
از خزانه خالی و بحران امنیت غذایی تا روایت آقای سخنگو از دانشگاهها در مهر ۱۴۰۱/ دولت سیزدهم در سربالایی بحران کشور را تحویل گرفت و در مسیر ثبات و رشد قرار داد+فیلم
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو، علی بهادری جهرمی در ویژهبرنامه ۰۴، از مسیر ورودش به دولت، آشنایی با شهید رئیسی، مدیریت بحرانها در دولت سیزدهم، نقش شهید امیرعبداللهیان و چالشهای دولت چهاردهم سخن گفت.
مشروح این گفتگو را می خوانیم:
در جنگ رسانهای، رسانه باید در وسط میدان تصمیمگیری باشد، نه پشت سر آن
مجری: میشد اتفاقات ١۴٠١ را بهتر مدیریت کرد؟
بهادری جهرمی: قطعاً، اما اینطور نبود که کسی تلاش نکرده باشد. همه با فهم و تشخیص خودشان تلاش کردند. از همان لحظه اول، ما در حوزه اطلاعرسانی اصرار داشتیم که خبر و تصاویر منتشر شود، اما تصمیمگیران آن حوزه به جمعبندی نرسیدند. تأخیر در انتشار باعث شد که ابتدا شایعات جا بیفتد و بعد واقعیت گفته شود، در حالی که باید از ابتدا پیشدستانه عمل میکردیم.»
مشکل حکمرانی رسانهای ما این است که رسانه را منفعل و پسینی میبیند نه پیشینی. ما در آن مقطع چهار پیشنهاد مشخص دادیم: ۱) تصاویر فوراً منتشر شود، ۲) با خانوادهها بلافاصله گفتوگو شود، ۳) مسئولان مرتبط تا زمان تحقیقات در بازداشت موقت قرار بگیرند تا بیطرفی نظام قضایی ثابت شود، ۴) اطلاعرسانی شفاف به مردم انجام شود که اگر خطایی رخ داده، برخورد قانونی صورت خواهد گرفت. برخی از این پیشنهادها اجرا شد، اما کاستیهایی هم وجود داشت.
چطور سخنگوی دولت سیزدهم شدم؟
علی بهادری جهرمی در پاسخ به این سؤال که چطور به دولت سیزدهم پیوست، گفت: «آشنایی من با شهید رئیسی از سال ۱۳۹۰ آغاز شد. در آن زمان، در قوه قضاییه بودم و همایشهایی را درباره نظام قضایی برگزار میکردیم. از همان موقع، ایشان نسبت به فعالیتهای علمی و اجرایی بنده لطف داشتند. بعدها، وقتی ایشان از آستان قدس به قوه قضاییه آمدند، به پیشنهاد آقای بختیاری، از من خواستند که به قوه بیایم. ابتدا تمایلی به کار اجرایی نداشتم و ترجیح میدادم در حوزه پژوهشی بمانم، اما نهایتاً پذیرفتم و در حوزه وکلا و کارشناسان رسمی مشغول به کار شدم.»
او ادامه داد: «در قوه قضاییه، پیشنهاد سخنگویی را به من دادند، اما قبول نکردم، چون کار رسانهای اولویتم نبود. اما در دولت، وقتی شهید رئیسی پیشنهاد دادند، ابتدا مخالفت کردم و حدود سه ماه از آغاز دولت گذشت تا نهایتاً پذیرفتم.»
روایت مهر ۱۴۰۱؛ چالش دانشگاهها و جلسه با شهید رئیسی
بهادری جهرمی درباره اتفاقات مهر ۱۴۰۱ گفت: «ما در دولت بر سر نحوه مواجهه با فضای دانشگاهها اختلاف نظر داشتیم. برخی معتقد بودند که باید بازگشایی دانشگاهها به تأخیر بیفتد، اما ما در حوزه رسانه دولت نظرمان این بود که باید از روز اول مهر فعالانه در دانشگاهها حضور داشته باشیم.»
او افزود: «با این حال، دستگاههای امنیتی مخالف بودند و اجازه برگزاری جلسات را نمیدادند. چندین برنامه ما در دانشگاهها لغو شد. نهایتاً به شهید رئیسی گلایه کردم و استدلالهایم را مطرح کردم. ایشان تأیید کردند و گفتند که دیگر نیازی به گرفتن مجوزهای امنیتی نیست. همان شب، بلافاصله چندین برنامه در دانشگاههای مختلف هماهنگ کردیم و روز بعد اجرا شد.»
روایت بهادری جهرمی از مواجهه مستقیم با معترضان در دانشگاه علامه؛ مسیر را شهید رئیسی تأیید کرد
علی بهادری جهرمی گفت: در دانشگاه علامه برنامه خوبی برگزار شد، اما پس از جلسه متوجه شدم که گروهی از معترضان بیرون تجمع کردهاند و داخل نیامدهاند. گفتم خب، بریم وسط آنها! برخی مخالف بودند، اما من رفتم. وقتی وارد جمعیت شدم، خودبهخود راه باز شد، همه شوکه شده بودند. ایستادم وسط و گفتم آقا، سوال شما چیه؟ بگید، من منتقل کنم
وی افزود: لحظهای سکوت مطلق شد، بعد دوباره شعار دادن شروع شد. ولی وقتی چشم در چشم شدیم و با هم حرف زدیم، فضا فرق کرد. توضیح دادم و بحث کردیم. ۴۰ دقیقه بین معترضان چرخیدیم و گفتوگو کردیم.
بهادری جهرمی ادامه داد: بعد از دانشگاه، مستقیم به دولت رفتم و گزارش دادم. شهید رئیسی گفت کارت درست بوده، همین مسیر را ادامه بدهید. تصمیم گرفتیم مسیر روشنگری را ادامه بدهیم، حتی اگر برخی مخالف باشند.
چرا واکسن قبل از تغییر دولت وارد نشد؟
بهادری جهرمی درباره عدم واردات واکسن در دولت قبل گفت: «سیاست خارجی دولت دوازدهم فقط به چند کشور اروپایی متکی بود، در حالی که همان کشورها حتی ماسک هم به ما نمیدادند، چه برسد به واکسن!»
او ادامه داد: «در دولت سیزدهم، از همان تماس اولِ تبریک، شهید رئیسی به رئیسجمهور چین گفت که اولین خواستهاش واکسن است. در دولت قبل، چنین درخواستی در این سطح مطرح نشده بود. دولت دوازدهم میگفت بدون FATF امکان تأمین واکسن نیست، اما دولت سیزدهم مسیرهای جدیدی برای انتقال منابع مالی باز کرد و در مدت کوتاهی ایران از قعر جدول کنترل کرونا، به صدر جدول رسید.»
خزانه خالی و بحران امنیت غذایی
بهادری جهرمی در خصوص وضعیت اقتصادی دولت دوازدهم گفت: «دولت سیزدهم در شرایطی روی کار آمد که خزانه خالی بود. قانون بودجه ۱۴۰۰، ۸ میلیارد دلار برای تأمین کالاهای اساسی در نظر گرفته بود، اما در شهریور ۱۴۰۰، این مبلغ تمام شده بود! در نتیجه، دولت نه تنها پولی برای خرید کالاهای اساسی نداشت، بلکه ذخایر کالاهای اساسی کشور هم برخلاف مصوبات شورای عالی امنیت ملی کاهش یافته بود. ما کمتر از یک ماه ذخیره گندم داشتیم، یعنی کشور در آستانه قحطی نان بود.»
او ادامه داد: «آقای جهانگیری در همان جلسهای که شهید رئیسی رئیسجمهور شد، گفت: “اوضاع اقتصادی ما الان از دوران جنگ هم بدتر است! ” رئیس بانک مرکزی اعلام کرد که ذخایر ارزی تقریباً صفر است. وزیر آموزشوپرورش از بحران پرداخت حقوق معلمان گفت. وزیر کار از تجمعات گسترده کارگری خبر داد و وزیر بهداشت هم مشکلات پرستاران را مطرح کرد.»
تورم در مسیر کاهش قرار گرفت
وی درباره وضعیت تورم در دولت سیزدهم گفت: «وقتی دولت سیزدهم روی کار آمد، تورم ۶۰ درصد بود و شاخصها نشان میداد که در مسیر صعودی به سمت تورم سهرقمی (بالای ۱۰۰ درصد) حرکت میکند. روزنامههای اصلاحطلب همان مهر ۱۴۰۰ تیتر زدند که تورم سهرقمی خواهد شد.»
او افزود: «اما دولت سیزدهم، تورم را در مسیر کاهشی قرار داد. در پایان دولت، تورم در محدوده ۳۲ تا ۳۴ درصد تحویل داده شد. یعنی تورم ۶۰ درصدی که قرار بود سهرقمی شود، به کمتر از نصف پیشبینی اولیه رسید.»
مدیریت بحران برق؛ تفاوت دولت سیزدهم و چهاردهم
بهادری جهرمی در مورد وضعیت برق گفت: «ناترازی برق فقط یک مسئله مربوط به وزارت نیرو نیست، بلکه یک موضوع فرابخشی است. دولت سیزدهم وقتی روی کار آمد، با ناترازی ۲۰ هزار مگاواتی برق مواجه بود. اما با اقداماتی مانند تغییر ساعت کاری ادارات، ذخیره سوخت مایع برای نیروگاهها و مدیریت مصرف برق صنایع، توانست این بحران را حل کند.»
او در ادامه گفت: «اما دولت چهاردهم نتوانست سوخت نیروگاهها را تأمین کند. سخنگوی قوه قضاییه و کمیسیون مجلس اعلام کردند که کوتاهی در تأمین سوخت نیروگاهها باعث ناترازی اخیر شده است.
برخی معتقدند که دولت چهاردهم درگیر مسائل رسانهای و انتصابات بود و این موضوع را جدی نگرفت.»
ادب و تواضع شهید امیرعبداللهیان
در پایان، بهادری جهرمی از خصوصیات شهید امیرعبداللهیان گفت: «یکی از بارزترین ویژگیهای ایشان ادب و تواضع مثالزدنی بود. همیشه احترام زیادی برای دیگران قائل میشد، تا جایی که آدم از میزان حجب و حیای او خجالت میکشید.»
او افزود: «حتی در اوج بحران غزه، که خودش درگیر کارهای مهم بود، تماس میگرفت و برای غیبت در جلسه دولت عذرخواهی میکرد! میگفتم آقای دکتر، نیازی نیست زنگ بزنید، اما او میگفت: نه، اخلاق اقتضا میکند که اطلاع بدهم و عذرخواهی کنم.»