
پس از مرگ، میراث ما در فضای مجازی به چه کسی میرسد؟

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، امروزه، انسانها در طول زندگی خود حجم انبوهی از داده و محتوا تولید میکنند که بخش قابلتوجهی از آن پس از مرگ باقی میماند. این میراث دیجیتال به دو دستهٔ اصلی تقسیم میشود: «داراییهای دیجیتال» (Digital Assets) و «حضور دیجیتال» (Digital Presence). داراییها شامل مواردی با ارزش اقتصادی مانند حسابهای بانکی آنلاین، دامنههای اینترنتی، ارزهای مجازی، محتوای قابل فروش و مالکیت فکری دیجیتال (Digital IP) هستند. در مقابل، حضور دیجیتال بیشتر از آنکه ارزش مادی داشته باشد، حامل خاطرات، ارتباطات، و هویت شخصی فرد است؛ مانند تصاویر، ویدیوها، نوشتههای در سایت شخضی یا حتی کپشنها و حسابهای شبکههای اجتماعی.
دستهٔ سوم، دادههای رفتاری و تحلیلی است؛ اطلاعاتی که شاید مالک مستقیم آنها نباشیم، اما بازتابی از ذِهنیت، سلیقه و زندگی روزمره ما هستند. برای مثال، تاریخچهٔ جستوجو در گوگل، سوابق مشاهده در نتفلیکس یا حتی ضربان قلب ثبتشده در اپلیکیشنهای سلامت. این اطلاعات، بیش از آنچه تصور میکنیم، آینهای از ما هستند.
به نقل از یکپزشک، یکی از ابعاد نوظهور در بحث میراث دیجیتال، دادههایی است که حتی پس از مرگ افراد، همچنان در سرورهای شرکتها باقی میماند. این دادهها گاه شامل پیامهایی هستند که فرد پیش از مرگ برای انتشار بعدی زمانبندی کرده است، یا آواتارهای هوشمصنوعی (AI Avatars) که بر اساس رفتار و گفتار فرد ساخته شدهاند و حتی میتوانند پس از مرگ او، تعامل داشته باشند.
این شکل جدید از «بقای دادهای» مسائل حساسی را مطرح میکند. چه کسی اجازه دارد به این دادهها دسترسی داشته باشد؟ آیا ورثه میتوانند آنها را پاک کنند یا باید طبق قوانین پلتفرم عمل کنند؟ در نبود یک چارچوب قانونی منسجم، این سؤالات به دغدغههای جهانی تبدیل شدهاند. مسائلی مانند حفظ حریم خصوصی، مدیریت هویت دیجیتال پس از مرگ، و قدرت پنهان شرکتهای فناوری در نگهداری دادههای انسانی، همگی به کانون بحثهای اخلاقی تبدیل شدهاند.
چگونه میراث دیجیتال خود را مدیریت کنیم؟
همانطور که برای داراییهای فیزیکی وصیتنامه تنظیم میکنیم، برای داراییهای دیجیتال نیز باید برنامهریزی دقیق و قانونی داشت. بدون این برنامه، بخش زیادی از اطلاعات شخصی ممکن است برای همیشه از دست برود، یا حتی در دسترس افراد نامناسب قرار گیرد. یکی از نخستین گامها، تهیهٔ فهرستی از همهٔ حسابها و داراییهای دیجیتال است؛ از شبکههای اجتماعی گرفته تا حسابهای بانکی و رمزارزها. برای هر کدام باید اطلاعات ورود، اولویتهای نگهداری یا حذف و شخص یا اشخاص مورد نظر برای دسترسی مشخص شود.
ابزارهای رمزنگاریشده مانند «مدیریتکنندهها گذرواژه» (Password Managers) میتوانند در ذخیرهٔ امن این اطلاعات کمک کنند. همچنین میتوان از ویژگیهای داخلی برخی پلتفرمها برای مدیریت ارث دیجیتال استفاده کرد؛ بهعنوان مثال، قابلیت «Legacy Contact» در فیسبوک، یا «Inactive Account Manager» در گوگل. از منظر قانونی، معرفی یک «مجری دیجیتال وصیتنامه» (Digital Executor) با مشورت وکلای متخصص، گامی مهم برای حفظ حق و حقوق بازماندگان است. این فرد مسئول اجرای خواستههای فرد در مورد محتوای دیجیتال او خواهد بود.
با وجود توصیههای بالا، وصیتنامههای دیجیتال هنوز بسیار کماستفادهاند. در بسیاری از موارد، پس از مرگ یک فرد، اعضای خانواده با درهای بسته مواجه میشوند. قوانین حفظ حریم خصوصی و شرایط خدمات (Terms of Service) پلتفرمها، بهندرت اجازهٔ دسترسی مستقیم به حسابهای متوفی را میدهند. در اغلب موارد، برای تنها بستن یا بازیابی یک حساب ساده، مدارک رسمی مانند گواهی فوت یا حکم قضایی نیاز است.
در غیاب چنین اسنادی، خانوادهها معمولاً به روشهای ناقص و وقتگیر متوسل میشوند؛ جستوجو برای ردپای دیجیتال، استفاده از ابزارهای بازیابی حساب، یا گمانهزنی در مورد گذرواژهها. این تلاشها اغلب ناکام میمانند یا نتیجهٔ محدودی دارند. افزون بر این، دادههایی که از یک پلتفرم جدا میشوند (مانند عکسها بدون نظرات همراهشان)، ارزش رابطهای خود را از دست میدهند. در نتیجه، محتوای دیجیتال بدون بستری کامل، معنای خود را از دست خواهد داد.
آیا پلتفرمها برای میراث دیجیتال آمادهاند؟
سیاستهای فعلی شرکتهای فناوری، بهویژه شبکههای اجتماعی و سرویسهای ابری، برای مدیریت میراث دیجیتال اغلب ناقص، ناهماهنگ و متمرکز بر حداقلها هستند. بیشتر این پلتفرمها فقط دو گزینه در اختیار قرار میدهند: «حذف» یا «یادبود» (Memorialize). اما در عمل، این انتخابها پاسخگوی واقعیتهای پیچیدهتر دادهای نیستند. برای نمونه، اطلاعاتی مانند سابقهٔ شنیداری در اسپاتیفای یا عادتهای تماشای ویدیو در نتفلیکس، که میتوانند معنادارترین بخش از خاطرات یک فرد باشند، اصلاً در سیستمهای فعلی مورد توجه قرار نمیگیرند.
افزون بر این، ظهور فناوریهایی مانند آواتارهای هوشمصنوعی (AI Avatars) که از اطلاعات متوفیان ساخته میشوند، پرسشهایی جدی دربارهٔ حریم خصوصی، هویت دیجیتال، و «شخصیت پس از مرگ» ایجاد کردهاند. این دادهها ممکن است برای همیشه در سرورهای شرکتها باقی بمانند، بدون آنکه فرد یا خانوادهاش کنترل یا حقوق مشخصی بر آنها داشته باشند. پژوهشگران و نهادهای تنظیمگر، از جمله «کمیسیون اصلاح قانون نیو ساوت ولز» و «استانداردهای استرالیا»، اکنون در حال بررسی چارچوبهای قانونی برای نظمبخشی به این حوزهاند. آنچه امروز میراث دیجیتال مینامیم، فردا میتواند یکی از ارکان اصلی حاکمیت داده و حقوق بشری شود.
میراث دیجیتال، بهعنوان امتدادی از هویت و دارایی انسان، نیازمند برنامهریزی، قانونگذاری و آگاهیسازی است. بدون تنظیم دقیق، این دادهها ممکن است یا از بین بروند یا به ابزاری در اختیار شرکتها تبدیل شوند. مدیریت آن نهفقط مسئولیت فردی، بلکه چالشی اجتماعی و زیرساختی است. در یک نگاه کلی، میراث دیجیتال بخشی اساسی از آیندهٔ روابط ما با فناوری، حافظه، و مرگ خواهد بود.