
اقتصاد معلق بر میز مذاکره؛ توان داخلی جایگزین معطل ماندن در مذاکرات
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو ، در دنیای امروز، دیپلماسی و مذاکرات بینالمللی بهعنوان یکی از ابزارهای مؤثر برای حل مشکلات و دستیابی به اهداف ملی شناخته میشود. اما تجربه تاریخی نشان میدهد که نمیتوان همه مسائل کشور را تنها به نتیجه مذاکرات و تعاملات خارجی وابسته کرد.
بهویژه در دوران اجرای برجام، ایران به امید دستیابی به توافقات بینالمللی و بهبود شرایط اقتصادی، بسیاری از مسائل داخلی خود را به مذاکرات ایران و آمریکا گره زد. این رویکرد، اگرچه در مقطعی امیدواریهایی به وجود آورد، اما در نهایت به مشکلاتی جدی در عرصه اقتصادی و صنعتی کشور منجر شد.
دیپلماسی و مذاکرات: ابزاری مؤثر ولی نه همهجانبه
در عرصه بینالملل، دیپلماسی و مذاکرات یک ابزار کلیدی برای حل مسائل و بهبود روابط کشورها هستند. ایران نیز در بسیاری از مواقع از این ابزار برای دستیابی به اهداف سیاسی و اقتصادی خود استفاده کرده است. بهویژه در دوران پس از انقلاب اسلامی، ایران تلاشهای متعددی در راستای بهبود روابط خود با کشورهای دیگر انجام داد. برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) نمونهای از این تلاشها بود که بهعنوان یک توافق بینالمللی، امیدهایی را برای حل مشکلات اقتصادی و تحریمها ایجاد کرد.
با این حال، نمیتوان همه مسائل کشور را تنها به مذاکرات بینالمللی وابسته کرد. مذاکره و دیپلماسی باید بهعنوان یک ابزار مکمل در کنار راهحلهای داخلی قرار گیرد، نه بهعنوان تنها راهحل. این نکتهای است که در تجربه برجام به وضوح قابل مشاهده است.
تجربه برجام و وابستگی بیش از حد به مذاکرات
در دوره اجرای برجام، ایران بسیاری از مشکلات اقتصادی و توسعهای خود را به امید بهبود شرایط پس از توافق هستهای و بازگشت شرکتهای خارجی به کشور معطل گذاشت. پروژههای مهمی مانند توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی، قراردادهای خودروسازی با شرکتهایی مانند رنو، و بسیاری از پروژههای زیربنایی دیگر، به دلیل نبود سرمایهگذاری داخلی و انتظار برای ورود شرکتهای خارجی، متوقف یا به تأخیر افتادند. در این دوران، وابستگی به مذاکرات و توافقات بینالمللی به حدی رسید که بسیاری از طرحهای توسعهای کشور را به حال تعلیق درآورد.
این وابستگی به مذاکرات خارجی و بیتوجهی به ظرفیتهای داخلی، مشکلات زیادی بهوجود آورد. با بازگشت تحریمها و خروج آمریکا از برجام، بسیاری از پروژهها و قراردادها که بر اساس امید به ورود سرمایهگذاران خارجی طراحی شده بودند، با مشکلات جدی مواجه شدند. این شرایط نشان میدهد که نمیتوان همه مسائل کشور را به مذاکرات و توافقات بینالمللی گره زد.
تکیه بر توان داخلی ؛ راهحل عقلانی و انقلابی
در مقابل تجربه برجام، تکیه بر ظرفیتهای داخلی میتواند راهحلی پایدار و مستقل برای حل مشکلات اقتصادی کشور باشد. اگرچه دیپلماسی و مذاکره ابزارهای مؤثری هستند، اما برای رسیدن به رشد پایدار و کاهش وابستگی به عوامل خارجی، باید به ظرفیتهای داخلی و منابع انسانی خود توجه بیشتری داشت. پس از بازگشت تحریمها و شکست مذاکرات، ایران به این واقعیت پی برد که تکیه به توان داخلی و شرکتهای دانشبنیان میتواند بهعنوان یک مسیر مستقل برای پیشرفت و حل مشکلات اقتصادی عمل کند.
نمونههای موفقی در این زمینه وجود دارند. شرکتهایی مانند مپنا، شفادارو و نانوپارس که با تکیه بر توان داخلی خود توانستند به تولید محصولات پیشرفته و رقابتی دست یابند، نشاندهنده این واقعیت هستند که توان داخلی کشور در حل بسیاری از مشکلات اقتصادی میتواند بهعنوان یک نیروی مؤثر عمل کند. این دستاوردها نشان میدهند که با سیاستگذاری صحیح، حمایت از تولید داخلی و اعتماد به شرکتهای داخلی، میتوان به نتایج مثبت دست یافت.
ضرورت بازگشت به سیاستگذاری پایدار و عقلانی
بهمنظور جلوگیری از تکرار تجربههای گذشته و استفاده مؤثر از ظرفیتهای داخلی، نیاز به بازگشت به سیاستگذاری پایدار و عقلانی در عرصه اقتصادی کشور احساس میشود. این سیاستها باید به گونهای طراحی شوند که ضمن ایجاد بستر مناسب برای استفاده از توان داخلی، از وابستگی بیش از حد به مذاکرات و توافقات بینالمللی نیز جلوگیری کنند. در این راستا، تقویت بخش خصوصی، حمایت از نوآوریهای داخلی، و ایجاد ثبات اقتصادی از اهم مواردی است که باید در اولویت قرار گیرد.
تجربه برجام نشان داد که دیپلماسی و مذاکرات بینالمللی ابزارهایی مؤثر برای حل مسائل کشور هستند، اما نمیتوان همه راهحلها را به این ابزارها وابسته کرد. اگرچه در مقاطعی مذاکرات میتوانند به بهبود شرایط کمک کنند، اما تنها با تکیه بر توان داخلی و توسعه منابع داخلی میتوان به رشد پایدار و مستقل دست یافت. از این رو، نیاز است که سیاستگذاران کشور در راستای ایجاد توازن میان استفاده از دیپلماسی و تقویت توان داخلی، راهبردهای عقلانی و انقلابی را در دستور کار خود قرار دهند.