به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو -زهرا افشارینژاد ؛ ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران، شوکی بزرگ برای ایرانیان، فلسطینیان و تمام محور مقاومت بود. این اقدام تروریستی که از سوی رژیم صهیونیستی انجام شد، واکنشهای بسیاری را برانگیخت و همگان اکنون منتظر پاسخ ایران به این جنایت هستند. اگرچه انتقام ایران از اسرائیل قطعی به نظر میرسد، اما زمان و نحوه این واکنش همچنان در دست بررسی است.
اسکات ریتر، سرهنگ و کهنهسرباز آمریکایی، با اشاره به اهمیت پاسخ ایران، بیان داشت که عدم پاسخ به این ترور میتواند موجب تضعیف بازدارندگی ایران و حزبالله شود. او هشدار داد که اگر ایران از پاسخ به این اقدام خودداری کند، احتمالاً در دفعات بعدی هدفهایی همچون رئیسجمهور یا فرماندهان سپاه در لیست ترور اسرائیل قرار خواهند گرفت.
تجربه گذشته و پیشبینی آینده
در گذشته، ایران با عملیاتهایی نظیر «وعده صادق» و «انتقام سخت» نشان داده که به تهدیدات و حملات دشمنان، پاسخی قاطع و موثر میدهد. عملیات وعده صادق در فروردینماه امسال و حمله مستقیم ایران به یک کشور هستهای، تغییرات بزرگی در معادلات منطقه ایجاد کرد و پیام واضحی را به جهان ارسال کرد: هرگونه تجاوز به حریم ایران، با پاسخی درخور مواجه خواهد شد.
عملیات «انتقام سخت» در سال 98 نیز، به عنوان واکنشی به ترور شهید قاسم سلیمانی، قدرت و توانایی ایران در انجام حملات دقیق و موثر را به نمایش گذاشت. این تجارب نشان میدهد که ایران در برابر تهدیدات و حملات، صبر پیشه نکرده و همواره پاسخی قاطع ارائه داده است.
واکنشهای داخلی و بینالمللی
نمایندگان مجلس و مقامات ایران نیز بر لزوم پاسخ قاطع به ترور شهید هنیه تاکید کردهاند. سلیمانی، نماینده مجلس، با اشاره به ذات ترسآور صهیونیستها، خواهان پاسخ محکم به این اقدام تروریستی شده است. کنعانی، سخنگوی وزارت خارجه، نیز تأکید کرد که ایران حق دارد از امنیت و تمامیت ارضی خود دفاع کند و از شورای امنیت درخواست تشکیل جلسه فوری کرده است.
در همین راستا، پزشکیان نیز تأکید کرده که جمهوری اسلامی ایران این اقدام اسرائیل را بیپاسخ نخواهد گذاشت. وزیر دفاع نیز در جلسه رای اعتماد به وزرا، امنیت را خط قرمز ایران اعلام کرده و هشدار داده که هرکس از این خط عبور کند، مورد بخشش قرار نخواهد گرفت.
انتقام: حق یا تکلیف؟
در طول تاریخ ایران، هرگاه که در برابر دشمنان صبوری پیشه کرده، تنها موجب جریتر شدن آنها شده است. انتقام از عاملان شهادت اسماعیل هنیه، نه تنها حقی برای ملت ایران بلکه تکلیفی برای جلوگیری از قدرتنمایی دشمنان و دلگرمی دوستان و جبهه مقاومت است.
این در حالی است که در بررسی وضعیت فعلی، باید به اهمیت جنگ روانی که دشمن بهویژه رژیم صهیونیستی به راه انداخته، توجه ویژه داشت. جنگ روانی بهمنظور ایجاد ترس و تردید در میان مردم و مسئولان کشور هدف طراحی میشود. هدف اصلی این نوع جنگ، ایجاد نوعی فلج فکری و عملی است که در نهایت منجر به عقبنشینی از اقدامات قاطع و ضروری میشود.
ترس از واکنش احتمالی دشمن پس از انتقام، یکی از ابزارهای اصلی این جنگ روانی است. دشمن تلاش میکند با تهدیدات ضمنی و آشکار، فضا را بهگونهای جلوه دهد که هرگونه اقدام تلافیجویانه از سوی ایران، پیامدهای سنگینی خواهد داشت. این تاکتیک، اگر موفق باشد، میتواند منجر به تردید در اتخاذ تصمیمات مهم و در نهایت، عقبنشینی از انتقام شهید هنیه شود.
اما همانطور که رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردهاند، عقبنشینی غیرتاکتیکی در هر عرصهای، از جمله نظامی، سیاسی، تبلیغاتی و اقتصادی، باعث خشم الهی و تضعیف موقعیت کشور میشود. اگر ایران در برابر این جنایت کوتاه بیاید، نهتنها اعتبار و بازدارندگی خود را در منطقه و جهان از دست میدهد، بلکه دشمن را جسورتر میکند تا اقدامات تجاوزکارانه و تروریستی خود را ادامه دهد.
از این رو، انتقام از عاملان ترور شهید هنیه، نه تنها یک حق مشروع برای ایران، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای حفظ امنیت و تمامیت ارضی کشور است. واکنش قاطع و محکم به این جنایت، پاسخی به جنگ روانی دشمن نیز خواهد بود؛ پاسخی که نشان میدهد ایران نه تنها از تهدیدات نمیهراسد، بلکه هرگونه تجاوز را با قدرت تمام پاسخ خواهد داد. این واکنش باید بهگونهای باشد که دشمن را وادار به تجدیدنظر در محاسبات خود کند و از هرگونه اقدام مشابه در آینده بازدارد.
آنچه مشخص است این است که باید پاسخی درخور داده شود؛ پاسخی که موجب تسلی خاطر باشد. حال اینکه این واکنش نظامی باشد یا دیپلماتیک یا... تنها قالب ان را تغییر میدهد. اصل ماجرا اما همان است که عاملان جنایت مجازات شوند.
امروزه شیطانپرستی را تدریس میکنند!