با برگزاري انتخابات رياست جمهوري در يمن و انتقال قدرت در اين كشور براساس توافقنامه رياض، اين سؤال مطرح است كه آيا انقلاب يمن پيروز شده يا در مسير پيروزي است؟
به گزارش خبرنگار حوزه بينالملل «خبرگزاري دانشجو» به نقل از روزنامه الشرق الاوسط، منصور هادي كه در زمان ديكتاتوري صالح در يمن معاون اول وي بود، روز گذشته با اداي سوگند رسما رئيس جمهور يمن شد.
وي در مراسم تحليف خود در قبال حفظ وحدت ملي، يكپارچگي ارضي و استقلال يمن متعهد شده است، اما روشن است كه عمل به اين تعهدات در شرايط كنوني آسان نيست.
به نظر مي رسد، اولين دشمن چنين برنامه هايي كه وي به تحقق آن متعهد شده است، علي عبدالله صالح است كه همچنان در عرصه سياسي، نظامي و امنيتي يمن حضور دارد تا جايي كه با وجود اعتراضات صريح و گسترده به حضور وي در يمن، وي براي حضور آشكار در مراسم رسمي آغاز رياست جمهوري منصور هادي از آمريكا به يمن بازگشت.
آنچه اكنون از حضور هادي در يك برنامه رسمي در يمن بدتر است، حضور عوامل وي و از جمله فرزند ارشدش در مناصب نظامي و امنيتي بسيار مهم و كليدي است.
حضور همين عوامل خود از تهديدهاي بزرگ يكپارچگي و وحدت ملي يمن مي باشد و حتي ممكن است در صورتي كه يمني ها موفق شوند به واسطه انتخابات انجام شده و انتقال قدرت با كمترين ميزان خونريزي و درگيري به سرانجام برسانند، بيم آن مي رود كه با استقرار نسبي در يمن عوامل صالح با برداشت محصول انقلاب بار ديگر به فسادهاي گذشته خود ادامه دهند.
مشكل بزرگ ديگر مصالحه با مخالفاني است كه در جنوب يمن ساكن بوده و موسوم به جنبش جنوب مي باشند.
جنبش جنوب بشدت به دنبال استقلال و جدايي از دولت صنعاست و اگرچه تاكنون اين امر محقق نشده است، اما نكته اين است كه وحدت كنوني بخش جنوبي يمن تنها به واسطه حمايت نظامي صنعا حفظ شده است، اما بر همگان روشن است كه وحدت ملي به معناي اجراي قوانين يكسان نظامي نيست بلكه به معناي مشاركت سياسي و اقتصادي نيز هست.
منصور هادي و دولت وي در مقابل گروه معارض ديگري نيز قرار دارند و آن القاعده يمن مي باشد كه متشكل از گروه هاي مسلحي است كه از كوه هاي افغانستان به يمن فرار كرده اند و با توجه به اينكه دولت منصور هادي ناگزير است همچنان به سيستم نظامي رژيم قبلي تكيه كند، مقابله با القاعده بسيار دشوار به نظر مي رسد.
در اين ميان نبايد از گروه معترض الحوثي غافل شد كه اگر چه اين گروه به دنبال مبارزه مسلحانه و يا جدايي نيست، اما با توجه به اينكه از ابتدا نيز با اجراي طرح هاي پيشنهادي شوراي همكاري خليج فارس مخالف بوده، با دولت كنوني بويژه حضور عوامل صالح در قدرت همچنان مقابله خواهد كرد.
آنچه مقابله با اين چالش ها را دشوارتر مي كند، وضعيت نابسامان اقتصادي يمن است؛ چرا كه يمن در حال حاضر تقريبا فاقد زيرساخت هاي اقتصادي است و به شدت نيازمند كمك هاي گسترده بين المللي و كشورهاي عرب و منطقه است.
البته به نظر مي رسد همين وضعيت اقتصادي در يمن و نيازمندي آن به كمك كشورهاي ديگر است كه باعث مي شود يمني ها براي دريافت اين كمك ها به ناچار به راه حل هاي كشورهايي چون شوراي همكاري خليج فارس تن دهند.
راه حل هايي كه تنها براي پيشبرد اهداف اين كشورها و در كنار آن كشورهاي غربي سودمند است و شايد به كار هيچ يك از گروه هاي يمني و مردم آن نيايد.