آخرین اخبار:
کد خبر:۱۲۸۳۴۴۸
یادداشت دانشجویی|

تل آویو دیپلماسی میکند، گالانت توهم فرماندهی!

شما در حاشیه تاریخ ایستاده‌اید، ما در متن مقاومت راه می‌رویم؛ و اگر روزی دوباره، جنگی رخ دهد، شما باز هم غافلگیر خواهید شد. نه، چون ما مخفی‌کاریم، بلکه، چون شما کورید.

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یادداشت زهرا عاشوری دبیر واحد زنان و خانواده اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل به شرح زیر است:

به نام خدای آنکه "ما رأیتُ الا جمیلاً" را در دل خون و آتش معنا کرد؛ و درود بر او که روایتش، آیندهٔ منطقه را خواهد نوشت.

آقای گالانت.

نامه‌تان را خواندم. رجزنامه‌ای از ژنرالی که سال گذشته، نه در میدان جنگ، بلکه پشت در‌های بسته‌ی کابینه امنیتی رژیم اسرائیل، به حاشیه رانده شد. مردی که نه فرمان داد، نه تصمیم گرفت؛ فقط امروز، با لفاظی و گزافه‌گویی، می‌کوشد با جوهرِ تبلیغات، روایت نبرد را معکوس کند.

شما می‌گویید حلقه آتش شکست؟

حلقه آتش قرار بود چه کند که نکرد؟ ببینید! جنگ که به خاک‌تان کشیده شده. حیفا که خالی‌ست. شمال اسرائیل که سوت‌وکور است. بنادرتان که تعطیل است. مهاجرت که معکوس شد. گنبد آهنین را که بی اعتبار کرد. بیش از ۱۱ هزار شهرک‌نشین صهیونیست خانه‌هایشان را ترک کردند. نزدیک به ۱۰۰ هزار نظامی ذخیره برای مهار حزب‌الله فراخوانده شدند و با این حال، ارتش شما ناتوان از بازگرداندن آرامش به شمال ماند. روزی نبود که پناهگاه‌ها مملو از خانواده‌هایی نباشد که با وحشت، اخبار را می‌بلعیدند. این است امنیت آهنین شما؟

می‌گویید از آسمان تهران عبور کردید؟

شما حتی جرئت پاسخ به حمله مستقیم ایران را نداشتید. آیا فراموش کردید ۱۳ آوریل ۲۰۲۴ را؟ همان وعدهٔ صادق. حمله‌ای از دل خاک ایران، با ۳۰۰ پهپاد و موشک بالستیک و کروز، که گنبدتان را سوراخ کرد و دروغ تان را فریاد؟

امنیت‌تان کجاست وقتی ارتش‌تان حتی نتوانست وقوع «طوفان الاقصی» را پیش بینی کند؟ چطور اطلاعات‌تان از تونل‌های حماس تهی بود؟ چرا با گذشت دو سال هنوز حتی مکان اسرای اسرائیلی را نمی‌دانید؟ مگر نه آنکه می‌گفتید «همه‌جا هستید و همه‌چیز را می‌بینید»؟ آیا ندیدید چگونه فرماندهی مقاومت در کمتر از چند ساعت بازسازی شد و تلاویو و حیفا را زیر و رو کرد؟ آیا نمی‌بینید هر روز نیرو‌های ارتش‌تان در کمین‌های مجاهدین، یکی‌یکی نفله می‌شوند؟ آیا ندیدید موشک‌های نقطه‌زنِ مقاومت، مراکز نظامی‌تان را در هم کوبید؟ این بود برتری اطلاعاتی شما؟

واقعیت میدان را انکار نکنید.

می‌گویید نیابتی‌ها منهدم شدند؟

خوب نگاه کنید. امروز، تقریبا بیست و دو ماه پس از آغاز نبرد غزه، هنوز ارتش شما در درگیری‌های زمینی، با تقریبا بیش از ۶۰۰۰ کشته رسمی و حداقل ۲۷ هزار مجروح نظامی، گرفتار است. حزب‌الله، با چند درصد ظرفیت، خط مرز را به آتش می‌کشد. یمن، دریای سرخ را به جهنم ناوگان غربی بدل کرده. انصارالله، بدون پوشش هوایی و بدون ناو هواپیمابر، هیمنه‌تان را در دریا شکست داد. این است فروپاشی؟

فرماندهان ما، در قلب نبردند. فرماندهان شما، در حاشیه سیاست. شما در قلب تل‌آویو جست‌وجوی امنیت می‌کنید، ما در صحنهٔ مقاومت، جست‌وجوی شرافت.

آنطور که عرض کردید دست برتر دارید، زشت نیست که پس از این‌همه رجز، امروز در پشت میز مذاکره، مفاد آتش‌بس را با حماس به بحث بنشینید؟ با گروهی که به زعم شما باید در یک‌هفته نابود می‌شد؟ اگر شکست‌خورده‌اند، چرا با آنان گفت‌و‌گو می‌کنید؟ و اگر هنوز مقاومت می‌کنند، چرا دروغ می‌گویید؟ واقعاً با چه رویی به مردم‌تان پاسخ می‌دهید؟

همه کشور‌هایی که روی هم‌پیمانیشان حساب باز کرده بودید، یکی‌یکی از پشت‌تان کنار کشیدند. دولت‌های عربی، که می‌خواستید به آنان تکیه کنید، در این نبرد علناً پشت ایران ایستادند. از خود نپرسیده‌اید چرا؟ این منطقه دیگر جای شما نیست. آیا حتی یک شهروند عادی هم در خیابان‌های منطقه می‌تواند پرچم اسرائیل را دست بگیرد و با اطمینان خاطر و امنیت فقط قدم بزند؟

و فراتر از منطقه، آمریکا تا کی برایتان هزینه میدهد بدون سود؟ در خود آمریکا، فریاد نخبگان برخاسته است. می‌پرسند چرا باید خرج یک رژیم جنایتکارِ بی خاصیت را ما بدهیم؟ چرا باید مالیات مردم آمریکا، به آتش و خون در غزه تبدیل شود؟ چرا باید مشروعیت‌مان را فدای حمایت از کشتار کودکان کنیم؟

واقعا با خود فکر نکرده‌اید چه شد که فرماندهان ایران را زدیم ولی تمام نود میلیون ایرانی مقابلمان ایستادند؟ با تنفر تمام مردم منطقه و دنیا که نسبت به شما وجود دارد چه می‌کنید؟ واقعا فکر می‌کنید چقدر دیگر دوام می‌آورید؟

 

ما واقعیت را از زبان خون و آتش شنیده‌ایم، نه از دهان ژنرالی منزوی که حالا نقش سخنگوی شکست را بازی می‌کند.

رهبر ما، نه در مرز‌های جغرافیایی، که در قلب ملت‌ها فرماندهی می‌کند. او با لشکر اندیشه، در منطقه حضور دارد؛ با ایمان، نه با موشک؛ و این چیزی‌ست که نه ماهواره‌های شما می‌فهمند، نه تحلیل‌گرانتان.

امروز، تمام آنچه ما سال‌ها ساختیم، زنده است و فعال؛ و آنچه شما ساختید، نیازمند اسپین دکتر و کارزار رسانه‌ای است. ما در میدان هستیم، شما در استودیو.

 

جناب گالانت!

ما آنچه را باید بدانیم، می‌دانیم. آنچه را باید ببینیم، دیده‌ایم. اما فرق ما با شما در این است:

شما برای بقا می‌جنگید، ما برای آرمان.

شما در پناه تکنولوژی هستید، ما در آغوش ایمان.

شما در حاشیه تاریخ ایستاده‌اید، ما در متن مقاومت راه می‌رویم؛ و اگر روزی دوباره، جنگی رخ دهد، شما باز هم غافلگیر خواهید شد. نه، چون ما مخفی‌کاریم، بلکه، چون شما کورید.

و، اما در آخر این را بدانید:

اگر بار دیگر، زبان به تهدید رهبر این ملت باز کنید، اگر جسارت رجزخوانی علیه او را تکرار کنید که میلیون‌ها دل در امت به نام او می‌تپد، آن وقت نه با پاسخ رسانه‌ای، بلکه با خروش میدان مواجه خواهید شد؛ و این، آخرین هشدار نیست.

 

اولین نشانهٔ پایان است.

والسلام علی من اتبع الهدیَ

 

*انتشار یادداشت‌ها به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار