گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- سیدطاها میر جلالالدینی، دانشجوی مهندسی عمران دانشگاه امیرکبیر: طوفان الاقصی، ضربه مهلکی بود که آبروی رژیم صهیونیستی را برد و افق جدیدی در محور مقاومت گشود. عملیاتی که سنگرهای مبارزه با ظلم را این بار تا قلب تلآویو و حیفا جلو برد. دیگر میدان نبردِ با اسرائیل، نه ایران و عراق و سوریه، که درون سرزمین های اشغالی بود. مبارزه با استکبار به دروازهی تمدن غرب، یعنی اسرائیل رسید. این یعنی تفکر مقاومت در یک قدمی قدس. رژیم اشغالگر که دو خط قرمزِ حیثیت و امنیتش خدشه دار شده بود. دیوانهوار دست به نسلکشی و جنایت در غزه زد.
حال نوبت بقیه محور مقاومت بود تا رسالت طوفانالاقصی یعنی مبارزه مستقیم با هیولای افسانهای اسرائیل را ادامه دهند. انصارالله یمن نه تنها مسیرهای تجاری و اقتصادی اسرائیل را ناامن ، که کشتیرانی هم پیمان های رژیم را نیز دچار اختلال کرد. ایران نیز به عنوان راهبر این تفکر در منطقه، با دو وعدهصادق برای اولین بار مستقیم به فلسطین اشغالی حمله کرد. حزبالله نیز با اینکه می دانست احتمالا هزینه سنگینی را باید متحمل بشود، به یاری غزه شتافت و ساکنان شمال اسرائیل را آواره کرد.
دیگر گذشت روزهایی که سهمشان از جنگ در منطقه، مداوای داعشیها در بیمارستانهای تلآویو بود. این بار چهره اسرائیل در دنیا منفور شده. آژیر خطر پهپادهای حزبالله، شهرکنشینان صهیونیستی را به پناهگاهها می فرستد. بعد از یک سال و اندی هنوز گروگان هایش آزاد نشدند و در یک کلام، آتش جنگ رسیده به درون سرزمین های اشغالی. اسرائیل اکنون بیشتر از هرکس دیگری به دنبال تغییر وضع موجود است. مقدمه آن هم آتشبس با لبنان است. با این حساب احتمال توقف جنگ در غزه و تبادل اسرا قوت می گیرید.
اسرائیل امروز به دنبال درگیر کردن جبهه مقاومت با چیزی غیر از خودش است. اصطلاحا به دنبال تشکیل نیروهای نیابتی در منطقه و جنگیدن به وسیله آنهاست، تا از هزینه های جنگ مستقیم خلاص شود. با این نگاه توقف جنگ در غزه و تبادل اسرا چیز دور از ذهنی نیست. اتفاقی که هم فشار های داخلی، و هم فشار های بین المللی وارد بر رژیم را کاهش می دهد.
همچنین تحولات سوریه رابطه مستقیم با این گزاره را دارد. حمایت های علنی و غیر علنی از تروریست ها ادامه خواهد داشت. در واقع برخلاف خیلی از تحلیلها، شورشیان سوریه نه بازی رسانه و نمایشیاند، نه صرفا چند گروه تروریستی ضعیف. آنها همان ارتش اسرائیلاند، با شعار و لباس و نامی متفاوت. آنها نیروهای نیابتی اسرائیل هستند.
این تغییرِ جبهه میتواند ورق را به نفع اسرائیل برگرداند. چرا که علیرغم ضعف و ترسشان در مواجه مستقیم_ مانند آنچه در جنگ غزه دیدیم _در فتنه انگیزی، آشوب، ترور و … مهارت فراوانی دارند. بعید نیست به زودی آنچه در سوریه می بینیم، در عراق نیز رخ دهد.
در لبنان شرایط کمی فرق خواهد کرد، کمی که تاریخ عروس مدیترانه را بررسی کنیم متوجه می شویم از چند دهه اخیر نقطه ضعف اساسی لبنان اختلافات داخلی است. چیزی که اسرائیل بیشترین بهره را از آن برده. فلذا حال که حزب الله در موقف بازیابی و بازسازی خویش است، باید با هوشمندی فراوان مراقب فتنه انگیزی عوامل اسرائیل باشد. احتمالا تلاش اصلی اسرائیل در لبنان، شکر آب کردن رابطه حزب الله و دولت این کشور خواهد بود. البته که با هوشیاری نیروهای حزبالله انشالله ناتوان خواهد ماند.
بیشک همانگونه که نتانیاهو اشاره کرده بود، بیشترین تمرکز روی ایران خواهد بود. اما بعید است اقدامی مستقیم باشد. احتمالا تلاش رژیم به دو گونه خواهد بود، یکی تقویت گروههای تروریستی و حمایت از آنها. دوم هم دست گذاشتن روی شکاف های اجتماعی ایجاد آشوب و ناامنی داخلی. لذا ضمن حفظ و ارتقای توان اطلاعاتی و نظامی، دولت نیز باید بشتر روی تصمیماتش علی الخصوص تصمیمات اقتصادی_اجتماعی دقت بورزد و از اقدامات ناگهانی بپرهیزد. بهبود وضعیت معیشت مردم و ساماندهی اقتصادی باید اولویت دولت قرار بگیرد و از اقدامات کم اولویت و غیر اساسی اجتناب شود. همچنین نخبگان جامعه باید مشغول جهاد تبین شده و به کمک مردم، فتنه های احتمالی را در نطفه خفه کنند.
اما سوالی که باقی می ماند، حالا چرا این پروژه ها با سوریه شروع شده؟ سوریه مستعد ترین کشور برای جدا شدن از ایدوئولوژی مقاومت و ایران است، تقریبا دلیل سفرهای چند هفته گذشته مقامات ایرانی مشخص شده، هشدار برای آنچه قرار بود رخ بدهد. تبعات شوم داعش هنوز گریبان گیر این کشور است. عدم انسجام داخلی، ضعف دولت مرکزی و ارتش، وجود مخالفان زیاد و باقی مانده های داعش، رضایت و حتی حمایت ترکیه برای ضربه به سوریه نیز مزید بر علت هستند.
همچنین اسرائیل به دنبال هدف گرفتن دو نشان با یک تیر است. سوریه، مسیر ارتباط و دسترسی ایران به حزب الله و لبنان است. با اشغال سوریه و قطع این مسیر پشتیبانی لجستیک جبهه مقاومت دچار اختلال خواهد شد.
*انتشار یادداشتها به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.