به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، بچه مردم یک پکیج همه چیز تمام است. همه چیز دارد، به اندازه هم دارد از فانتزی بازی تا رویا پردازی، از کمدی و موقعیت طنز تا غم شیرین، از اشاره به موارد جنسی و جنسیتی تا احترام به اخلاق و اخلاق مداری؛ فیلم یک تماتیک و پالت قوی و محکم دارد و به همه عناصر و جانماییهایش دقت شده است.
محوریت داستان آن در خصوص بچههای بی سرپرست است که در پرورشگاه زندگی میکنند و پدر و مادرشان به هر دلیلی آنها را در نوزادی جایی رها کرده و رفتهاند و این بچهها وقتی به سن نوجوانی میرسند با چالش ماندن در پرورشگاه مواجه شده و کنجکاو هویت خود با پیدا کردن پدر و مادرشان و چرایی رها شدنشان میشوند.
«بچه مردم» اولین فیلم محمود کریمی در قامت کارگردان است که نشان داده به خوبی از عهده ساخت آن برآمده است.
کریمی که تا قبل از این برخی آیتمهای خندوانه را تولید میکرد، بیشتر با همین فضا در میان رسانهایها شناخته میشد و مردم هیچ شناختی از او نداشتهاند.
او در این کار و حتی تیزهایی که چندسال پیش برای شهرداری به منظور پخش قبل از اکران فیلمهای جشنواره فجر ساخته بود از برخی مدلهای فانتزی و روش قصه گویی «وس اندرسون» کارگردان کلاسیک مطرح آمریکایی الهام گرفته است. اندرسون که فیلم «هتل بوداپست» او جز ۲۵۰ فیلم برتر IMDB و جز ۱۰۰ فیلم برتر قرن بیست و یکم است.
او در «هتل بوداپست» و برخی دیگر از آثارش از یک نوع فانتزی خاص و منحصر به فردی استفاده کرده که میتوان او را به عنوان یک مولف و صاحب سبک در این زمینه دانست.
محمود کریمی نیز از برخی مدلهای فانتزی اندرسون در «بچه مردم» استفاده کرده و به کار هم به خوبی نشسته است و میتوان گفت اولین اثر است که چنین مدل فانتزی کمدی در آن در سینمای ایران استفاده شده است.
«بچه مردم» شعار نمیدهد، ادا در نمیآورد، و حرفش را با پرداختی جذاب در دل قصهگویی شیرین با نور و رنگ عالی و میزانسنی درخشان، بدون لکنت میزند.
از چند نوجوان تازه کار به خوبی بازی گرفته شده و با ترکیب چند بازیگر شناخته شده موقعیتها را دلنشین و عالی پیاده سازی کرده است.
شاید انسجام و پیوستگی داستان یکجاهایی بهم میخورد، اما منطق رواییاش آنقدر دست پر و قدرتمند است که این گسستگی محدود به چشم نمیآید.
وقتی قاببندی حرفهای باشد، لنز درست انتخاب شود، شخصیت پردازی و طراحی صحنه و لباست با فضاسازی منطبق گردد و قصه گویی داشته و در ساحت ژانر قرار گیرد نتیجهاش میشود سینما، یک سینمای حرفهای و واقعی که هم به رسالت دمیدن روح تعهد در فؤاد مخاطب به خوبی عمل کرده، هم از نظر تکنیک و فنی قوی است و هم مضمونش انسانیت، اخلاق و شرافت را نمایندگی میکند.
قاعده دغدغه فیلم موضوع مهم «هویت» و «اصالت» است و میخواهد بگوید که یک نفر چه خانواده مشخص داشته باشد و چه بدون خانواده و سرپرست بزرگ شده باشد، یک هویت و اصالتی دارد که اگر از درون خودش آن را پیدا و خودش را پیدا کند، قطعا چالش چرایی گم و پیدا کردن پدر و مادر و سرپرست نمیتواند او را اذیت و متوقف و به بحران بکشد.
دیدن این فیلم بشدت توصیه میشود.
مسعود کارگر - منتقد سینما