
بررسی واکنش شخصیتهای سیاسی نسبت به یک آبروریزی حزبی/منسجم علیه یک بیانیه ضدملی!

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ اخیرا جبهه اصلاحات ایران در قالب بیانیهای ساختارشکنانه و غیرمتعارف، مطالباتی را در چهارچوب و به بهانه ایجاد آشتی ملی منتشر کردند. این بیانیه به دلیل گزارههای سراسر حقیرانه و ذلیلانه با واکنشهای منفی گشتردهای از سمت طیفها و جریانات مختلف سیاسی روبهرو شد.
در بندهای این بیانیه ضدملی موارد مختلفی علیه عزت و امنیت ملی کشور مطرح شده که شامل: «اعلام آمادگی تعلیق داوطلبانه غنیسازی و پذیرش نظارت آژانس انرژی اتمی در قبال رفع کامل تحریمها و آغاز مذاکرات جامع و مستقیم با ایالات متحده آمریکا و عادیسازی روابط» میشود.
اما در این میان واکنش احزاب و چهره های سیاسی از طیف های مختلف از جمله اصلاح طلبان در نوع خود قابل توجه است .
حمیدرضا جلاییپور، از فعالین سیاسی اصلاحطلب در همان شب انتشار بیانیه در واکنشی تند نوشت: «بیانیه اگر قبل از دفاع میهنی ۱۲ روزه و قبل از نسلکشی غزه و حتی قبل از بهاربهخزانکشیدهٔ عربی نوشته میشد دقیقا چه فرق مهمی میکرد؟ آیا این اتفاقات بزرگ نباید تاثیری در بخشی از محتوا و رویکرد متن نیروی سیاسی ملی بگذارد؟»
جلاییپور افزود: «مثلا اگر ترامپ رئیس جمهور آمریکا نبود و همین چند هفته پیش وسط مذاکرات با جنگدهٔ بیدو ایران را بمباران نکرده بود یا نسلکشی نشده بود متن این بیانیه چه تفاوتی میداشت؟ فرض کنیم ایران حتی به سبک جولانی یکسره تسلیم شود، آیا همانطور که نتانیاهو به قوای دفاعی سوریه، آنهم حین مذاکرات جولانی با نتانیاهو و علیرغم حمایت ترامپ از او، حمله کرد، به بهانهٔ دیگری به ایران حملهٔ نظامی یا اقتصادی نخواهد شد؟»
وی اضافه کرد: «در متن، نظام به ترک «تخاصم خارجی» دعوت شده است. آیا مخاصمهجو ایران است که در حال مذاکره با آمریکا بود یا نتانیاهو و ترامپ که به ایران حملهٔ تجاوزکارانه کردند؟»
سعید احدیان، دستیار سیاسی رئیس مجلس هم در یادداشتی در رابطه با این بیانیه نوشت: «بیانیه اخیر جبهه اصلاحات را میتوان بیش از هر چیز، اعلام رسمی عبور این جریان از دولت مسعود پزشکیان و گفتمان او دانست؛ عبوری که نهتنها سیاسی بلکه ماهوی است و در سالگرد یکسالگی دولت، بیش از آنکه حامل پیام تازهای باشد، بیشتر به منزله خنجری پنهان بر پیکره دولت تلقی میشود. دولتی که یکی از کاندیداهای رسمی جبهه اصلاحات با تأیید شورای نگهبان و انتخاب مردم بهعنوان رئیسجمهور برگزیده شد، اما با انتخاب مسیر وفاق با نظام، بازی سیاسی آنان را بر هم زد.»
احدیان همچنین نوشت: «بیانیه جبهه اصلاحات را میتوان سندی دانست که ماهیت واقعی ادارهکنندگان این جریان را آشکار کرد: جریانی که در بزنگاههای حساس، بهجای ایستادن در کنار ملت، راه جدایی و عبور را انتخاب میکند و در پوشش شعار تعامل، عملاً به انسداد سیاسی و انحراف مسیر دولت و تزلزل جبهه داخلی یاری میرساند. چنین رفتاری بیش از هر چیز، ماهیت ابزاری جبهه اصلاحات در قبال مردم و ایران را آشکار میسازد.»
محمد جواد لاریجانی، مشاور رهبر انقلاب در نقد بیانیه جناحی جبهه اصلاحات، در گفتوگو با رسانه ملی بیان کرد: «در بیانیه جبهه اصلاحات ایران آمده است که تعلیق داوطلبانه فعالیت هستهای و غنی سازی را بپذیریم! بیست سال پیش در دولت دوم خاتمی یکبار تعلیق غنی سازی را تجربه کردهایم. این بیانیه ایران را به بیست سال قبل عقب میبرد. آن هم یک تجربه شکست خورده است. کسانی که بیانیه نوشتند کاسبان سیاسی هستند؛ وسط معرکه جنگ در حال کاسبی هستند. وسط جنگ ایران و عراق؛ نهضت آزادی و بازرگان هم نامه مینوشتند که بدهیم برود»
امیرحسین ثابتی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی پیرامون بیانیه جبهه اصلاحات نوشت: «جبهه اصلاحات در بیانیهای که انگار کلمه به کلمهاش را نتانیاهو نوشته، خواستار تسلیم ایران مقابل آمریکا و تعلیق غنیسازی شده و در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نیز با تکرار حرفهای اسرائیل و آمریکا عملا حرف دشمن را تکرار کرده است.»
آیت الله عباس کعبی، عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان هم در یادداشتی خاطر نشان کرد: «بیانیه اخیر مدعیان اصلاحطلبی، اگرچه در ظاهر توام با دغدغه مندی است، اما در واقع بر چند خطا استوار است:
۱_تکرار روایت دشمن: به جای تمرکز بر توانمندیهای ملی و مقاومت، بیشتر بر القای ضعف و ناکارآمدی نظام تأکید کرده است.
۲_نادیده گرفتن دشمن اصلی: در شرایط جنگ ترکیبی، تمرکز بر مشکلات داخلی بدون نشان دادن نقش آمریکا و رژیم صهیونی، عملاً چشمپوشی از جنگ نرم دشمن و خون شهدای اقتدار ملی، شهدای نظامی، هستهای و مردم مظلوم ایران و حمله به فرماندهان بزرگ و نمادهای عزت و کرامت و افتخار ملت ایران.
۳_فاصله گرفتن از ولایت فقیه: بهجای قرار گرفتن ذیل راهبردهای کلان رهبری عزیزتر از جانمان، رهبری عزیز امروز روح و جان اسلام و امت و ملت بزرگ ایران است. عبور از گفتمان ولایت خیانت به ملت و امنیت ملی است. بیانیه مدعیان اصلاحات رنگ و بوی منافع شخصی در قالب مطالبهگری عمومی دارد.»
مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران هم در واکنش به آن اعلام کرد: «بیانیه جبهه اصلاحات، پرچم سفید نیست پرچم ذلت و نابودی است؛ کاش پرچم سفید بود!»
روزنامه اصلاحطلب هممیهن هم با انتقادات جدی نسبت به بیانیه اخیر جبهه اصلاحات در سرمقاله خود نوشت: «بیانیه اخیر جبهه اصلاحات ایران با مضمون «آشتی ملی؛ فرصتی طلایی برای تغییر و بازگشت به مردم» واکنشهای متفاوتی برانگیخته است. بیشترین نقدها را تندروهای جریان حاکم کردهاند که تقریباً اغلب نقدهایشان بیپایه و شعاری است و فراتر از نقد، فحاشی و اتهام است. اتهاماتی که نیروهای درون خودشان بیش از همه شایسته این اتهامها هستند.»
همچنین این روزنامه نوشت: «پرسش اصلی این است که آیا چنین بیانیهای، وقتی از سوی جریانی صادر میشود که خود را اصلاحطلب و درون حکومت معرفی میکند، میتواند کارکردی عملی داشته باشد یا بیشتر در حد بیان آرزوها و آرمانها باقی میماند؟»
با نگاهی به مواضع اخیراحزاب سیاسی نسبت به بیانیه جبهه اصلاحات بیانگر این مسئله است که جبهه اصلاحات همچون گذشته بیراهه خود را نسبت به واقعیت های جامعه ایران در پیش گرفته است و بهتر است زودتری از خواب خوش بیدارشوند و با چشمان بازتری ایران اسلامی با مختصات جدیدید به ویژه بعد از جنگ 12روزه با رژیم صهیونیستی را درک کنند .