به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو-علی حامدین، هفته گذشته سلسله نشستهای سینما رو به آینده به میزبانی امیر قادری؛ منتقد سینما و با حضور سینماگران و صاحب نظران سینمایی در پردیس سینما آزادی برگزار شد.
در حاشیه یکی از این نشستها محمدرضا عباسیان، دبیر سی و یکمین جشنواره فیلم فجر در گفتوگو با دانشجو در مورد تعداد جوایز این جشنواره بیان داشت: هم دبیر و هم تیم برگزار کننده جشنواره و در مورد تعداد جوایز آن تصمیمگیری میکنند. از سویی، معمولا جشنوارههای حرفهای در دنیا، تعداد جوایز کمتری را اعطا میکنند. در تعداد روز کم برگزاری جشنواره فجر، برگزیدن آثار برای جوایز تخصصی مختلف، از نظر بینالمللی غیر حرفهای است. در جشنوارههای دنیا، همان جوایز اصلی را اعطا میکنند و حتی اخیرا باتوجه به بحثهای جنسیتی که دارند، جایزه بهترین بازیگر زن و مرد را حذف کردهاند و تنها جایزه بهترین بازیگر وجود دارد. در بخشهای هنری نیز جایزه بهترین دستاورد هنری را دارند که ممکن است به فیلمبردار، صدابردار یا جلوههای ویژه اعطا شود.
این مستندساز پیرامون حضور یافتن سیمرغ مردمی در میان سایر جوایز خاطرنشان کرد: برگزارکنندگان جشنواره حق دارند برای بود و نبود جایزه مردمی تصمیمگیری کنند. حداقل در دوره سی و یکم جشنواره که بنده دبیری آن را برعهده داشتم، حذف این سیمرغ به دلیل احتمالات و شائبههایی بود که در مورد دخالتهایی چه از سوی تهیهکنندگان برخی از فیلمها که بخصوص صاحب تعدادی از سالنهای سینما نیز هستند و چه از سوی برگزارکنندگان وجود داشت و که به دنبال آن، احتمال دستکاری آراء بالا بود. حتی اگر این کار به نهادهای صنفی داده شود نیز باز هم جای سوال دارد و جایزه مردمی همیشه میتواند محل اشکال باشد.
عباسیان در ادامه در پاسخ به سوال دیگر دانشجو در مورد علت حضور کمرنگ قهرمان در آثار سینمایی کشور اظهار داشت: عدم پرداختن و طرح قهرمان در فیلمها و سریالها واقعا یک بحران است. به هرحال سینمای ما نشات گرفته از سینمای غرب است. مبدا و محل خلق سینما ایالات متحده بوده و نقطه اوج صنعت فیلمسازی در هالیوود است و ما باید تکنیک را از آن گرفته و محتوای خود را با آن چارچوب ارائه کنیم.
وی ضمن بیان اینکه در بخش قهرمانسازی ما شاهد هستیم از گذشتههای بسیار دور تا حال حاضر، مبنای فیلمسازی در غرب براساس ساخت و معرفی قهرمان است، تصریح کرد: قهرمانهای واقعی در تاریخ آمریکا به تعداد زیادی وجود دارند و به همین دلیل اقدام به خلق قهرمانهای تخیلی و غیرواقعی میکند یا از متجاوزین آمریکایی که در ویتنام و عراق جنایت کردند در سینمای خود قهرمان میسازند. همین قهرمانها هستند که به شخصی در مکانی تحت یک ظلم یا تهدید قرار گرفته کمک میکنند و فیلم به آنها پیشینهای از حضور در جنگ عراق، ویتنام و یا افغانستان اضافه میکند. این اقدام در سینمای مارول هم رایج است.
دبیر سی و یکمین جشنواره فیلم فجر گفت: ما در کشور خود به قدری قهرمان داریم که حتی قادر به لیست کردن نام آنها هم نیستیم؛ چه قهرمانهای تاریخی و اسطورهای ما، چه قهرمانهای معاصر و کسانی که در جنگ شرکت داشتند، چه قهرمانهای علمی و... متاسفانه سینما و سینماگران در معرفی این قهرمانها به نسل جدید و ارائه آموزههای ملی-مذهبی بسیار عقبمانده هستند.
عباسیان ادامه داد: البته از سوی دیگر در سالهای اخیر پرداختن به موضوع قهرمانها کم و بیش شروع شده است. در همین جشنوار گذشته ما چندین فیلم داشتید که قصد پرداختن به قهرمانها را داشتند اما به قدری ضعیف بودند که باعث میشود در مواقعی ما از فیلمسازها بخواهیم به این موضوع نپردازند؛ چراکه فرصت پرداختن به هر قهرمان شاید با توجه به بضاعت سینمای ما یک بار باشد. فیلمی که در مورد شهید احمد کاظمی ساخته شده بود با شخصیت واقعی ایشان که ما در مستندها و کتابها دیده بودیم خیلی فاصله داشت. یا «صبح اعدام» که در مورد اعدام طیب حاج رضایی ساخته شده بود، تصویری را در پیرامون این شخصیتها ارائه کرد که با آن چیزی که در ذهن ما در طی سالهای گذشته وجود داشت، متفاوت بود.