
نوار غزه در آستانه تحولات پیچیده و سرنوشتساز

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، نوار غزه در آستانه تحولات مهم و بسیار پیچیدهای قرار دارد؛ همانطور که همه جبهههای مقاومت در منطقه با چنین شرایطی روبهرو هستند. این تحولات میتواند پیامدهایی دراماتیک و سرنوشتساز به همراه داشته باشد که ممکن است بسیاری از ابعاد صحنه موجود را دگرگون کند.
پایان گزینههای رژیم اشغالگر و تردید در پیروزی
چند روز پیش نوشتیم که گزینههای رژیم اشغالگر در مواجهه با ملت فلسطین در نوار غزه رو به پایان است و به تفصیل به مجموعه گزینههایی پرداختیم که ممکن است برای دستیابی به آنچه «پیروزی قاطع» مینامد، در پیش بگیرد. بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران اسرائیلی، همراه با نخستوزیران و رؤسای پیشین دستگاههای امنیتی رژیم عبری، در امکان تحقق چنین پیروزیای تردید دارند.
محدودیتهای طرفین در جنگ غزه
واقعیت این است که با وجود برخورداری رژیم اشغالگر از ابزارهای عظیم نظامی و پشتیبانی سیاسی، حقوقی و رسانهای بیسابقه از سوی کشورهای محور شر در منطقه و جهان، در کنار ناتوانی آشکار دولتهای نزدیک و دور و غیبت محسوس جهان عرب و اسلام (جز اندک کشورهایی)، رسیدن این رژیم به اهداف اعلامشدهاش ـ که از آغاز جنگ، حدود ۲۲ ماه پیش، تکرار میکند ـ واقعبینانه به نظر نمیرسد. در افق نزدیک نیز دستیابی به بخش عمدهای از آن اهداف بعید است؛ حتی با وجود برتری موازنه قوا و تفاوت ظرفیتها و توانمندیها به سود این رژیم در برابر گروههای مقاومت در غزه.
با این حال، برای منصف و واقعبین بودن باید گفت که اشغالگر تنها طرفی نیست که با کاهش یا پایان یافتن گزینههایش روبهرو است. طرف دوم در این جنگ سخت و طاقتفرسا، یعنی مقاومت فلسطین در نوار محاصرهشده و آسیبدیده، نیز با محدودیت گزینهها مواجه است؛ محدودیتی که شاید پیچیدهتر از آن چیزی باشد که دشمن با آن روبهرو است. مقاومت از کمترین امکانات لازم برای مقابله با این حجم عظیم عملیات تجاوزکارانه برخوردار نیست؛ عملیاتی که با مجموعهای گسترده از بحرانهای معیشتی و انسانی همراه است و بر اثر تجاوز، زندگی مردم غزه را به شکلی بیسابقه فرسوده و خسته کرده است. این بحرانها حتی ممکن است بسیاری را در آینده وادار به ترک سرزمینشان کند؛ به هر سمتی که تحمیل شود، در جستوجوی امنیت برای خود و خانواده و به امید یافتن لقمه نانی که به دلیل محاصره اسرائیل، به آرزویی دستنیافتنی تبدیل شده است.
ویرانی شهر غزه و محدود شدن گزینهها
پس از این مدت طولانی از ایستادگی بینظیر و تحمل فداکاریهای عظیم انسانی و مادی، و با اجرای طرح اشغال کامل نوار غزه توسط دولت دشمن و گسترش آنچه «مانور زمینی» مینامد ـ که به گفته مشاهدات ما بیش از سه هفته است عملاً در جریان است ـ تمرکز حملات بر شهر غزه، بزرگترین و پرجمعیتترین شهر نوار، بوده است. مناطق شرقی این شهر کاملاً ویران شده و ماشین جنگ و تخریب اسرائیل این روزها به سوی مناطق غربی آن، همچون محله التفاح در شمالشرق شهر، حرکت کرده است. این روند احتمالاً به محله الزیتون نیز خواهد رسید؛ محلهای که مانند همسایهاش الشجاعیه، طی هفتههای اخیر ویرانی گستردهای را تجربه کرده است. در چنین شرایط خطرناکی، گزینههای مقاومت فلسطین و مردم غزه بسیار محدود، حتی نزدیک به صفر، به نظر میرسد؛ بهویژه در برابر لجاجت دشمن و رد هرگونه راهحل یا پیشنهادی برای توقف جنگ و کاهش رنج مردم.
مذاکرات آتشبس دوحه و شکست توافق
دیروز با یکی از دوستان آگاه به روند مذاکرات آتشبس اخیر در دوحه صحبت کردم. همه تصور میکردند این مذاکرات دستکم به توقف موقت جنگ خواهد انجامید. بسیاری از گزارشهای رسیده از آنجا چنین نوید میدادند تا جایی که مردم غزه خود را برای روز بعد از جنگ آماده میکردند و بازسازی و بازگشت به زندگی عادی را در آستانه میدیدند. اما دشمن و متحد آمریکاییاش، طبق معمول، همه توافقات را بر هم زدند.
اوگفت که امور واقعاً به توافق نزدیک شده بود و جزئیات نهایی آماده بود؛ تنها ساعاتی برای اعلام آن باقی مانده بود. این توافق میتوانست بخش بزرگی از بحرانهای مردم را کاهش دهد و حتی احتمال واقعی پایان دائمی جنگ را، هرچند مخالفان این مسیر در دولت راستگرای افراطی نتانیاهو بودند، مطرح کند.
دو انتخاب تلخ مقاومت فلسطین
اکنون و در این مرحله حساس جنگ، پس از فرسایش همهجانبه زندگی در غزه و در سایه ناتوانی و بیعملی کشورهای منطقه و جهان (که حتی ملتها را نیز بیتفاوت کرده است)، مقاومت فلسطین، بهویژه حماس، در شرایط دشواری قرار دارد و گزینههایش ـ مانند کل جنبش ملی فلسطین ـ محدود به دو انتخاب تلخ است که هرکدام پیامدهای خطرناکی برای غزه و کل مسئله فلسطین خواهد داشت:
-
ارائه امتیازات و پذیرش دیکتههای اسرائیل و آمریکا بر اساس پیشنهاد اخیر فرستاده آمریکایی، با برخی اصلاحات پیشنهادی حماس (ورود کمکهای انسانی و ضمانت اجرای کامل توافق، آزادی اسیران فلسطینی و...) که در صورت وقوع، حماس را در موضعی دشوار قرار داده و مسئول خون شهدا پس از شکست مذاکرات خواهد کرد.
-
ادامه جنگ به هر قیمت و رد فشارها، حتی با افزایش کشتار غیرنظامیان، تخریب گسترده و خطر تبدیل کل نوار غزه به ویرانه، همراه با احتمال بالای آوارگی اجباری در مقیاسی بزرگ.
گزینه دوم میتواند صدها هزار شهروند، بهویژه در شهر غزه، را در معرض کشتار و مجروحیت قرار دهد؛ وضعیتی که سیستم درمانی فروپاشیده قادر به پاسخگویی به آن نیست و بیشتر مجروحان در خیابانها یا ورودی بیمارستانهای نیمهویران مداوا میشوند.
خطر کوچ اجباری و آینده نامعلوم
در کنار این، خطر تخلیه کامل شهر غزه و کوچ اجباری ساکنان آن بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. هرچند دهها هزار نفر در ماههای نخست جنگ شهر را ترک کردند، اما ماندن بسیاری دیگر، طرح اسرائیل برای کوچ اجباری را در آن زمان ناکام گذاشت.
امروز شرایط سختتر و پیچیدهتر است. حجم عظیم ویرانی، شدت بمباران و قتلعامها، و کمپین گسترده ترساندن مردم، در حالی که تنها دغدغهشان یافتن لقمه نان و جرعه آبی برای کودکان است، همگی چشماندازی تیره را ترسیم میکند.
چشمانداز
در هر حال، چه مقاومت گزینه اول را برگزیند و چه دوم را، یا حتی اگر گشایشی غیرمنتظره رخ دهد، غزه بهسوی تحولات مهم و پیچیدهای پیش میرود که پیامدهای سرنوشتساز آن نیازمند مواضع پیشرو و اندیشهای خارج از چارچوب است تا بتوان از نتایجی جلوگیری کرد که ممکن است به سود نیروهای شر در منطقه و جهان تمام شود؛ نیروهایی که سالها در آرزوی چنین «پیروزی قاطعی» بودهاند.