به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو؛ علی کیمیائی، اگر ماموریت آموزش پرورش که یکی از مهمترین زیرساختهای بهبود سرمایه انسانی به شمار میرود را آماده کردن کودکان و نوجوانان برای پیشرفت و تعالی خود، خانواده و جامعه بدانیم، نحوه آموزش و ارائه مطالب حساسترین و مهمترین قسمتی است که نتیجه زحمات وهزینههای انجام شده را مشخص میکند.
مدارس بخش اصلی آموزش و پرورش را تشکیل میدهند و وظیفه تعلیم و تربیت دانشآموزان و آماده سازی آنها جهت دروس آکادمیک را برعهده دارند. با توجه به زمان قابل توجهای که دانشآموزان در طول روز در مدرسه میگذرانند، بررسی و درنظرگرفتن عواملی که میتواند سبب خستگی، از دست رفتن انگیزه و در مقابل افزایش انگیزه دانشآموزان شود امرمهمی است.
یکی از بخشهای حساس و مهم در آموزش و پروش نحوه ارائه مطالب توسط کتابهای درسی است. با وجود اهمیت بسیاربالای این موضوع، در سالهای اخیر شاهد چالشهای بسیاری اعم از اعتراض والدین و کارشناسان به سنگین بودن محتوای کتب درسی، غلط املایی کتابها، بروز نبودن محتوا و... بودهایم.
کتب درسی نقش بسیار مهمی در نهادینه کردن و گسترش فرهنگ کتاب و کتابخوانی، آشنایی کودکان با موضوعات مختلف و درنتیجه انتقال علم دارد. کتاب درسی که از نظرمحتوا سنگین است، جملات نامفهومی دارد و یا با توجه به سن و جنسیت مخاطب تنظیم نشده است و دانشآموزان را سردرگم میکند، نتیجهای جز از دسترفتن علاقه کودکی که به تازگی آموختن علم را فرا گرفته ندارد.
به عقیده بسیاری از کارشناسان آموزشی بسیاری از محتواهای کتابهای درسی دانشآموزان غیرضروری است و باید حذف شود تا معلمان زمان کافی برای تدریس محتوای کاربردی را داشته باشند، از این رو مسئولیت انجام این امور بر روی دوش سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزش پرورش است.
عاطفه ملک، یکی از معلمین مقطع ابتدایی شهرستان ورامین در مصاحبهای با خبرنگار دانشجو در مورد حجم محتوای کتابهای درسی گفت: کتابها مطالب اضافی زیادی دارند که من فکرمیکنم در کتاب ریاضی بیشتر از بقیه دروس این مشکل وجود داشته باشد، در زمان تحصیل ما که به دهه ۷۰ بازمیگردد مطالب ریاضی به این شکل گسترده و سخت نبود، ولی الان دانشآموز مطالبی را در پایه چهارم و پنجم ابتدایی یاد میگیرد که ما در پایه دوم و سوم راهنمایی یاد میگرفتیم. این مطالب برای دانشآموز ابتدایی غیرضروری و بسیار فشرده است و باعث میشود به علت این گستردگی بیش از حد مطالب را سطحی آموزش ببیند.
ملک با اشاره به زمان تدریس کوتاه و حجم دروس زیاد بیان کرد: زمان تدریس با حجم محتوای کتابهای آموزشی همخوانی ندارد، البته این به این معنا نیست که باید زمان حضور دانشآموزان در کلاس افزایش یابد، چون با ساعات فعلی هم بسیاری از دانشآموزان برای رفتن به خانه لحظه شماری میکنند. سنگینی مطالب و فشردگی زمان باعث میشود معلم زمان مناسبی برای تمرین و مرور درسها نداشته باشد و تقریبا تمام وقت درحال آموزش مطالب جدید باشد. نهایت هنر یک معلم در این مواقع این است که تمرین و کار در کلاسهای خود کتاب را حل و مرورکند. در این شرایط دانشآموز مبحث قبلی را کامل فرا نگرفته و موضوع جدیدی برخورد میکند.
وی افزود: من خودم به عنوان یک معلم همیشه برای درس ریاضی زمان کم میآورم و گاهاً مجبورم زمان درسهای دیگر را کوتاهتر کنم تا یک درس را به طور کامل تدریس کنم و به دانشآموزان فرصت تمرین بدهم. دربسیاری از موارد هم با توجه به تراکم بالای دانشآموزان نهایت ۱ الی ۲ نفر را برای جواب دادن به سوال یا حل مسئله پای تخته میآورم. اگر این گستردگی و حجم محتوا کتابها کمتر باشد معلم فرصت کافی برای تمرین و تکرار دروس دارد و میتواند اطمینان پیدا کند که دانشآموزان به خوبی مطالب را یاد گرفتهاند.
این معلم پایه ابتدایی با اشاره مشکل چند خطی بودن کتاب فارسی تصریح کرد: یکی دیگر از مشکلات کتابهای آموزشی چند خطی بودن کتاب فارسی اعم از خط نستعلیق، نسخ و تحریری مخصوصا در پایه اول و دوم دبستان است. دانشآموزی که به تازگی مدرسه رفتن را شروع کرده و با این موضوع مواجه میشود، سردرگم میشود. دانشآموزان قبل از مواجه با انواع خطوط خوشنویسی فارسی، باید با آنها آشنایی پیداکنند. کتابهای کمک آموزشی وجود دارند که دانشآموزان را با انواع خطوط فارسی آشنا میکند، اما کتابی با این موضوع توسط آموزش و پرورش توزیع نمیشود.
تصورکنید معلم هستید، زمان آموزش محدود است، حجم محتوای کتابها سنگین و تراکم دانشآموزان نیز بالا است و در همین حین آموزش و پرورش با طرحهای مختلف که فقط در بعضی موارد مفید هستند شمارا غافلگیر میکند.
ملک با اشاره به طرح "شهاب" که یک طرح استعدادیابی است اظهار کرد: درکنار فشردگی محتوا و محدودیت زمان، انجام دادن طرحهایی مانند طرح استعدادیابی شهاب بر دوش معلمین است. طرحی مانند طرح شهاب با پرسشنامهای که تعداد سوالات زیادی هم دارد، در کنار تراکمبالای دانشآموزان باعث میشود زمان زیادی از دست برود.
وی در پایان گفت: اگر تعداد دانشآموزان هرکلاس مثلا ۱۵ الی ۲۰ نفر بود فرصت کافی برای انجام همچین طرحی وجود داشت و به زمان تدریس هم لطمهای وارد نمیشد، اما با توجه به تراکم بالای کلاسها امکان انجام این طرح و پرسش از تمامی دانشآموزان وجود ندارد. درانتها هم دادههایی که به دست آمده بی کیفیت است و هم زمان زیادی که میتوانست صرف کارهای مفیدتر شود هدرمیرود.
اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۱ رهبرمعظم انقلاب نسبت به "حذف مطالب غیرضروری درسی" تذکر دادند، این تذکر باعث شد تا پرونده خاک خورده "محتوای کتابهای درسی" به طور جدی از کمد مسئولین بیرون بیاید و چندماه بعد سازمان پژوهش و برنامه ریزی، نوید تحول محتوای کتابهای درسی را دهد.
حجت الاسلام لطیفی رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزش و پرورش ۲۱ شهریور ۱۴۰۱ در یک نشست خبری اذعان داشت: «نقطه عطف نظام تعلیم و تربیت، تحول در محتوای کتابهای درسی برای دهه پیش رو خواهد بود.»
کمی بعد در آذرماه ۱۴۰۱ سازمان پژوهش اعلام کرد که طرحی کلان که بازنگری اساسی در کتابهای درسی در تمام دورهها و شاخههای تحصیلی است را مدنظر دارد و پیشبینی میشود نتیجهاش از سال ۱۴۰۳ به مدارس خواهد رسید و تحولی در محتوای کتابهای درسی شکل خواهد گرفت. اما نیمی از سال تحصیلی ۱۴۰۳ هم رو به اتمام است و محتوای کتابهای درسی همچنان بر دوش دانشآموزان سنگینی میکند. البته ناگفته نماند اقداماتی هم توسط این سازمان مبنی بر تغییر محتوای آموزشی انجام شده است، اما این مسیر به مقصد "تحول" ختم نمیشود.
دوسال از یک دههای که سازمان پژوهش اعلام کرد گذشته است و هنوز هیچ اقدامی درخور این مشکل، که سالیان سال است بر زبان کارشناسان و والدین دانشآموزان است انجام نشده است. ظاهرا پرونده خاک خوردهای که به آن اشاره شد فقط برای گردگیری از کمد بیرون آمده بود. میتوان گفت دلیل مشاهده نشدن اقدامات جدی، سردرگمی و فقدان برنامهای مشخص است.
کلاس اول ابتدایی از مهمترین مقطعهای تحصیلی هر کودکی به شمار میرود، در این پایه دانشآموزان به طور جدی و برای اولین بار با خواندن و نوشتن، محاسبات ریاضی و ویژگیهای دنیای پیرامون خود آشنا میشوند. از این رو نحوه ارائه مطالب آموزشی توسط معلم و کتب درسی از اهمیت بالایی برخوردار است.
حجت الاسلام لطیفی، رییس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش اوایل سال تحصیلی ۱۴۰۳ در مصاحبهای با موضوع تغییر محتوا کتب درسی اول دبستان گفت: از مهر ۱۴۰۳ به صورت آزمایشی و برای تعداد محدودی از کلاس اولیها محتوای آموزشی جدید و بستههای تربیتی و یادگیری متناسب با شایستگیهای محوری و پایه ارائه میشود.
درحالی که سال ۱۴۰۳ رو به اتمام است همچنان موضوعاتی روشن و واضح نیست. تغیراتی که از آن صحبت شد با همفکری چند کارشناس کاربلد انجام شده است و با توجه به چه متر و معیاری مشخص شده که کدام بخش از کتاب مفید است و کدام بخش از آن خیر؛ نتیجه این تغییرات چه بوده است و آیا خود این تغیرات نیاز به تغییر دارند؟
با وجود اقدامات وزارت آموزش و پرورش و سازمان پژوهش و برنامه ریزی برای حل این مشکلات، نمیتوان بر روی یک تغییر جزئی آن هم به شکل آزمایشی و محدود برچسب "تحول" زد، اما میتوان آن را "قدم کوچکی" برای رسیدن به آن دانست با آگاهی از این موضوع که قدمهای کوچک است که تحول را میسازد، فراهم کردن شرایط مناسب برای کودکان و نوجوانان کشورمان در راستای فراگرفتن علم و مهارتهای زندگی، نیازمند تداوم همین قدمهای کوچک و ممارست در آن است.