آخرین اخبار:
کد خبر:۱۲۷۸۴۸۴
گزارش |

احوالات دیپلماسیسم در روز های پس از آتش‌بس!

اگرچه صحیح است که باید «دیپلمات‌ها به‌خط شوند»، اما این موضوع نه در راستای مذاکره با آمریکا بلکه باید آمادگی برای جنگی باشد که هنوز به پایان نرسیده است. آتش‌بس نه پایان جنگ که تعلیق آن خواهد بود.
احوالات دیپلماسیسم در روز های پس از آتش‌بس!

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو ؛ در اوج حس‌وحال مذاکرات و آماده شدن برای دور نفس‌گیر دیگری از مذاکرات ایران و آمریکا برای روز یکشنبه، ۲۵ خردادماه، ناگهان در بامداد جمعه، ۲۳‌خردادهمین ماه صدا‌های مهیبی در خیابان‌های تهران شنیده شد.

خبر تلخ و دردناک بود؛ اسرائیل به ایران حمله کرد. حمله‌ای پیش‌دستانه که منجر به وقوع جنگی ۱۲ روزه با بیش از ۶۰۰ شهید که بخشی از آن فرماندهان ارشد و دانشمندان هسته‌ای ایران بودند. جنگی که حتی ایالات متحده نیز با حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران در فردو، نطنز و اصفهان به آن ورود مستقیم پیدا کرد.

احوالات دیپلماسیسم در روز های پس از آتش‌بس!

به واقع در هنگامه‌ای که ما علم صلح و دیپلماسی برافراشته بودیم و استراتژی مذاکراتی طراحی می‌کردیم، دشمنان ایران و ملت آن در حال فراهم ساختن مقدمات نابودی ما بودند و راهبرد‌های جنگی خود را زیر و رو می‌کردند.

در لحظه‌ای که ما مقدمات مذاکره را فراهم می‌کردیم، آنها برای جنگ آماده می‌شدند. حال اکنون پس از دو روز از آتش‌بسی که بر کیفیت و پایداری آن صد‌ها شک و شبهه موجود است، هنوز عده‌ای با سر‌های در برف، در اوایل تابستانی داغ در حال‌وهوای دیپلماسی بی‌سرانجام به‌سر می‌برند.

دیپلمات‌ها «برای جنگ» به‌خط شوند!

این در حالی است که روزنامه سازندگی در تیتر صفحه اول خودتیترزد : «دیپلمات‌ها به‌خط شوند». این روزنامه با ذکر نوشته‌ی نمایندگی ایران در سازمان ملل بیان کرده: «منطق جنگ شکست خورده است؛ به دیپلماسی بازگردید.» به تعبیر دیگر، این روزنامه اصلاح‌طلب معتقد است که دیگر جنگ «به اتمام رسیده» و باید دوباره به میز مذاکره برای رسیدن به یک توافق بازگشت!

احوالات دیپلماسیسم در روز های پس از آتش‌بس!

این در صورتی است که ایران در حال مذاکره بود و برای آن آماده می‌شد، اما این رژیم صهیونیستی و حامی و پشتیبان آن آمریکا بود که به ایران حمله کرده و تعداد زیادی از فرزندان این مرزوبوم را به شهادت رساند. این ایران بود که حتی با وقوع جنگ از بستن تنگه هرمز و حمله به پایگاه‌های آمریکایی در منطقه پیش از ورود ایالات متحده به جنگ اجتناب کرد و حمله آمریکایی‌ها به تاسیسات هسته‌ای ایران در نطنز، فردو و اصفهان پاسخ آن شد.

حتی این رئیس‌جمهور ایالات متحده بود که پس از حمله به تاسیسات هسته‌ای نوشت: «ایران نباید قدرت هسته‌ای خود را بازسازی کند.» در صورتی که فعالیت هسته‌ای ایران اساسا صلح‌آمیز و در چهارچوب NPT بوده است و با وقوع جنگ نیز در آن انحرافی ایجاد نشده بود، اما با این حال آمریکایی‌ها به ایران حمله کردند!

این روزنامه و طیف فکری آنها باید به جای تجویز برای سیاست خارجی ایران، واقعیات چند هفته اخیر را مرور کنند تا برای شان روشن شود که برای طرف مقابل، دیپلماسی «ابزار جنگ» است و هیچ اصالتی منهای آن ندارد.

به عبارت دیگر، طرف مقابل از دیپلماسی و مذاکره، در راستای تهاجم و فشار علیه ایران بهره می‌برد و با این وجود مذاکره با آمریکا، بی‌معنا و بی‌فایده خواهد بود.

در حقیقت اگرچه صحیح است که باید «دیپلمات‌ها به‌خط شوند»، اما این موضوع نه در راستای مذاکره با آمریکا بلکه باید آمادگی برای جنگی باشد که هنوز به پایان نرسیده است. آتش‌بس نه پایان جنگ که تعلیق آن خواهد بود.

مذاکره شاید وقتی دیگر

علی‌اصغر شفیعیان، از فعالان اصلاح‌طلب در صفحه توییتر خود نوشته: «آنچه در پیام رهبری نیست: مخالفت با ادامه‌ی مذاکره با آمریکا»! جالب است اصلاح‌طلبانی که پیش از جنگ معتقد بودند برای جلوگیری از درگیری و جنگ باید به سمت میز مذاکره رفت، اکنون حتی با وقوع جنگ نیز دم از دیپلماسی و مذاکره می‌زنند و حتی با نادیده گرفتن انذار‌های فراوان رهبرانقلاب در رابطه با مذاکره با آمریکا، به حرف‌های ناگفته رهبری نیز استناد می‌کنند و نتیجه می‌گیرند که باید به میز مذاکره بازگشت!

گویی که دیپلماسی برای اینها نه ابزاری برای تامین امنیت و منافع ملی، بلکه به نوعی ایدئولوژی تبدیل شده است که در هر صورت باید سرِ تعظیم به فرامین آن فرودآورد.

احوالات دیپلماسیسم در روز های پس از آتش‌بس!

 دیپلماسیسمی که همه چیز را صرفا در میز مذاکره می‌بیند ولاغیر. آن هم مذاکره‌ای که نه منجر به رفع تحریم‌ها می‌شود و نه منجر به تامین امنیت ملی؛ صرفا مذاکره برای مذاکره است !

در صورتی که دیپلماسی در شکل صحیح آن و با بازیگر درست آن به مانند چین، راهگشا نیز خواهد بود. اما شکل مطلوب اصلاح‌طلبی یعنی مذاکره برای مذاکره، آن هم با ایالات متحده با تاریخی سرشار از بدعهدی گره مسائل کشور را بیش از پیش کور کرده و امنیت ملی را نیز به خطر خواهد انداخت.

 در واقع، سیاست خارجی ایران می‌بایست دیپلماسیسم را کنار گذاشته شده و دیپلماسی را در راستای تامین امنیت و منافع ملی ایران فعال کند. در غیر این صورت، تبعات این موضوع بقای ایران و امنیت ملت آن را شدیدا نحت تاثیر قرار خواهد داد .

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار