کد خبر:۱۷۸۸۹۴
تأملي در وضعيت سينماي ايران با ورود به بهار 91؛

حال ناخوش سينماي ايران در اين روزها

سينماي ايران در اين روزها حالش خوش نيست؛ سينمايي كه ديگر نمي‌توان «رنگي از ارغوان» در آن يافت و «رنگ خدا» را در چشم «بچه‌هاي آسمانش» ديد، سينمايي كه هر روز با مردم با آسمان و با آب و خاطره بيشتر و بيشتر فاصله مي‌گيرد.
گروه فرهنگي «خبرگزاري دانشجو»؛ بهار 1391 مثل هر بهار ديگري كم‌وبيش مژده نو شدن و شكفتن وصل و امتداد زندگي مي‌آورد و اين خاصيت بهار است كه بي دريغ خاطر و خاطره ميهمانانش را بر سر سفره گل و بلبل و هزار، به ديدن و شنيدن تجليات نو به نوي زندگي فرا خواند.

بهار فصل شكفتن، ديدن، باليدن، دگر شدن، آفريدن و البته ... سبز شدن است و اين همه نه تنها در جسم و طبيعت و فصل و روزگار بلكه در روح و كالبد انساني، انسان و جان و قلب هستي او جايگاه و پايگاهي هميشگي دارد و اينها همه نشانه‌هاي است براي بهتر زيستن، بهتر ديدن و ... زيباتر شدن.

بهار اما پيوندي ديگر و اتصالي شگرف‌تر با هنر دارد كه بهار، خود هنر است؛ هنر بودن هنر ماندن و رفتن. بهار فصل آشنايي است فصل غبارروبي است و فصل رخ نمودن آنچه رفته بود و آنچه فراموش گشته بود و هنر كه خود بهار روح و نوگل باغ ذهن آدمي است در وديعه‌اي كه خداوند در جان او نهاده در فصل بهار رنگ و بوي ديگر دارد و حس و حالي ديگر.

سينما هنر برتر و پديده قرن جديد است. سينما را به راستي مي‌توان دستاورد آخرين زندگي امروز در ساحت تصوير و آموزگار تفكر انسان اين روزگار دانست به راستي و درستي بهار اما وقتي با سينما عجين مي شود در هزارتوي خاطره‌ها و روياها، پرده در پرده و لايه در لايه حكايت گر گذشته و امروز و فردا مي‌گردد و گويا و جويايي آنچه بوده و آنچه خواهد شد.

اما سينماي ايران چه نسبتي با بهار دارد و بهاران با همه بار معناي اين واژه چه جايگاهي در اين هنر و چه پايگاهي در ايران؟

چگونه مي توان از بهار گفت و به سينما نگريست كه جاي خالي آرمان‌ها و آروزوهاي مردم در آن از هميشه هويداتر است و دل را مي‌لرزاند و ديده‌ را مي گرياند؛ سينمايي كه ديگر نمي توان «رنگي از ارغوان» در آن يافت و «مهر مادري» را در ميم مسمايش به نظاره نشست و «رنگ خدا» را در چشم «بچه‌هاي آسمانش» ديد سينمايي كه هر روز با مردم با آسمان و با آب و خاطره بيشتر و بيشتر فاصله مي‌گيرد و «طرح هستي» در آن كمرنگ‌تر و ناپيداتر مي‌گردد، سينمايي كه اگر روزگاري حديث چشم‌هايش را در قاب مشق عشق انگاره‌هاي از نور و باران فرا مي‌گرفت، اينك اما به «ساعت شلوغي» رسيده و هديه اش براي مخاطب خنجري است كه از پشت ردي از تنهايي و خاكي از دلمردگي بر جاي مي‌گذارد.

سالن‌هاي سينماي ما در اين روزها به كوچه‌هاي سوت و كوري تبديل شده كه در آن مرده مي برند و ديگر نمي توان اميد داشت و منتظر شنيدن صداي اذان در آن بود سينماي امروز ما به «آژانسي شيشه‌اي» مي‌ماند كه همه چيز از پشتش پيداست و ديگر نه از «ابهام دوست داشتن» در آن خبري هست و نه ايهام شاعرانه در آن اثري سينماي كه مال مردم نيست حتي اگر مال اسكار باشد و حتي اگر به قيمت «جدايي نادر از سيمين» به همگان فخر بفروشد سينماي كه به اخراج شدن همه داشته‌ها و نداشته‌هايش پاي ميز مصلحت و ابتذال راضي شده و نسل سوخته‌‌اي را مي‌پروراند كه از «قارچ سمي» اراده طعام آسماني كردند.

و اين سينما با اين حال زار و نزار و با اين چشمان تر و تيره از پشت خاك و خاطره ديگر چگونه مي تواند روايت‌گر فتح باشد و مهاجر «ديده‌بان» ره‌يافته از «كرخه تا راين» و اين سينما ديگر چگونه مي تواند بوي باران باشد.
 
در اين روزها همين گشت ارشاد است و همان زندگي خصوصي و همين ابتذال و سخافتي كه هر روز گرد نااميد و هرمان را بيش از پيش در چهره‌اش مي‌پاشد.

اما چه بايد كرد آيا مي‌توان نشست و دل به تاريكي بست، آيا مي توان نگفت و سنگ نااميدي سفت آيا مي‌توان ميدان را به معركه‌گيران هزار رو و مزدوران هزار چهره و بندگان زر و زور و تزوير وانهاد و راه عزلت و كنج خلوت برگزيد آيا مي‌توان روي خون سيدمرتضي آويني پا گذاشت و در پيوندي ناخواه و ناخودآگاه با همانان كه چنان كردند به نابودي سينماي آرماني و ملي كمربست؟! نه! هرگز حكايت ما هر چه باشد چنين نيست كه ما از نسل بهارانيم حكايت ما حديث ديگري است به قول سعيد در فيلم از كرخه تا راين؛ «بسيجي با همين بلاها بسيجي شد...»
 
بهار سينماي ايران در دست كدام تصميم و روزگار... تأملي در وضعيت سينماي ايران با ورود به بهار 91 حكايت ما و بهار خزان زده سينماي ايران.
 
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار