تعریف صرفا جهت اطلاع از کار قشنگ و استاندارد احمدی نژاد

 به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، سوژه های پنجشبه شب بخش خبری 20:30 به این شرح است:

سوژه اول: لطفا همین الان زنگ بزنید

سلام.

مجری: برخی دوستان شهرستانی گلایه می کنند که چرا سوژه از شهرستانها  در صرفا کمیابه ، واقعیتش اینه که برخی مدیران صداوسیما در شهرستانها تصور می کنند اگر سوژه به تهران بفرستند باعث دلخوری استاندار میشه ،‌ و از فردا فشارها شروع میشه ،حضرات استاندار برای اثبات اشتباه بودن این تصور ، همین الان یه زنگ بزنید وبه دوستان ما بگید که خودتون از صمیم قلب به نقد اعتقاد دارید  ،بگید که به نقد محتاجید.

سوژه بعد: صرفا برای دفاع از محیط زیست

( تصویر چند کیک کپک زده در جلسه مسئولان منابع طبیعی)

چپ چپ نگاه نکنید، بله کپکه، چیه مگه خوب اینم یه گیاهه دیگه، یه جور قارچ ذره بینیه، یه ذره مدافع حقوق گیاهان باشید، از همین گیاهه که پنی سیلین تولید میشه، کپک روی کیک  نشست مسئولان منابع طبیعی  چه می کنه ؟ شاید به عنوان یک گیاه با شخصیت اومده فریاد بزنه که بداد منابع طبیعی برسید که برخی جاها داره نابود میشه، مثلا به داد جنگل.


سوژه بعد: صرفا  جهت اطلاع مشاوران محترم

مجری: شنیدیم در همایش مشاوران رییس جمهور یک فرم به حضار دادند که در اون سئوال شده بود آیا برنامه هایی شبیه صرفا جهت اطلاع درجهت حمایت از دولت است ؟ نمی دونیم نتیجه این نظر سنجی چیه اما با اجازه این آقایون مشاورماهم  یه نظر سنجی می ذاریم

1- آیا صدا و سیما باید بیست و چهارساعته از ما تعریف کند ؟

2-آیا همه باید برای ما هورا بکشند صبح  تا شب و کف مرتب بزنند ؟

3- آیا از ما خوشگل تر ، گوگولی مامانی تر ،‌و‌موفق تر در تاریخ بشر وجود داشته است ؟

و4- آیا نقد وانتقاد  به نفع ماست ویا به ضرر ما؟

سوژه بعد: صرفا  برای دور هم بودن

مجری: این نخستین همایش ملی بازتوانیه و عقلای مربوط به موضوع ،تو این همایش جمع شدند که با هم تبادل نظر کنند که اگه دور ازجون حادثه رخ داد چه باید کرد.

( وزیر کشور : قطعا اگر ما بتونیم پیش بینی بکنیم  پیشگیریمون بسیار موثر تر و کارآمد تر خواهد بود).

مجری: یعنی واقعا مسئولان مربوط این مفاهیم پیش پا افتاده رو  نمیدونند که شما داری براشون توضیح میدی.

( ادامه صحبتهای وزیر کشور ) این حرفها برای اینکه دور هم باشیم ، بد نیست ولی فکرنمی کنید برخی حوادث  به ما نزدیکند ، برخیشون خیلی نزدیک.
 
سوژه بعد: یک کار قشنگ و استاندارد

مجری : رئیس جمهوراین هفته خدایی خیلی پرکار بود وهر روز یه جا می رفت  ، اما وسط  این همه پرکاری ،یک کار قشنگ کرد ورییس جدید استاندارد رو روانه کرد خونش  ، دستش درد نکنه واقعا تو گلومون گیر کرده بود که یه پزشک که چند تا پست و کار داره برای این مریض بدحال استاندارد چیکار میتونه بکنه؟

سوژه بعد: صرفا  برای تکرار

مجری: مگه برخی چقدر حرف دارند بزنند ، کل ماجرا همینه دیگه

( نفر اول حرف میزند ) چی بگه بعدی خوب دیگه ( نفر دوم همان حرفا رو تکرار میکنه ) طفلی نفر سوم ( همان حرفهارو تکرار میکنه ) نیمه دومه ساله بودجه هارو ریختند تو حسابا و ما باید بریزیمش تو چاه همایشها دیگه ، حالا این یکی چکار کنه.

( رحیمی : وقتی که ما در یک جمعی حاضر می شیم مطالبی بگیم بوسیله  دستگاه مربوط  عناوینی را برای ما ارسال می کنند وقتی تو جلسه حاضر می شیم شخص دعوت کننده همه مطالب ارسالی را می گه در نتیجه یادداشتهای ماکاملا بی خاصیت می شه )


سوژه بعد: حساسیت مجازی صرفا  برای آدم خاص

مجری : می گم چطوره که ما از هرکسی هزار تا انتقاد می کنیم صدای  کسی  در نیم آد . اما تا از یک نفر خاص انتقاد می کنیم  یک دفعه یک صداهایی از یک جاهایی می آد .بخصوص از یک جاهای مجازی .علت این همه حساسیت چیه ؟چی ؟نه انشالله که اون علتش نیست.
 

سوژه بعد: فرش و پسته صرفا برای آبروداری

خبرنگار از سفیر چین می پرسد: در کشور ما کالاهای مختلف چینی هست در کشور شما چقدر از محصولات ایرانی هست؟

سفیر چین: فعلا پسته و فرش ،فکر کنم در آینده چیزهای دیگری به چین وارد شود.

مجری: جناب  سفیر چین این یه کف دست فرش و پسته رو هم یا از باب آبروداری وارد می کنید که دیگه بیش از این تابلو نشه یا از این باب که کپی کنید دوباره به خودمون بفروشید .


سوژه بعد: حباب یا سراب یا

مجری: بازار ارز چند روزی واقعا تیفوسی شده بود تبش بالا می رفت پایین می اومد صورتش خال خال شده بود دستش ورم کرده وپاهاش لاغر شده بود قیافه ش برخی موقعها خیلی قشنگ می شد همه می دویدند دنبالش بعد یه دفعه زشت می شد همه فرار می کردند. حالا هم البته تب داره اما تبش کمتر شده وحبابهاش کوچکتر  ولی به هرحال اوضاع واحوالی داره این ارز عزیز ..حالاتوی این هیر و بیر اگه گفتید اونی که اصلا بی خیال این ماجراست کیه..اگه گفتید


سوژه بعد: کشتی ضد اینترنت

مجری : وقتی این کشتییه ول کن کابل اینترنت ما نیست.

وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات : معمولا کشتی ها موقع عبور برخورد می کنند ولی بعضا رسانه ها برایشان قابل قبول نیست . یکسری کابلهای پاره شده زیر آب را هم به رسانه ها دادیم.

 مجری: آقا قبول این دفعه این کشتی اومد زد این کابل اینترنت را قطع کرد، دفعه های پیش چی .خوب به این کشتیه بگید بره یک ذره از اون طرفتر بره ما که همیشه داریم با یک اینترنت دیزلی سر می کنیم.

سوژه بعد: وقتی مخابرات بوق کم می آورد

مجری : حالا اینترنت هیچی منشی تلفنی مخابرات بوق کم آورده
(صدای پیام منشی تلفنی که خودش می گوید بوق بوق )

سوژه آخر:

مجری: ما هم با اجازه شما داریم کم کم آماده می شیم  تا در انتخابات کاندیدا بشیم ،‌منتها  شما عجله نکنید از الان نرید سر کوچه  چلوکباب بزنید به حساب ما ، فعلا صبر کنید . هنوز اوناییکه قراره از ما حمایت کنه هنوز  دست به جیب نشدند.

بعدش هم میگند امسال  قراره یک کم سخت بگیرن این یساط چلوکباب بازی  جمع و جور بشه. حالا ببینیم چی می شه.

فعلا خداحافظ