آخرین اخبار:
کد خبر:۱۲۹۰۸۰۰
یادداشت دانشجویی |

نگاهی بر کتاب چرا ملت‌ها شکست می‌خورند

در ارزیابی دانشجویی از کتاب چرا ملت‌ها شکست می‌خورند، نوشته دارون عجم‌اوغلو و جیمز رابینسون درباره دلیل توسعه ضعیف در کشورهای توسعه نیافته، خصوصی سازی و ... مطالبی بیان شده است.
نگاهی بر کتاب چرا ملت‌ها شکست می‌خورند

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- سارا زین العابدین پور دانشجوی مدیریت دولتی: در قسمت مقدمه کتاب نویسنده اشاره کرده است که دلیل توسعه ضعیف در کشور‌های توسعه نیافته، وسیاست‌های اشتباه اقتصادی است. این گزاره قابل نقد است، چون در بسیاری از همین کشور‌های به اصطلاح غربی‌ها توسعه نیافته و از منظر انقلاب اسلامی مستضعف، امکان توسعه و رشد توسط کشور‌های متخاصم از کشور‌های مستضعف سلب می‌شود. برای این ادعا مثال‌های زیادی وجود دارد مانند کشور بورکینافاسو که رئیس جمهورش، توماس سانکارا، توسط سی‌آی‌ای امریکا به دلیل سیاست‌های ملی گرایانه اش ترور شد.

 

یا دولت جدید ویتنام بعد از جنگ ۲۰ ساله، که توسط سرویس امنیتی امریکا ترور شد. همچنین دولت ملی گرای مصدق که نفت را ملی کرده بود، در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ساقط شد.

 

همه این مثال‌ها به ما نشان می‌دهد که توسعه فقط یک امر اقتصادی نیست و فقظ از مؤلفه‌های اقتصادی پیروی نمی‌کند بلکه توسعه در جهان مدرن بیش از آنکه یک امر اقتصادی باشد تابع سیاست‌های خارجی و پذیرش نظم کنونی جهان است.

 

همچنین در بخشی از کتاب اشاره می‌کند که خصوصی سازی موجب افزایش کارآمدی بخش خصوصی در ارائه خدمات عمومی به جامعه می‌شود. این دیدگاه نویسندگان کتاب نیز قابل نقد است چرا که بخش خصوصی هرگز خدمات عمومی را بدون حداکثر سود انجام نمی‌دهد و ممکن است در فرایند ارائه خدمات به بخش عمومی دچار کوتاهی بشود از نظر من هرگز خدمات عمومی مانند آموزش، بهداشت، خدمات شهری، امنیت و ... هیچ وقت نباید به بخش خصوصی تفویض بشود، زیرا ممکن است که قشر مستضعف جامعه را از داشتن این امکانات محروم بکند.

 

همچنین نویسندگان کتاب تجربه کشور‌های زیمباوه و سیرالئون در زمینه استقلال بانک مرکزی مطرح شده است، حتی اگر فرض این را بگیریم که این توصیه‌های بین‌المللی ذیل اهداف کنوانسیون‌های ونهاد‌های استعماری بین المللی نیستند و منجر به مستعمره شدن کشور‌ها نمی‌شوند، باید توجه داشت که اگر نسخه‌ای برای کشوری می‌پیچیم آن را با توجه به شرایط و ارزش‌های حاکم بر آن جامعه تجویز بکنیم.

 

اگر صرفاً به راهکار‌های کشور‌های توسعه یافته و مدرن اتکا بکنیم و آنها را در کشور‌های مستضعف نگه داشته شده به اجرا در بیاوریم این سیاست‌ها قطعاً با شکست مواجه خواهند شد چرا که ان کشور‌ها بستر آن تحول را ندارند اگر واقعاً به پیشرفت ملت‌ها فکر می‌کنیم باید به استقلال، آزادی و حاکمیت مردم در آن کشور‌ها کمک بکنیم نه صرفاً اجرایی کردن توصیه‌های اقتصادی که به نفع قدرت‌های دنیا است.

 

در قسمت دیگری از کتاب اشاره می‌شود که هر کجا شکوفایی اقتصادی رخ داده الیگارشی وجود نداشته است. این دیدگاه نویسندگان کتاب بسیار مترقی و درست است، زیرا منافع عمومی همیشه با منافع گروه‌های خاص قدرت طلب در تضاد است. سیاستمدار همیشه باید نفع مردم را در نظر بگیرد و به قدری قدرت طلب نباشد که از قدرت گرفتن مردم بترسد همه کارامدی سیاست اسلامی در این است که سیاست مدار مسلمان از قدرت گرفتن مردم نترسد و قدرت را به دست خود مردم بدهد و صرفا خادم مردم باشد.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار