دوم مجلس شورای اسلامی درحالی برگزار شد که شاید مشارکت سیاسی در آن چنگی به دل نزده باشد؛ با این حال اما فرصت ایجاد در شرایط فعلی و ورق خوردن سریع صفحات تاریخ میتواند فرصتی را برای بازآفرینی مشارکت مردمی در انتخابات زودهنگام و تزریق داروی تقویتی به فضای سیاسی کشور فراهم کند.
حال گروهها و احزاب سیاسی باید فعالیتی که طی یکسال برای مطرح کردن ایدهها و برنامههای خود برای اداره کشور ارائه میدادند، در عرض یک ماه ارائه دهند. البته با نگاهی گذرا به فضای سیاسی کشور در برهههایی مانند انتخابات ریاست جمهوری، متوجه میشویم که بجای بحث بر روی ایدهها، برنامهها و راهکارها برای حل مسائل، اتسمفر سیاسی کشور بیشتر درگیر اسمها و بازیهای سیاسی «من خوبم و او بد است» میشود و جای خالی ایدههای حکمرانی از سوی احزاب و گروهها همواره وجود داشته است. همین موضوعات را در فضای انتخاباتی نصفه و نیمه شکل گرفته در دوره اول و دوم انتخابات مجلس دوازدهم به صورت عینی شاهد آن بودیم.
آنچه میخواهیم و آنچه که باید باشد
انتخابات ریاست جمهوری صحنه رقابت ایدهها و نظرها و برنامههاست؛ یقینا برگزاری انتخابات زودهنگام و آن هم در شرایطی که فرصتی یک ماهه برای بررسی ایدهها و برنامهها وجود دارد، اوضاع را مقداری پیچیدهتر از گذشته خواهد کرد. قطعا آن چیزی که در روزهای آینده شاهد آن خواهیم بود، داغ شدن بازار ثبتنامها خواهد بود که موضوعی قابل پیشبینی است؛ اما بنظر میرسد که در این مدت کوتاه تمرکز نامزدهای انتخاباتی برای تسهیل در فرآیند انتخاب از سوی مردم، باید بر دو امر معطوف باشد:
اول ارائه برنامه و ایده مشخص برای سکانداری دستگاه مجریه و دوم مشخص شدن تیم اجرایی برای پیش بردن برنامهها و ایدههای عملیاتی.
طبیعی است که زد و خورد سیاسی جزء جدایی ناپذیر رقابت انتخاباتی است؛ اما این زد و خورد سیاسی آن هم از نوع افشاگری و تخریب رقیب شاید در دهه هشتاد و یا حتی اوایل دهه نود خریدار داشت؛ اما یقینا بازار این نوع از رقابت سیاسی دیگر کساد شده و نتیجهای جز سیاهتر شدن ذهن مردم نسبت به مسئولان و چهرههای سیاسی نخواهد داشت؛ کما اینکه کمک چندان زیادی به امر مشارکت نخواهد کرد و نتایج آن در انتخابات مجلس دوازدهم ملموس بود.
لذا نامزدهای این دوره از انتخابات باید متمرکز بر ارائه برنامههای ایجابی، تخصصی، قابل اجرا و منطقی برای برون رفت از مشکلات شوند. رقابت بر سر ایدهها نه تنها به مردم برای انتخاب آگاهانه کمک خواهد کرد، بلکه مسیر رشد و توسعه را در چهارسال آینده تسهیل میکند.
از طرف دیگر، تا زمانی که تیم اجرایی رئیس جمهور برای اجرای برنامهها و ایدهها مشخص نباشد، تصمیمگیری برای تودههای مختلف جامعه سخت خواهد بود. طبیعی است که هر چقدر یک برنامه اجرایی، دقیق و مبتنی بر واقعیتهای موجود باشد، اما اگر تیم اجرای آن از تسلط و تجربه کافی برخوردار نباشند نتیجه حاصله از آن مطلوب نخواهد بود.
دست آخر باید گفت، صحنه انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری باید تبدیل به رقابت برنامهها و ایدهها شود. در عین حال، زدن بر زیر میز دو قطبیهای کاذب و رقابتهای مبتنی بر افشاگریهای پروژه بگیرانه به جای پاسخ به پرسشهای توده جامعه نسبت به مسائل و مشکلات نیز باید نقطه عطف این دوره از انتخابات باشد. انتخاباتی که در صورت برگزاری آن با مشارکت مطلوب، تا سالیان متمادی نظام را نسبت به حوادث محتلف واکسینه خواهد کرد.